ورزشکاران بیشتر سلام میکنند
پارسینه: برای شما نیز اتفاق افتاده که هنگام پیادهروی یا کوهنوردی، بویژه صبحگاهان باوجودی که بسیاری از شهروندان همدیگر را نمیشناسند و کاری با هم ندارند اما وقتی به یکدیگر میرسند سلام و خداقوتی هدیه میکنند.
کاری که در کوچه و خیابان بویژه در شهرهای بزرگتر کمتر اتفاق میافتد و وجوه تمایز این نوع کنشگری بین افراد هنگام ورزش با سایر مواقع در بازار و خیابان بخوبی نمایان و قابل تمییز است که البته دلایل خود را نیز دارد.
صرفنظر از کار مشترکی (ورزش) که افراد در محیطی واحد انجام میدهند و از نگاه جامعهشناسان همین خود می تواند علت و زمینهای برای توسعه کنشهای اجتماعی و ارتباطی باشد، زیرا در این مواقع افراد همدیگر را خودی و یکی فرض می کنند، موضوع از جنبه های دیگری هم قابل بررسی است که پرداختن به آنها شاید خالی از لطف نباشد زیرا توسعه ارتباطات بین فردی، توسعه ارتباطات جمعی و بهبود مناسبات را به دنبال دارد و در کل، حال جامعه را خوش می کند.
درواقع بسیاری از افرادی که صبح، زودهنگام برمیخیزند و وقتشان را با نرمش صبحگاهی آغاز می کنند، دارای سبک زندگی خاص، منش و رفتارهای مشخص و متفاوتی نیز در مقایسه با سایرین هستند که سبب تفاوتها در نوع نگرششان به زندگی، خود و دیگران و در نتیجه آن، رفتارهایشان با خود و دیگران نیز می شود.
این را بگذارید در کنار وقتی که این افراد ورزش خود را به دل طبیعت ببرند؛ وقت گذاشتن در طبیعت و زندگی با طبیعت، درک موجودات زنده مانند انواع درختان، گیاهان، حیوانات و پرندگان و حتی موجودات بهظاهر غیرزنده مانند کوه، سنگ، خاک و ... خود به خود سبب تغییراتی در درون انسانها و نوع منش و نگرشهایشان به زندگی و عالم هستی میشود که خودبه خود تغییراتی را در رفتارهایشان با دیگران نیز به دنبال دارد.
ارتباط سن با نوع رابطه
اما آنطور که در رفتار این دسته از ورزشکاران مشخص است و براساس مشاهده میدانی، ارتباط گرفتن با دیگران در چنین محیط هایی ارتباط مستقیمی به سن و سال افراد نیز دارد؛ هرچه سن افراد بالاتر باشد، هم در سلام کردن پیشدستانهتر عمل و هم با تعداد بیشتری احوالپرسی میکنند.
کافیست در یک پیادهروی یا کوهپیمایی صبحگاهی به رفتار شهروندان دقیق شویم؛ بخوبی میبینیم مسنترها عموما، بیشتر از جوانترها به دیگرانی که یا از کنارشان عبور یا از مقابل به آنان میرسند، سلام میکنند و نوع حال و احوالشان هم متفاوت است؛ درواقع کنشهای ارتباطی آنان صمیمیتر، رنگینتر(مهربانانهتر) کشدارتر و همراه با صحبتهای خودمانیتر است.
این دسته از افراد که از تجربه افزونتری هم در زندگی برخوردارند، معمولا وقتی با فردی مواجه شوند که اصول حرفهای مثلا ورزش پیادهروی یا کوهنوردی را رعایت نکند، غیر از احوالپرسی، پیشدستانه نکات ایمنی که مدنظرشان هست را نیز بیان میکنند و ابایی در این زمینه ندارند حتا اگر طرف مقابل عمل نکند یا منفعل عمل کند اما جوانترها ضمن اینکه بیشتر سرشان به لاک خودشان است و کمتر اهل ارتباط گرفتن با دیگران هستند، کمتر تمایلی به گرفتن ارتباط و ادامه گفت وگو یا ارائه توصیه نشان میدهند.
گرچه شخصیت افراد در این نوع مناسبت نیز بسیار تاثیرگذار است، به طور مثال افراد برونگرا بیشتر از درونگراها اینچنین رفتارهایی را بروز میدهند اما در کل، این رویکرد، نشانگر تاثیر متقابل محیط و ورزش در روحیه افراد و به دنبال آن، کنشهای اجتماعی آنان نیز هست.
