بی توجهی به کودکان منجر به اختلال رفتاری میشود
پارسینه: متخصص و روانشناس بالینی گفت: کودکانی که مورد غفلت و بی توجهی والدین قرار میگیرند، مستعد ابتلا به اختلال رفتاری موسوم به اختلال سلوک هستند.
اظهار داشت: اختلال سلوک، مجموعهای از رفتارهای مستمری است که فرد، حقوق اولیه دیگران یا هنجارها را نقض میکند.
وی افزود: رفتار برخی کودکان که با توجه به روحیات آنان در سنین پایین قابل تعامل ارزیابی نشود و همچنین رفتارهایی که در صورت تحرک و جنب و جوش بیش از حد به رفتار نامناسب موسوم به اختلال کم توجهی ADHD بیانجامد را به عنوان بیش فعال معرفی میکنند، اما برخی رفتارها وجود دارد که عمدا بدخواهانه، پرخاشگرانه و خشن به نظر میرسد که فرد دارای این مشخصات را مبتلا به اخلال سلوک میخوانند.
این روانپزشک در تعریف رفتارهای موسوم به اختلال سلوک گفت: رفتار خشن یا پرخاشگرانه، خشونت عمدی با مردم و رفتار بی رحمانه با حیوانات، تخریب اموال دیگران به منظور تفریح، دروغگویی، دزدی، تقلب، نقض حقوق دیگران، غیبت غیرموجه از مدرسه، پیشقدمی در درگیریهای فیزیکی، از جمله رفتارهای منتسب به این نوع از اخلال رفتاری است.
روند ابتلا به اختلال سلوک
تقوا، ویژگیهای فردی، عوامل محیطی، اجتماعی و ژنتیکی را از عوامل موثر در ابتلا به اختلال سلوک عنوان کرد و افزود: کودکان دارای خلق و خوی کنترل نشده و کودکان دارای بهره هوشی پایینتر از حد متوسط به ویژه در زمینه هوش کلامی که از صحبت کردن یا درک کلام دیگران عاجز هستند، در معرض ابتلا به اختلال سلوک قرار دارند.
وی گفت: در بخش عوامل محیطی فردی که مورد بیتوجهی و غفلت والدین قرار گرفته و کودک از سوی آنان طرد شده میتوان به عوامل مختلفی اشاره کرد. شیوههای تربیتی متفاوت، انضباط خشک و خشن، سوء استفاده جسمی یا جنسی از کودک، عدم نظارت بر کار، خانواده پر جمعیت، تبهکاری والدین، سوء مصرف یا اعتیاد افراد خانواده به مواد، از مواردی است که در ابتلای کودک به اختلال سلوک نقش دارد.
تقوا درباره نقش عوامل اجتماعی در ابتلا به اختلال سلوک اظهار داشت: طرد شدن از سوی همسالان، معاشرت با دوستان بزهکار و زندگی در محلهای پر از آسیب و خشونت، روند ابتلای کودک به این نوع از اختلال را هموار خواهد کرد.
وی اضافه کرد: در بخش تاثیر عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی فردی، ابتلای یکی از اعضای خانواده به اختلال سلوک، احتمال انتقال این نوع رفتار را در فرزندان افزایش میدهد. در خانوادههایی که والدین معتاد به الکل، مبتلا به اختلالات افسردگی و دوقطبی یا اسکیزوفرنی هستند و نیز والدینی که سابقه اختلال کمبود توجه و بیشفعالی دارند، بروز آن در بین اعضای خانواده شایعتر است.
تقوا تصریح کرد: در زمینه فیزیولوژیک نیز افراد مبتلا به اختلال سلوک دارای ضربان قلب کندتر، حساسیت پوستی کمتر و رفتارهای واکنشی و ترسهای کمتر هستند.
سن ابتلا به اختلال سلوک
این متخصص روانشناس بالینی با بیان اینکه نقطه آغازین اختلال سلوک میتواند از سنین پیش دبستانی بروز کند، اظهار داشت: نشانههای قابل ملاحظه برای این نوع بیماری معمولا در اواسط کودکی تا اواسط نوجوانی است. ممکن است اختلال سلوک در بزرگسالان تشخیص داده شود، اما نشانههای اختلال سلوک معمولا در کودکی یا نوجوانی به وجود میآیند و شروع بعد از ۱۶ سالگی، نادر است.
