کمبود جدی پزشک در کشور
پارسینه: معاون کل وزیر بهداشت با اشاره به کمبود جدی پزشک در کشور گفت: در حال حاضر شاخص تعداد پزشک عمومی، متخصص و داروساز در کشور ۱.۶ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است.
دکتر ایرج حریرچی درباره وضعیت تعداد و نحوه توزیع پزشک در کشور، گفت: در حال حاضر در کشور شاخص تعداد پزشک عمومی، متخصص و داروساز ۱.۶ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت است. این درحالیست که کف مورد نیازمان در این زمینه ۲.۵ نفر به ازای هر ۱۰۰۰ نفر بوده و حتی بسیاری از کشورهای دنیا در این زمینه شاخصی بین ۳.۵ تا ۵ نفر به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت دارند.
کمبود جدی پزشک در کشور
وی با بیان اینکه بنابراین ما در کشور با کمبود پزشک مواجهیم، افزود: علیرغم تربیت نیروهای پزشکی که داشتیم، تعدادی از این افراد به دلیل ملاحظاتی که در انتخاب دانشجو وجود داشته و بنابر شرایطی که داشتند، به خارج از کشور رفتهاند. بر این اساس به کمبود جدی پزشک دچار هستیم؛ بنابراین باید از شاخص ۱.۶ پزشک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر به ۲.۵ پزشک در هر ۱۰۰۰ نفر برسیم.
سیاست مجلسیها برای رفع مشکل کمبود پزشک در مناطق محروم
حریرچی ادامه داد: مجلس شورای اسلامی طی چند سال اخیر، سیاستی را اتخاذ کرد که بر اساس آن باید حدود ۳۰ درصد از ظرفیت دانشگاهها را به دانشجویان مناطق محروم اختصاص دهیم و آنها هم متعهد میشوند که سه برابر دوره تحصیلشان، یعنی ۲۱ سال در آن منطقه محروم، کار کنند. امیدواریم با این سیاست که انشاءالله از سال آینده اولین فارغالتحصیلان آن بیرون میآیند، بتوانیم در میان مدت نیاز مناطق محروم به پزشک را به این صورت رفع کنیم.
چند پزشک در روستاها مشغول به کارند؟
معاون کل وزیر بهداشت درباره وضعیت پزشک در برخی مناطق روستایی و مرزی نیز گفت: قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت، باید حدود ۶۰۰۰ پزشک در مراکزمان در روستاها و مناطق محروم میداشتیم، اما فقط ۴۴۰۰ پزشک در این مناطق داشتیم. این درحالیست که بعد از طرح تحول سلامت استانداردهایمان را بهبود داده و در حال حاضر ۶۸۰۰ پزشک در مناطق روستایی مشغول به کارند. البته این موضوع به این معنا نیست که هر روستایی پزشک دارد. زیرا ما برای اینکه پزشک به یک روستا بفرستیم، سطحبندی داریم و بر اساس تعداد جمعیت باید برای اعزم و استقرار پزشک، حد جمعیتی رعایت شود.
حریرچی تاکید کرد: در حال حاضر میتوانیم با افتخار اعلام کنیم که هیچ روستایی نیست که طبق استانداردهای جمعیتی باید پزشک داشته باشد،، اما پزشک در آنجا نباشد. به هر حال گاهی درخواست میشود که روستای ۵۰ خانواری یا ۱۰۰ خانواری هم پزشک داشته باشد، اما معمولا هیچ کجای دنیا به این صورت پزشک توزیع نمیکنند.
وی درباره نحوه توزیع پزشکان نیز گفت: توزیع پزشک ما نسبتا عادلانه است،، اما اشکالش این است که در شرایط فعلی وزارت بهداشت برای پزشک عمومی و متخصصین به طور متوسط دو سال اختیار توزیع دارد و بقیه سالها را پزشکان خودشان تصمیم میگیرند که کجا خدمت کنند؛ بنابراین آن قسمت از توزیع پزشک که در اختیار وزارت بهداشت قرار دارد، عادلانه است، اما بعد از آن شرایط متفاوت میشود. به عنوان مثال میبینیم که در برخی تخصصها تا ۴۰ درصدشان در تهران مستقر هستند. چنین چیزی مطلوب نیست و امیدواریم بتوانیم این موضوع را با کمک سیاست مناطق محرومِ مجلس، حل کنیم.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
تخصیص سهمیه مناطق محروم یا سایر سهمیه ها برای پذیرش دانشجو در رشته پزشکی بزرگترین خطا و جفا به سلامت مردم است.چون رشته پزشکی با جان مردم سروکار دارد و باید بهترین ها برای این رشته گزینش شوند و اگر فارغ التحصیل رشته پزشکی به مناطق محروم نمیرود باید راه کار دیگری برای حل این مشکل پیدا کرد نه انکه افراد بی استعداد را به صرف سکونت در مناطق محروم وارد دانشگاه و تحصیل در رشته پزشکی نموده تا بعدا سه برابر مدت تحصیل در همان منطقه محروم کار کند.
مشكلات دانشگاه ها را بايد كلان ديد؛ اول اينكه اگر پزشك كم است چرا دانشگاه هاي علوم پزشكي و ... بصورت قطع چكاني دانشجو جذب مي كنند؟؛ هر ساله بسياري جوان مستعد به خاطر اندكي كمبود نمره و رتبه به جاي پزشكي به ساير رشته ها منحرف مي شوند و به واقع هدر مي روند .
دوم اينكه ، يك مشكل اصلي در خروج پزشكان از كشور ، عدم نظارت بر سيستم درماني كشور است ، بطوري كه همه مي خواهند در تهران و كلان شهرها مطب داشته باشند و به دليل درآمد بالا خيلي زود به پول مي رسند و آنگاه وطن جذابيتش را از دست مي دهد.
و سوم مشكل اينكه ؛ دليل اصلي آسيب پذير بودن ساختمان هاي غير مقاوم در برابر حوادثي مانند زلزله و همچنين مرگ و مير بر اثر اشتباهات پزشكي در بيمارستان ها و مراكز درماني و مشكلات در ساير حوزه ها ، اعمال سياست سهميه بندي هاي مختلف است. كنكور محلي است براي رقابت بهترين استعدادها، حال آنكه سيستم سهميه اي، اين كاركرد را بلا اثر كرده است. راه حل اين است كه براي گروه هاي خاص ، امتيازات ويژه را به اشكال ديگر اختصاص دهيم و اجازه دهيم برترين هاي علمي وارد دانشگاه شوند. تا دير نشده و نقاط حساس جامعه به دست تحصيلكرده هاي بي سواد نيفتاده ، بايد فكري كرد و چاره اي انديشيد.