این موضوع صرفا به ارتباط گرفتن و گپوگفتِ خُشکوخالی محدود نمیشود بلکه به یاری دیگران شتافتن بویژه در شرایطی که ضرورت احساس شود را نیز به دنبال دارد و مسنترها بدون آنکه حتی کسی از آنان بخواهد خودشان پیشگامتر و پیشقدم در یاری رساندن و جلوگیری از بروز حادثه و مشکل برای دیگران هنگام ورزش کردن یا حتی غیر از مواقع ورزش، در شرایط روزمره زندگی در جامعه هستند که نشان میدهد بزرگترهای این جامعه از چه سبک زندگی و نوع تعامل و کنشهای اجتماعی برخودار بودهاند و مهمتر اینکه باوجود هرنوع تغییر اجتماعی در جامعه، همان رویههای خود را ادامه دادهاند و تحت تاثیر محیط تغییر رفتار نداشتهاند یا کمتر تغییری داشتهاند.
کاهش خشونت و افزایش اعتماد اجتماعی
دکتر داریوش بوستانی جامعهشناس در این زمینه با واکاوی علمی این موضوع ضمن تبیین دلایل این نوع رفتارها، به تاثیرات چنین رویکردهایی نیز میپردازد و میگوید: نخست، این نوع مراودات باعث میشود افراد احساس امنیت و شادکامی بیشتری کنند؛ هرچقدر شبکه روابطمان گستردهتر باشد، اعتماد اجتماعی افراد هم بالاتر میرود و موجب بهبود کنشهای اجتماعی در کل جامعه نیز میشود.
به گفته وی هر قدر ما مراودات بیشتری داشته باشیم و افراد بیشتری را بشناسیم، پیچیدگیهای آن محیط کمتر میشود و به دنبال آن، استرس ها نیز کاهش پیدا میکند.
بوستانی ادامه میدهد: هر مواجههای برای ما علامت سوال و تنشزاست؛ بویژه این روزها که باتوجه به شرایط جامعه احساس خطر هم بیشتر حس میشود اما به هر حال وقتی انسان به انسانی آشنا میرسد میداند این فرد برایش تهدید نیست.
وی با بیان اینکه افزایش مراودات و کنشهای اجتماعی بین افراد به طور طبیعی در بلندمدت کاهش خشونت در جامعه را به دنبال خواهد داشت اظهارداشت: البته مولفههای دیگری هم در این موضوع دخیل هستند؛ فردی که صبح زود از خانه بیرون میآید، بدنش ریلکس (آرام) است، استراحت کرده و اعصاب کاملا آرامی دارد و شرایط او خیلی بهتر است تا اینکه فرد بخواهد مثلا بعد از ظهر ورزش کند؛ همه اینها بستگی به حالت فیزیولوژیکی فرد هم دارد.
بوستانی ادامه داد: بخشی از این رفتارها به منش آدمها بستگی دارد و بیشتر انسانهای برونگرا در این حال و هوا هستند تا درونگراها؛ علاوه بر منش افراد به فرآیندهای جامعهپذیری و اینکه در چه فضایی بزرگ شدهاند نیز مربوط است.
وی در ادامه به فضای روستا اشاره و تاکید کرد: به طور مثال در روستاها همه وقتی همدیگر را میبینند به هم سلام و احوالپرسی میکنند، در مناسک مختلف نیز بیشتر مشارکت دارند چون این فضا پیچیدگی کمتری دارد و طبیعتا روابط تعریف شده است.
این جامعه شناس افزود: اما در فضای شهری فرد ممکن است روزی ۱۰ هزار نفر را ببیند؛ یک نوع بیاعتنایی مدنی ایجاد میشود و ما یک لحظه نگاه میکنیم ببینیم چه کسی از کنارمان رد میشود و بعد عبور میکنیم که این به ساختار و فضا نیز بستگی دارد.
بوستانی در ادامه نوع فعالیت همجنس و مشترک را دیگر عامل تعیین کننده در نوع تعامل انسانها برشمرد و گفت: گروهی که در خیابان هستند یکدیگر را نمیشناسند اما گروهی که ورزش میکنند خود را عضو یک گروه میدانند و تعریف میکنند؛ بدون اینکه حتی کسی که میآید را بشناسند او را یک خودی تعریف و تلقی میکنند و این، نوع مراودات را هم تعیین میکند.
این جامعه شناس با تاکید بر اهمیت قرار گرفتن در یک گروه در فعالیتهای اجتماعی تصریح کرد: افرادی که هیچ شناختی از همگروهیهای خود ندارند، وقتی یکجا مقولهبندی میشوند و در یک گروه قرار میگیرند، در ارتباط با هم، همزادپنداری میکنند و همدیگر را خودی میدانند بنابراین روابطشان نیز به شکل آدمهای آشنا در میآید.
