آیا حمله روسیه به اوکراین آغاز فروپاشی نظم بین الملل لیبرال است؟
پارسینه: تقریبا با وقوع هر بحران بین المللی بحث تغییر نظم و نظام هم مطرح میشود، اما مهمترین راهنما احتمالا دهه ۱۹۷۰ باشد.
تحریریه پارسینه- حامد کشاورز : طی نزدیک به ۱۰ سال در دهه ۱۹۷۰ ضرباتی پی در پی به عناصر مختلف نظم جهانی مستقر وارد شد که بسیاری از تحلیلگران را بر آن داشت تا از پایان هژمونی آمریکا و افول نظم بین الملل لیبرال سخن بگویند.
به لحاظ نظامی آمریکا در باتلاق ویتنام گیر کرده بود و به شکلی خجالت بار از آن خارج شد. از منظر اقتصادی نرخ ثابت دلار و طلا که بنیان نظام برتون وودز بعد از جنگ جهانی دوم بود از طرف ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، کنار گذاشته شد. همچنین کشورهای صادرکننده نفت در یک حرکت جمعی با تحریم نفتی اروپا و آمریکا در جریان جنگ ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل، برای نخستین بار قدرت کشورهای جهان سوم در مقابل غرب را به رخ کشیدند که خود منجر به یک رکود تورمی کم سابقه در غرب شد. در بعد ایدئولوژیک هم اروپا و آمریکا به تازگی یک جنبش دانشجویی فراگیر چپگرا را پشت سر گذاشته بودند و اواخر دهه هم انقلاب اسلامی ایران که نقطه عطفی برای جنبشهای اسلامی و غرب ستیزی بود به پیروزی رسید.
در چنین فضایی صحبت کردن از افول هژمونی آمریکا و پایان نظم لیبرال غربی نقل هر محفلی بود، اما یک دهه بعد این ابرقدرت شرق بود که برای ترک صحنه سیاست جهانی آماده میشد تا لیبرالها ندای «پایان تاریخ» سر بدهند.
امروز در حالی صحبت از افول نظم لیبرال میشود که نه کشوری آماده بر عهده گرفتن نقش جهانی آمریکاست، نه جایگزینی برای ساختار مالی و اقتصادی آمریکامحور طراحی شده و نه ایدئولوژی رقیب قدرتمندی برای جایگزینی لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی جهانگرا وجود دارد. جریانهای ملی گرای محافظه کار هم که هر از گاهی به دلیل بحرانهای دورهای نظم موجود ظهور میکنند، اما عملا توان به چالش کشیدن این نظم و باز کردن گرههای در هم تنیده روابط اقتصادی بین المللی را ندارند و درنتیجه وارد یک دوره بلندمدتتر انزوا میشوند.
در چنین شرایطی، مهمترین چالش علیه نظم موجود میتواند چین باشد که در اقتصاد و فناوری بسیار قویتر از روسیه و به لحاظ نظامی اگر جلوتر نباشد، همتای آن است. اما چین هم تا امروز نه ساختار مالی متفاوتی ارائه کرده، نه تمایلی برای تبدیل شدن به هژمون ابراز کرده است و نه ایدئولوژی جذابی برای جلب افکار عمومی ملتهای دیگر و استفاده ابزاری از آن دارد. به شکل جالب توجهی جدیترین چالش چین هم با آمریکای ترامپ بود که خودش مشغول تضعیف نظم آمریکامحور بود.
با این اوصاف، دست کم در کوتاه مدت و میان مدت حمله روسیه به اوکراین نمیتواند موجب تضعیف نظم حاکم شود. البته شدت تحریمهای غرب علیه روسیه و میزان کارآمدی آن احتمالا مهمترین عامل تعیین کننده در این زمینه خواهد بود. اگر این تحریمها موجب تضعیف اقتصاد روسیه و در نتیجه تغییر رویه آن شود پیروزی بزرگی برای ناظمان غربی خواهد بود، اما چنانچه استفاده بی رویه از تحریمها و توانایی تحریم شدگان برای مقابله با تحریم و ایجاد نهادهای موازی برای خنثی کردن این ابزار به نتیجه برسد، آن وقت دست کم نظم لیبرال برای مهار کشور قدرتمندی همچون روسیه ناکافی خواهد بود.
منبع:
پارسینه
ارسال نظر