عواملی که باعث طلاق در اولین سال زندگی میشود!
پارسینه: برخی اختلافها و مشکلات زندگی زناشویی را با هیچ راهکاری نمیتوان حل کرد. برخی اختلافها و مشکلات زندگی زناشویی را با هیچ راهکاری نمیتوان حل کرد.
اختلاف در هر رابطهای وجود دارد، ولی شدت اختلاف در رابطه تعیین میکند که ارتباط در چه وضعیتی است. زندگی مشترک با تمام ویژگیهای مثبت و هیجان انگیزش، گاهی میتواند آسیب زا و فرسایشی باشد.
اختلافها و مشکلات کمتر پیچیده را خود زوجین میتوانند حل کنند، اختلافهای کمی پیچیدهتر را میتوان با مراجعه به روان شناس و مشاور حل و فصل کرد. ولی برخی اختلافها و مشکلات زندگی زناشویی را با هیچ کدام از این راهکارها نمیتوان حل کرد و آن زمانی است که رابطه به یک فرآیند آسیب زا بدل شده باشد. «طلاق»؛ عموما فرآیندی پرفشار و فرسایشی است و از طرفی دیگر فرهنگ کشور ما نیز دید مثبتی نسبت به طلاق ندارد و تا جای ممکن سعی در حفظ زندگی دارد، ولی این تلاش همیشه هم سالم نیست.
بعضی ویژگیها و فرآیندهای ارتباطی، میتواند ما را مجاب کند که طلاق گزینه مناسبی است. بعضی رابطهها بهتر است تمام شوند، چرا که ادامه آن احتمالا به طرفین رابطه، به فرزندان و خانوادههای شان آسیب میر ساند. «جان گاتمن»، یکی از مهمترین اندیشمندان حوزه رابطه و زندگی زناشویی، جمله معروفی در این باره دارد: «طلاق صلح جویانه، بهتر از زندگی جنگ جویانه است».
جالب است بدانید مطالعات نشان میدهد افرادی که والدینشان یک طلاق آرام و آشتی جویانهای داشته اند، در آینده زندگی سالمتر و موفق تری نسبت به افرادی دارند که والدینشان طلاق نگرفته اند، ولی رابطه پرتنش و آسیب زایی داشته اند.
منظور ما از رابطه آسیب زا چیست؟ چه رابطهای استحقاق جدایی دارد؟ من قصد دارم چند مورد را بیان کنم که نشانههای یک رابطه پرخطر را دارند. اگر همسرتان چنین ویژگیهایی دارد، میتوانید ادامه ارتباطتان را مورد بازبینی قرار دهید یا به جدایی فکر کنید، ولی قبل از آن بهتر است به یک روان شناس مراجعه کنید تا نظر دقیق تری بگیرید.
۱- وقتی همسرتان دچار اختلال شخصیت است
اختلالهای روانی شدید، زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی فرد را دچار اخلال میکنند. برخی از این اختلالها به گونهای هستند که فرد نسبت به مشکل خود آگاه است، ولی بعضی دیگر (مثل اختلالهای شخصیت) طوری هستند که فرد هیچ آگاهیای نسبت به آن ندارد و حتی خود را سالم میداند. در حقیقت، اختلالهای شخصیت، مهمترین اختلالهایی هستند که رابطه و زندگی مشترک فرد را مختل میکنند. برخی از اختلالهای شخصیت، با همکاری خود فرد قابل درمان هستند، ولی این کار شما نیست که آنها را درمان کنید. رایجترین اختلالهای شخصیتی:
* اختلال شخصیت شکاک
«بی اعتمادی» ویژگی بارز افرادی است که شخصیت شکاکی دارند یا به زبان روان شناختی «پارانوئید» هستند. ارتباط با این گونه افراد عموما شما را خسته میکند. احساس میکنید که همیشه در حال محاکمه هستید. شما حتی وقتی او را تایید یا تشویق میکنید هم او آنها را تهدید کننده یا تمسخرآمیز تفسیر میکند.
آنها به طور دائم به این فکر میکنند که شما به آنها وفادار نیستید و همواره در این ظن به سر میبرند که شما به او خیانت میکنید. در این افراد امکان دارد اقدام به خشونت علیه هسمرشان نیز دیده شود.
* اختلال شخصیت ضداجتماعی
این گونه افراد فاقد آن چیزی هستند که ما در اصطلاح به آن «وجدان» میگوییم. آنها به راحتی دروغ میگویند و شما را فریب میدهند. امکان دارد سابقه بازداشت قانونی به خاطر رفتارهای خلاف هم داشته باشند.