وی میگوید: مهم این است که چه کسانی در آن خطی که دور خودمان میکشیم قرار میگیرند؛ ضرورتا هم اینطور نیست که ما حتما او را بشناسیم چون این افراد وقتی به هم سلام میکنند انگار که از یک جنس هستند و یک هویت ورزشکاری خاص دارند؛ این نکته مهم، هویت ما را تعیین میکند و این هویت جمعی مراودات را افزایش میدهد که بسیار به حال جامعه مفید است.
صرفنظر از کار مشترکی (ورزش) که افراد در محیطی واحد انجام میدهند و از نگاه جامعهشناسان همین خود می تواند علت و زمینهای برای توسعه کنشهای اجتماعی و ارتباطی باشد، زیرا در این مواقع افراد همدیگر را خودی و یکی فرض می کنند، موضوع از جنبه های دیگری هم قابل بررسی است که پرداختن به آنها شاید خالی از لطف نباشد زیرا توسعه ارتباطات بین فردی، توسعه ارتباطات جمعی و بهبود مناسبات را به دنبال دارد و در کل، حال جامعه را خوش می کند.
درواقع بسیاری از افرادی که صبح، زودهنگام برمیخیزند و وقتشان را با نرمش صبحگاهی آغاز می کنند، دارای سبک زندگی خاص، منش و رفتارهای مشخص و متفاوتی نیز در مقایسه با سایرین هستند که سبب تفاوتها در نوع نگرششان به زندگی، خود و دیگران و در نتیجه آن، رفتارهایشان با خود و دیگران نیز می شود.
این را بگذارید در کنار وقتی که این افراد ورزش خود را به دل طبیعت ببرند؛ وقت گذاشتن در طبیعت و زندگی با طبیعت، درک موجودات زنده مانند انواع درختان، گیاهان، حیوانات و پرندگان و حتی موجودات بهظاهر غیرزنده مانند کوه، سنگ، خاک و ... خود به خود سبب تغییراتی در درون انسانها و نوع منش و نگرشهایشان به زندگی و عالم هستی میشود که خودبه خود تغییراتی را در رفتارهایشان با دیگران نیز به دنبال دارد.
ارتباط سن با نوع رابطه
اما آنطور که در رفتار این دسته از ورزشکاران مشخص است و براساس مشاهده میدانی، ارتباط گرفتن با دیگران در چنین محیط هایی ارتباط مستقیمی به سن و سال افراد نیز دارد؛ هرچه سن افراد بالاتر باشد، هم در سلام کردن پیشدستانهتر عمل و هم با تعداد بیشتری احوالپرسی میکنند.
کافیست در یک پیادهروی یا کوهپیمایی صبحگاهی به رفتار شهروندان دقیق شویم؛ بخوبی میبینیم مسنترها عموما، بیشتر از جوانترها به دیگرانی که یا از کنارشان عبور یا از مقابل به آنان میرسند، سلام میکنند و نوع حال و احوالشان هم متفاوت است؛ درواقع کنشهای ارتباطی آنان صمیمیتر، رنگینتر(مهربانانهتر) کشدارتر و همراه با صحبتهای خودمانیتر است.
این دسته از افراد که از تجربه افزونتری هم در زندگی برخوردارند، معمولا وقتی با فردی مواجه شوند که اصول حرفهای مثلا ورزش پیادهروی یا کوهنوردی را رعایت نکند، غیر از احوالپرسی، پیشدستانه نکات ایمنی که مدنظرشان هست را نیز بیان میکنند و ابایی در این زمینه ندارند حتا اگر طرف مقابل عمل نکند یا منفعل عمل کند اما جوانترها ضمن اینکه بیشتر سرشان به لاک خودشان است و کمتر اهل ارتباط گرفتن با دیگران هستند، کمتر تمایلی به گرفتن ارتباط و ادامه گفت وگو یا ارائه توصیه نشان میدهند.
گرچه شخصیت افراد در این نوع مناسبت نیز بسیار تاثیرگذار است، به طور مثال افراد برونگرا بیشتر از درونگراها اینچنین رفتارهایی را بروز میدهند اما در کل، این رویکرد، نشانگر تاثیر متقابل محیط و ورزش در روحیه افراد و به دنبال آن، کنشهای اجتماعی آنان نیز هست.
این موضوع صرفا به ارتباط گرفتن و گپوگفتِ خُشکوخالی محدود نمیشود بلکه به یاری دیگران شتافتن بویژه در شرایطی که ضرورت احساس شود را نیز به دنبال دارد و مسنترها بدون آنکه حتی کسی از آنان بخواهد خودشان پیشگامتر و پیشقدم در یاری رساندن و جلوگیری از بروز حادثه و مشکل برای دیگران هنگام ورزش کردن یا حتی غیر از مواقع ورزش، در شرایط روزمره زندگی در جامعه هستند که نشان میدهد بزرگترهای این جامعه از چه سبک زندگی و نوع تعامل و کنشهای اجتماعی برخودار بودهاند و مهمتر اینکه باوجود هرنوع تغییر اجتماعی در جامعه، همان رویههای خود را ادامه دادهاند و تحت تاثیر محیط تغییر رفتار نداشتهاند یا کمتر تغییری داشتهاند.
