نمیتوانم با دوستانم دوستی کنم
پارسینه: دختری ۲۰ ساله هستم. چند وقتی است احساس میکنم که نمیتوانم با دوستانم ارتباط برقرار کنم. دوستانم فکر میکنند من مغرور و آدم خشکی هستم. چه کار باید انجام بدهم؟
دختری ۲۰ ساله هستم. چند وقتی است احساس میکنم که نمیتوانم با دوستانم ارتباط برقرار کنم. دوستانم فکر میکنند من مغرور و آدم خشکی هستم. چه کار باید انجام بدهم؟
انسان ذاتاً نیازمند ارتباط برقرار کردن و فهمیده شدن توسط دیگران است. نداشتن هم صحبت و ناتوانی در بیان احساسات ، مشکل رنجآوری است. به شما حق میدهم که احساس خوبی نداشته باشید و از شرایط خود راضی نباشید. با این همه همان طور که شما نیازمند درک شدن توسط دیگران هستید و تمایل دارید احساسات خودتان را بیان کنید، اطرافیان و دوستان شما هم نیازمند این هستند که شما را درک کنند و تمایل دارند بدانند شما چه حال و احوالی دارید.
مشکلی که توصیف کردهاید گاهی اوقات اطرافیان شما، پدر و مادر و خواهر و برادر و دوستانتان را به اندازه خود شما آزار میدهد و میرنجاند. به خاطر همین رنجش است که آنها به اشتباه شما را مقصر میدانند و از برچسبهای نادرستی مانند مغرور و آدم خشک استفاده میکنند.
در واقع وقتی اطرافیان شما به شما میگویند مغرور و آدم خشک، در حال تلاش برای شکستن زره محکم و نفوذ ناپذیری هستند که فکر میکنند شما به دور خود کشیدهاید. آنها در واقع با این کار به شما تلنگری وارد میکنند تا شاید منفذی برای ارتباط و نزدیکی یافت شود.
در روانشناسی ارتباطات یک قانون عجیب و کمی تلخ وجود دارد؛ وقتی ما به برقراری رابطه نیاز داریم میتوانیم رابطه برقرار کنیم ولی وقتی ما خیلی به برقراری رابطه نیاز داریم گاهی در این کار شکست میخوریم. یعنی گاهی اوقات تمایل شدید ما باعث ناکامی میشود. شما به روابط راحت و سبک و ملایم نیاز دارید. روابطی که در آن صمیمیت زیاد نباشد و رابطه موضوع داشته باشد. مثلاً شرکت در کلاسهای آموزشی و هنری و یا مشغول شدن به کاری خاص.
از سویی دیگر شما کم کم باید روشهایی را که با آن اطراف خود را خلوت میکنید کنار بگذارید. شما مانند تمامی افرادی که از تنهایی شکایت دارند شیوههایی دارید که دیگران را از خود دور میکنید؛ پس لطفاً بدون قضاوت یا عجله رفتارهای هفته گذشته خود را مرور کنید. سعی کنید مانند یک ناظر بیطرف لحظاتی که از نگاههای دیگران اجتناب کردهاید و یا اوقاتی که سوالات آنها درباره خودتان را به سرعت و کوتاه پاسخ داده و گفتوگو را بسرعت تمام کردهاید، به خاطر بیاورید. من مطمئنم شما روشهای ظریف و نامحسوسی برای تنها ماندن دارید.
وقت آن رسیده است که از این روشها کمتر و کمتر استفاده کنید. شاید در خودتان ترس یا نگرانی از ترحم یا قضاوت دیگران حس میکنید. اینکه آنها نباید بفهمند من چنین احساسی دارم چون اگر بدانند درباره من فکرهای بد میکنند. اگر در شما چنین ترس و نگرانی وجود دارد، منشاء بیشتر مشکل شما همین ترس است.
توصیه:
* برای یکی از اعضای خانواده یا یک دوست مورد اعتماد ترس و نگرانی خود را اعتراف کنید. به وی بگویید مطلبی که خواهید گفت برایتان مهم است و از وی بخواهید کمتر حرف بزند و اصلاً شوخی، نصیحت و یا سرزنش نکند. به شما قول میدهم پس از این کار احساس رهایی و نشاط فوقالعادهای خواهید داشت.
* میتوانید شروع به نامه نوشتن به دوستان، معلمان یا اعضای خانواده خود بکنید. نامه نوشتن یک نوع ارتباط امن است و این مزیت را دارد که میتوانید بارها متن آن را بازخوانی و تصحیح کنید. شما نیاز دارید کم کم راههای ارتباطی خود با دیگران را ترمیم کنید. پس توصیه میکنم انتظارتان را از اولین تجربههای ارتباطی کمتر کنید.
منبع: خراسان/ محمد حسن اشرف (روانشناس)
ارسال نظر