آنها عموما به صورت تکانشی عمل میکنند، یعنی از درک پیامد کاری که میکنند عاجز هستند. امکان دارد به شما صدمه بزنند، شما را کتک بزنند، ولی نسبت به این رفتار شرمنده نباشند، یا با سیاست دل شما را به دست آورند، ولی همچنان به این رفتارشان ادامه دهند. آنها مسئولیت پذیری کمی در قبال زندگی مشترک دارند. با وجود این آنها میتوانند در روابط اجتماعی بسیار پذیرا و با اعتماد به نفس بالا باشند و در برخوردهای اول استعداد بالایی از خود نشان دهند.
* اختلال شخصیت مرزی
آنها نگرانی دائمی از «طرد شدن» و «کنار گذاشته شدن» دارند. رابطه آنها عموما پرشور و هیجان، ولی بی ثبات و پرتنش است. مرزیها امکان دارد گاهی اوقات به خودشان آسیب بزنند و حتی امکان دارد افکار خودکشی هم داشته باشند. آنها عموما نگران تاثیری هستند که روی دیگران میگذارند. شما در ارتباط با یک مرزی هیچوقت از پرخاشگریهای کلامی آنها در امان نیستید. آنها در اصطلاح عام «دمدمی مزاج» هستند.
در بیشتر اوقات پریشان هستند، احساس پوچی میکنند و نوسانات شدید هیجانی و احساسی را تجربه میکنند. رفتارهای تکانشی هم در آنها دیده میشود، رفتارهایی که امکان دارد آنها را در معرض آسیب قرار دهد. نگرانی از کنار گذاشته شدن در آنها موجب میشود که از همسرشان توجه افراطی بخواهند و همین موجب میشود که بیشتر طرد شوند.
مرزیها هویت یکپارچهای ندارند. وقتی شما با یک مرزی زندگی مشترک دارید، همیشه کلافه و سردرگم هستید و تکلیف خودتان را نمیدانید.
* اختلال شخصیت خودشیفته
آنها همواره خود را فردی منحر به فرد میدانند که تنها افراد خاص و باهوش میتوانند آنها را درک کنند. خودشیفتهها نیاز به تحسین دارند و بنابراین همیشه از شما طلب تایید دارند. در ارتباط با یک فرد خودشیفته، شما همیشه این احساس را دارید که شنیده نمیشوید و فقط شنونده نیازهای او هستید. آنها خود را همیشه حق به جانب فرض میکنند و عموما خود را فرد مهمی میدانند و در مورد تواناییهای خود غلو میکنند.
توقع دریافت توجه خاص از سوی دیگران، مهمترین ویژگی یک فرد خودشیفته است. او نمیتواند با شما همدلی کند و دنیا را از دریچه دید شما ببیند.
طلاق آرام و آشتی جویانه
بعضی ویژگیها و فرآیندهای ارتباطی، میتواند ما را مجاب کند که طلاق گزینه مناسبی است
۲ -وقتی همسرتان کنترل شدیدی روی زندگی شما دارد
اگر همسری دارید که تلاش خستگی ناپذیری برای کنترل شما دارد و بر رفتار، دوستان، فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی شما حد و مرز شدیدی میگذارد، اگر همسری دارید به هر شیوهای از جمله تهدید، ایجاد فشار، ایجاد تنش در رابطه، ایجاد احساس گناه در شما و با انتقادهای شدید شما را وادار میکند تا به گونهای که او میل دارد زندگی کنید، لازم است که درباره ادامه ارتباط با چنین فردی تجدیدنظر کنید. درواقع چنین کنترل شدیدی مصداق «سوءاستفاده ارتباطی» است و یکی از نشانههای بارز رابطه ناسالم به شمار میرود.
۳- وقتی همسرتان اعتیاد دارد
اگر همسرتان به سوءمصرف مواد مخدر، مواد محرک و نیروزا، مصرف الکل و قماربازی اعتیاد دارد، اگر شما بارها تلاش کرده اید که وی را به سلامتی برگردانید، یا به اقدامهایی از قبیل: بستری برای ترک یا مشاورههای گوناگون برای ترک کردن او دست زده اید، ولی موفق نشده اید و اگر این اعتیاد همسرتان به گونهای به خودتان، به فرزندانتان و خانواده تان آسیب میرساند، میتوانید درباره ادامه ارتباطتان تجدیدنظر کنید. با این وجود نمیتوان منکر این شد که یکی از دلایل ترک موفقیت آمیز برای معتادین، حمایتی عاطفی اجتماعی است که میتواند از همسرش دریافت کند.
۴ -وقتی همسرتان مکرر به شما خیانت میکند
اگر همسرتان تجربه خیانت به زندگی مشترک، اعم از خیانت عاطفی یا جنسی را دارد و این خیانت به طور مداوم تکرار میشود و به نظر نمیرسد که بهبودی حاصل شود، شما میتوانید به جدایی فکر کنید. البته خیانت همیشه به معنای تمام شدن رابطه نیست، خیانت قابل درمان است و نیاز به گذشت شما نیز دارد، ولی اگر متوجه شده اید که همسرتان تمایلی به تغییر رویه اش ندارد و صرفا برای لذت شخصی دست به خیانت میزند، احتمالا تلاش ما ناکام خواهد ماند.