کاهش خشونت و افزایش اعتماد اجتماعی
دکتر داریوش بوستانی جامعهشناس در این زمینه با واکاوی علمی این موضوع ضمن تبیین دلایل این نوع رفتارها، به تاثیرات چنین رویکردهایی نیز میپردازد و میگوید: نخست، این نوع مراودات باعث میشود افراد احساس امنیت و شادکامی بیشتری کنند؛ هرچقدر شبکه روابطمان گستردهتر باشد، اعتماد اجتماعی افراد هم بالاتر میرود و موجب بهبود کنشهای اجتماعی در کل جامعه نیز میشود.
به گفته وی هر قدر ما مراودات بیشتری داشته باشیم و افراد بیشتری را بشناسیم، پیچیدگیهای آن محیط کمتر میشود و به دنبال آن، استرس ها نیز کاهش پیدا میکند.
بوستانی ادامه میدهد: هر مواجههای برای ما علامت سوال و تنشزاست؛ بویژه این روزها که باتوجه به شرایط جامعه احساس خطر هم بیشتر حس میشود اما به هر حال وقتی انسان به انسانی آشنا میرسد میداند این فرد برایش تهدید نیست.
وی با بیان اینکه افزایش مراودات و کنشهای اجتماعی بین افراد به طور طبیعی در بلندمدت کاهش خشونت در جامعه را به دنبال خواهد داشت اظهارداشت: البته مولفههای دیگری هم در این موضوع دخیل هستند؛ فردی که صبح زود از خانه بیرون میآید، بدنش ریلکس (آرام) است، استراحت کرده و اعصاب کاملا آرامی دارد و شرایط او خیلی بهتر است تا اینکه فرد بخواهد مثلا بعد از ظهر ورزش کند؛ همه اینها بستگی به حالت فیزیولوژیکی فرد هم دارد.
بوستانی ادامه داد: بخشی از این رفتارها به منش آدمها بستگی دارد و بیشتر انسانهای برونگرا در این حال و هوا هستند تا درونگراها؛ علاوه بر منش افراد به فرآیندهای جامعهپذیری و اینکه در چه فضایی بزرگ شدهاند نیز مربوط است.
وی در ادامه به فضای روستا اشاره و تاکید کرد: به طور مثال در روستاها همه وقتی همدیگر را میبینند به هم سلام و احوالپرسی میکنند، در مناسک مختلف نیز بیشتر مشارکت دارند چون این فضا پیچیدگی کمتری دارد و طبیعتا روابط تعریف شده است.
این جامعه شناس افزود: اما در فضای شهری فرد ممکن است روزی ۱۰ هزار نفر را ببیند؛ یک نوع بیاعتنایی مدنی ایجاد میشود و ما یک لحظه نگاه میکنیم ببینیم چه کسی از کنارمان رد میشود و بعد عبور میکنیم که این به ساختار و فضا نیز بستگی دارد.
بوستانی در ادامه نوع فعالیت همجنس و مشترک را دیگر عامل تعیین کننده در نوع تعامل انسانها برشمرد و گفت: گروهی که در خیابان هستند یکدیگر را نمیشناسند اما گروهی که ورزش میکنند خود را عضو یک گروه میدانند و تعریف میکنند؛ بدون اینکه حتی کسی که میآید را بشناسند او را یک خودی تعریف و تلقی میکنند و این، نوع مراودات را هم تعیین میکند.
این جامعه شناس با تاکید بر اهمیت قرار گرفتن در یک گروه در فعالیتهای اجتماعی تصریح کرد: افرادی که هیچ شناختی از همگروهیهای خود ندارند، وقتی یکجا مقولهبندی میشوند و در یک گروه قرار میگیرند، در ارتباط با هم، همزادپنداری میکنند و همدیگر را خودی میدانند بنابراین روابطشان نیز به شکل آدمهای آشنا در میآید.
وی میگوید: مهم این است که چه کسانی در آن خطی که دور خودمان میکشیم قرار میگیرند؛ ضرورتا هم اینطور نیست که ما حتما او را بشناسیم چون این افراد وقتی به هم سلام میکنند انگار که از یک جنس هستند و یک هویت ورزشکاری خاص دارند؛ این نکته مهم، هویت ما را تعیین میکند و این هویت جمعی مراودات را افزایش میدهد که بسیار به حال جامعه مفید است.
منبع : خبرگزاری ایرنا
ارسال نظر