تقوا افزود: روند اختلال سلوک بعد از شروع، متغیر است. در اکثر افراد این اختلال در بزرگسالی برطرف میشود. خیلی از افراد مبتلا به اختلال سلوک، به ویژه آنانی که از نوجوانی مبتلا شدهاند و افرادی که نشانههایی معدود و خفیف دارند، در بزرگسالی به سازگاری اجتماعی و شغلی کافی میرسند. اما شروع این اختلال در کودکی، نشانه روند بدتر و خطر بیشتر رفتار تبهکارانه است.
وی گفت: افراد مبتلا به اختلال سلوک در بزرگسالی در معرض خطر اختلالات خلقی، اضطرابی، کنترل تکانه و روانپریشی قرار دارند. برخی از آنها نشانههای پرخاشگری، تخریب اموال، فریبکاری، تخلف از مقررات از جمله خشونت علیه همکاران، همسر و کودکان را در محل کار و خانه نشان میدهند.
لزوم آموزش مهارت کنترل خشم به کودکان
این روانشناس بالینی گفت: عدم توانایی کنترل خشم، مقولهای است که در اختلال سلوک، اختلال نافرمانی یا در برخی دیگر از مشکلات کودکان و نوجوانان وجود دارد؛ بنابراین لازم است والدین در این زمینه آگاهی داشته و مهارتهای لازم برای آموزش این مساله به کودک خود را کسب کنند.
وی اظهارداشت: برای کنترل خشم کودکان و نوجوانان، حدود ۴۰ فعالیت و شیوه مختلف وجود داردکه با استفاده از آنها، اصول مدیریت احساسات و هیجانات به کودک آموزش داده میشود. ماز (بازی عبور از مسیرهای پر پیچ و خم)، بازی با کلمات و پازلهای حلکردنی از جمله فعالیتهایی است که علاوه بر آموزش، جنبه سرگرمی هم دارد و میتواند برای کودک و نوجوان جذاب باشد.
تقوا یادآور شد: والدین توجه کنند کودکی که از محبت مادر محروم بوده و از طرفی با دایهها و مراقبان متفاوت نگهداری و بزرگ شده، معمولا حساس بوده و حتی ممکن است گوشهگیری را ترجیح دهد و کمحرف بار بیاید. در این صورت شکلگیری و روند اختلال سلوک در این دسته افراد به میزان زیادی مشاهده میشود.
منبع: بهداشت نیوز
وی افزود: رفتار برخی کودکان که با توجه به روحیات آنان در سنین پایین قابل تعامل ارزیابی نشود و همچنین رفتارهایی که در صورت تحرک و جنب و جوش بیش از حد به رفتار نامناسب موسوم به اختلال کم توجهی ADHD بیانجامد را به عنوان بیش فعال معرفی میکنند، اما برخی رفتارها وجود دارد که عمدا بدخواهانه، پرخاشگرانه و خشن به نظر میرسد که فرد دارای این مشخصات را مبتلا به اخلال سلوک میخوانند.
این روانپزشک در تعریف رفتارهای موسوم به اختلال سلوک گفت: رفتار خشن یا پرخاشگرانه، خشونت عمدی با مردم و رفتار بی رحمانه با حیوانات، تخریب اموال دیگران به منظور تفریح، دروغگویی، دزدی، تقلب، نقض حقوق دیگران، غیبت غیرموجه از مدرسه، پیشقدمی در درگیریهای فیزیکی، از جمله رفتارهای منتسب به این نوع از اخلال رفتاری است.
روند ابتلا به اختلال سلوک
تقوا، ویژگیهای فردی، عوامل محیطی، اجتماعی و ژنتیکی را از عوامل موثر در ابتلا به اختلال سلوک عنوان کرد و افزود: کودکان دارای خلق و خوی کنترل نشده و کودکان دارای بهره هوشی پایینتر از حد متوسط به ویژه در زمینه هوش کلامی که از صحبت کردن یا درک کلام دیگران عاجز هستند، در معرض ابتلا به اختلال سلوک قرار دارند.
وی گفت: در بخش عوامل محیطی فردی که مورد بیتوجهی و غفلت والدین قرار گرفته و کودک از سوی آنان طرد شده میتوان به عوامل مختلفی اشاره کرد. شیوههای تربیتی متفاوت، انضباط خشک و خشن، سوء استفاده جسمی یا جنسی از کودک، عدم نظارت بر کار، خانواده پر جمعیت، تبهکاری والدین، سوء مصرف یا اعتیاد افراد خانواده به مواد، از مواردی است که در ابتلای کودک به اختلال سلوک نقش دارد.