منبع:برترینها
اختلافها و مشکلات کمتر پیچیده را خود زوجین میتوانند حل کنند، اختلافهای کمی پیچیدهتر را میتوان با مراجعه به روان شناس و مشاور حل و فصل کرد. ولی برخی اختلافها و مشکلات زندگی زناشویی را با هیچ کدام از این راهکارها نمیتوان حل کرد و آن زمانی است که رابطه به یک فرآیند آسیب زا بدل شده باشد. «طلاق»؛ عموما فرآیندی پرفشار و فرسایشی است و از طرفی دیگر فرهنگ کشور ما نیز دید مثبتی نسبت به طلاق ندارد و تا جای ممکن سعی در حفظ زندگی دارد، ولی این تلاش همیشه هم سالم نیست.
بعضی ویژگیها و فرآیندهای ارتباطی، میتواند ما را مجاب کند که طلاق گزینه مناسبی است. بعضی رابطهها بهتر است تمام شوند، چرا که ادامه آن احتمالا به طرفین رابطه، به فرزندان و خانوادههای شان آسیب میر ساند. «جان گاتمن»، یکی از مهمترین اندیشمندان حوزه رابطه و زندگی زناشویی، جمله معروفی در این باره دارد: «طلاق صلح جویانه، بهتر از زندگی جنگ جویانه است».
جالب است بدانید مطالعات نشان میدهد افرادی که والدینشان یک طلاق آرام و آشتی جویانهای داشته اند، در آینده زندگی سالمتر و موفق تری نسبت به افرادی دارند که والدینشان طلاق نگرفته اند، ولی رابطه پرتنش و آسیب زایی داشته اند.
منظور ما از رابطه آسیب زا چیست؟ چه رابطهای استحقاق جدایی دارد؟ من قصد دارم چند مورد را بیان کنم که نشانههای یک رابطه پرخطر را دارند. اگر همسرتان چنین ویژگیهایی دارد، میتوانید ادامه ارتباطتان را مورد بازبینی قرار دهید یا به جدایی فکر کنید، ولی قبل از آن بهتر است به یک روان شناس مراجعه کنید تا نظر دقیق تری بگیرید.
۱- وقتی همسرتان دچار اختلال شخصیت است
اختلالهای روانی شدید، زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی فرد را دچار اخلال میکنند. برخی از این اختلالها به گونهای هستند که فرد نسبت به مشکل خود آگاه است، ولی بعضی دیگر (مثل اختلالهای شخصیت) طوری هستند که فرد هیچ آگاهیای نسبت به آن ندارد و حتی خود را سالم میداند. در حقیقت، اختلالهای شخصیت، مهمترین اختلالهایی هستند که رابطه و زندگی مشترک فرد را مختل میکنند. برخی از اختلالهای شخصیت، با همکاری خود فرد قابل درمان هستند، ولی این کار شما نیست که آنها را درمان کنید. رایجترین اختلالهای شخصیتی:
* اختلال شخصیت شکاک
«بی اعتمادی» ویژگی بارز افرادی است که شخصیت شکاکی دارند یا به زبان روان شناختی «پارانوئید» هستند. ارتباط با این گونه افراد عموما شما را خسته میکند. احساس میکنید که همیشه در حال محاکمه هستید. شما حتی وقتی او را تایید یا تشویق میکنید هم او آنها را تهدید کننده یا تمسخرآمیز تفسیر میکند.
آنها به طور دائم به این فکر میکنند که شما به آنها وفادار نیستید و همواره در این ظن به سر میبرند که شما به او خیانت میکنید. در این افراد امکان دارد اقدام به خشونت علیه هسمرشان نیز دیده شود.
* اختلال شخصیت ضداجتماعی
این گونه افراد فاقد آن چیزی هستند که ما در اصطلاح به آن «وجدان» میگوییم. آنها به راحتی دروغ میگویند و شما را فریب میدهند. امکان دارد سابقه بازداشت قانونی به خاطر رفتارهای خلاف هم داشته باشند.
آنها عموما به صورت تکانشی عمل میکنند، یعنی از درک پیامد کاری که میکنند عاجز هستند. امکان دارد به شما صدمه بزنند، شما را کتک بزنند، ولی نسبت به این رفتار شرمنده نباشند، یا با سیاست دل شما را به دست آورند، ولی همچنان به این رفتارشان ادامه دهند. آنها مسئولیت پذیری کمی در قبال زندگی مشترک دارند. با وجود این آنها میتوانند در روابط اجتماعی بسیار پذیرا و با اعتماد به نفس بالا باشند و در برخوردهای اول استعداد بالایی از خود نشان دهند.
* اختلال شخصیت مرزی
آنها نگرانی دائمی از «طرد شدن» و «کنار گذاشته شدن» دارند. رابطه آنها عموما پرشور و هیجان، ولی بی ثبات و پرتنش است. مرزیها امکان دارد گاهی اوقات به خودشان آسیب بزنند و حتی امکان دارد افکار خودکشی هم داشته باشند. آنها عموما نگران تاثیری هستند که روی دیگران میگذارند. شما در ارتباط با یک مرزی هیچوقت از پرخاشگریهای کلامی آنها در امان نیستید. آنها در اصطلاح عام «دمدمی مزاج» هستند.
در بیشتر اوقات پریشان هستند، احساس پوچی میکنند و نوسانات شدید هیجانی و احساسی را تجربه میکنند. رفتارهای تکانشی هم در آنها دیده میشود، رفتارهایی که امکان دارد آنها را در معرض آسیب قرار دهد. نگرانی از کنار گذاشته شدن در آنها موجب میشود که از همسرشان توجه افراطی بخواهند و همین موجب میشود که بیشتر طرد شوند.
مرزیها هویت یکپارچهای ندارند. وقتی شما با یک مرزی زندگی مشترک دارید، همیشه کلافه و سردرگم هستید و تکلیف خودتان را نمیدانید.
* اختلال شخصیت خودشیفته
آنها همواره خود را فردی منحر به فرد میدانند که تنها افراد خاص و باهوش میتوانند آنها را درک کنند. خودشیفتهها نیاز به تحسین دارند و بنابراین همیشه از شما طلب تایید دارند. در ارتباط با یک فرد خودشیفته، شما همیشه این احساس را دارید که شنیده نمیشوید و فقط شنونده نیازهای او هستید. آنها خود را همیشه حق به جانب فرض میکنند و عموما خود را فرد مهمی میدانند و در مورد تواناییهای خود غلو میکنند.
توقع دریافت توجه خاص از سوی دیگران، مهمترین ویژگی یک فرد خودشیفته است. او نمیتواند با شما همدلی کند و دنیا را از دریچه دید شما ببیند.
طلاق آرام و آشتی جویانه
بعضی ویژگیها و فرآیندهای ارتباطی، میتواند ما را مجاب کند که طلاق گزینه مناسبی است
۲ -وقتی همسرتان کنترل شدیدی روی زندگی شما دارد
اگر همسری دارید که تلاش خستگی ناپذیری برای کنترل شما دارد و بر رفتار، دوستان، فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی شما حد و مرز شدیدی میگذارد، اگر همسری دارید به هر شیوهای از جمله تهدید، ایجاد فشار، ایجاد تنش در رابطه، ایجاد احساس گناه در شما و با انتقادهای شدید شما را وادار میکند تا به گونهای که او میل دارد زندگی کنید، لازم است که درباره ادامه ارتباط با چنین فردی تجدیدنظر کنید. درواقع چنین کنترل شدیدی مصداق «سوءاستفاده ارتباطی» است و یکی از نشانههای بارز رابطه ناسالم به شمار میرود.
۳- وقتی همسرتان اعتیاد دارد
اگر همسرتان به سوءمصرف مواد مخدر، مواد محرک و نیروزا، مصرف الکل و قماربازی اعتیاد دارد، اگر شما بارها تلاش کرده اید که وی را به سلامتی برگردانید، یا به اقدامهایی از قبیل: بستری برای ترک یا مشاورههای گوناگون برای ترک کردن او دست زده اید، ولی موفق نشده اید و اگر این اعتیاد همسرتان به گونهای به خودتان، به فرزندانتان و خانواده تان آسیب میرساند، میتوانید درباره ادامه ارتباطتان تجدیدنظر کنید. با این وجود نمیتوان منکر این شد که یکی از دلایل ترک موفقیت آمیز برای معتادین، حمایتی عاطفی اجتماعی است که میتواند از همسرش دریافت کند.
۴ -وقتی همسرتان مکرر به شما خیانت میکند
اگر همسرتان تجربه خیانت به زندگی مشترک، اعم از خیانت عاطفی یا جنسی را دارد و این خیانت به طور مداوم تکرار میشود و به نظر نمیرسد که بهبودی حاصل شود، شما میتوانید به جدایی فکر کنید. البته خیانت همیشه به معنای تمام شدن رابطه نیست، خیانت قابل درمان است و نیاز به گذشت شما نیز دارد، ولی اگر متوجه شده اید که همسرتان تمایلی به تغییر رویه اش ندارد و صرفا برای لذت شخصی دست به خیانت میزند، احتمالا تلاش ما ناکام خواهد ماند.
منبع:برترینها
ارسال نظر