تقوا درباره نقش عوامل اجتماعی در ابتلا به اختلال سلوک اظهار داشت: طرد شدن از سوی همسالان، معاشرت با دوستان بزهکار و زندگی در محلهای پر از آسیب و خشونت، روند ابتلای کودک به این نوع از اختلال را هموار خواهد کرد.
وی اضافه کرد: در بخش تاثیر عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی فردی، ابتلای یکی از اعضای خانواده به اختلال سلوک، احتمال انتقال این نوع رفتار را در فرزندان افزایش میدهد. در خانوادههایی که والدین معتاد به الکل، مبتلا به اختلالات افسردگی و دوقطبی یا اسکیزوفرنی هستند و نیز والدینی که سابقه اختلال کمبود توجه و بیشفعالی دارند، بروز آن در بین اعضای خانواده شایعتر است.
تقوا تصریح کرد: در زمینه فیزیولوژیک نیز افراد مبتلا به اختلال سلوک دارای ضربان قلب کندتر، حساسیت پوستی کمتر و رفتارهای واکنشی و ترسهای کمتر هستند.
سن ابتلا به اختلال سلوک
این متخصص روانشناس بالینی با بیان اینکه نقطه آغازین اختلال سلوک میتواند از سنین پیش دبستانی بروز کند، اظهار داشت: نشانههای قابل ملاحظه برای این نوع بیماری معمولا در اواسط کودکی تا اواسط نوجوانی است. ممکن است اختلال سلوک در بزرگسالان تشخیص داده شود، اما نشانههای اختلال سلوک معمولا در کودکی یا نوجوانی به وجود میآیند و شروع بعد از ۱۶ سالگی، نادر است.
تقوا افزود: روند اختلال سلوک بعد از شروع، متغیر است. در اکثر افراد این اختلال در بزرگسالی برطرف میشود. خیلی از افراد مبتلا به اختلال سلوک، به ویژه آنانی که از نوجوانی مبتلا شدهاند و افرادی که نشانههایی معدود و خفیف دارند، در بزرگسالی به سازگاری اجتماعی و شغلی کافی میرسند. اما شروع این اختلال در کودکی، نشانه روند بدتر و خطر بیشتر رفتار تبهکارانه است.
وی گفت: افراد مبتلا به اختلال سلوک در بزرگسالی در معرض خطر اختلالات خلقی، اضطرابی، کنترل تکانه و روانپریشی قرار دارند. برخی از آنها نشانههای پرخاشگری، تخریب اموال، فریبکاری، تخلف از مقررات از جمله خشونت علیه همکاران، همسر و کودکان را در محل کار و خانه نشان میدهند.
لزوم آموزش مهارت کنترل خشم به کودکان
این روانشناس بالینی گفت: عدم توانایی کنترل خشم، مقولهای است که در اختلال سلوک، اختلال نافرمانی یا در برخی دیگر از مشکلات کودکان و نوجوانان وجود دارد؛ بنابراین لازم است والدین در این زمینه آگاهی داشته و مهارتهای لازم برای آموزش این مساله به کودک خود را کسب کنند.
وی اظهارداشت: برای کنترل خشم کودکان و نوجوانان، حدود ۴۰ فعالیت و شیوه مختلف وجود داردکه با استفاده از آنها، اصول مدیریت احساسات و هیجانات به کودک آموزش داده میشود. ماز (بازی عبور از مسیرهای پر پیچ و خم)، بازی با کلمات و پازلهای حلکردنی از جمله فعالیتهایی است که علاوه بر آموزش، جنبه سرگرمی هم دارد و میتواند برای کودک و نوجوان جذاب باشد.
تقوا یادآور شد: والدین توجه کنند کودکی که از محبت مادر محروم بوده و از طرفی با دایهها و مراقبان متفاوت نگهداری و بزرگ شده، معمولا حساس بوده و حتی ممکن است گوشهگیری را ترجیح دهد و کمحرف بار بیاید. در این صورت شکلگیری و روند اختلال سلوک در این دسته افراد به میزان زیادی مشاهده میشود.
منبع: بهداشت نیوز
ارسال نظر