ظریف در خط مقدم کارزار دیپلماتیک
پارسینه: با اعلام کاهش تعهدات برجامی ایران و اولتیماتوم ۶۰ روزه به شرکای توافق هستهای، تحرکات دیپلماتیک به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. محمد جواد ظریف هفته گذشته در میانه کارزار دیپلماتیک روزهای شلوغی را طی کرد و در رایزنی با شرکای سنتی ایران مواضع جمهوری اسلامی را تبیین کرد.
آمریکا در آخرین اقدام خصمانه علیه ملت ایران در هفتههای اخیر معافیتهای هستهای مندرج در برجام را لغو کرد تا به زعم خود ضربه دیگری به پیکر توافق هستهای وارد کرده باشد. لغو معافیت برای خریداران نفت ایران هم برگ دیگری بود که ترامپ علیه ملت ایران رو کرد. به نظر میرسید خویشتنداری یک ساله ایران در قبال عهد شکنیهای آمریکا و بی عملی دیگر شرکای برجام ترامپ را به این نتیجه رسانده بود که تا هرکجا بتواند میتواند در مواجهه با ایران پیش برود.
با این حال اعلام کاهش تعهدات برجامی ایران و ارائه مهلت ۶۰ روزه برای اعاده وضعیت این توافق، و اینکه در غیر این صورت ایران بخش دیگری از تعهدات خود را در این مهلت کاهش میدهد، نشان داد که ایران برگهایی در اختیار دارد که بتواند مقابل زیاده خواهیها و بدعهدیهای ترامپ بایستد. اگر ایران در روزهای پس از خروج غیرقانونی ایالات متحده از توافق هستهای در ۱۸ اردیبهشت ماه سال گذشته، از خود صبوری پیشه کرد و با خویشتنداری تلاش کرد در گفتگو با شرکای برجامی مانع از اقدامات یکجانبه آمریکا علیه برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه کشورمان شود، اکنون با گذشت یک سال از آن زمان و پس از اخذ تصمیم برای کاهش و توقف برخی از تعهدات برجامی و دادن اولیتماتیوم به شرکای توافق هستهای، میکوشد با منطق گفتگو و زبان دیپلماسی همچنان راه همکاریهای اقتصادی ایران با کشورهای مختلف به ویژه شرکای سنتی خود را هموار نگه دارد. به همین خاطر، ظریف تور دیپلماتیک خویش را از سفر از پیش تعیین شده خود را از عشقآباد شروع کرد و سپس به دهلینو، توکیو و پکن رفت تا پیام ایران را به گوش آنهایی که باید بشوند، برساند.
جای خالی چهرهها
چه بخواهیم و چه نخواهیم، ایران در جنگ اقتصادی با آمریکا قرار دارد و ایالات متحده با اعمال مجدد و غیرقانونی تحریمها تلاش دارد ایران را به میز مذاکرهای فرابخواند که هم یک طرفه است و هم بسیاری، نتیجه آن را از پیش مشخص شده و مطلوب نظر ساکنان کاخ سفید میدانند. دولت ترامپ با در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری و با هدف به صفر رساندن فروش نفت ایران تلاش میکند مقاومت ملت ایران را در هم بشکند. آنها همچنین با در پیش گرفتن تاکتیک ارعاب و فشار همه جانبه با چاشنی جنگ روانی و تبلیغاتی تلاش میکنند اراده کشورهای دیگر به ویژه شرکای برجامی را تضعیف کرده و مناسبات تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر را مختل کنند.
با این حال اعلام کاهش تعهدات برجامی ایران و ارائه مهلت ۶۰ روزه برای اعاده وضعیت این توافق، و اینکه در غیر این صورت ایران بخش دیگری از تعهدات خود را در این مهلت کاهش میدهد، نشان داد که ایران برگهایی در اختیار دارد که بتواند مقابل زیاده خواهیها و بدعهدیهای ترامپ بایستد. اگر ایران در روزهای پس از خروج غیرقانونی ایالات متحده از توافق هستهای در ۱۸ اردیبهشت ماه سال گذشته، از خود صبوری پیشه کرد و با خویشتنداری تلاش کرد در گفتگو با شرکای برجامی مانع از اقدامات یکجانبه آمریکا علیه برجام و اعمال مجدد تحریمها علیه کشورمان شود، اکنون با گذشت یک سال از آن زمان و پس از اخذ تصمیم برای کاهش و توقف برخی از تعهدات برجامی و دادن اولیتماتیوم به شرکای توافق هستهای، میکوشد با منطق گفتگو و زبان دیپلماسی همچنان راه همکاریهای اقتصادی ایران با کشورهای مختلف به ویژه شرکای سنتی خود را هموار نگه دارد. به همین خاطر، ظریف تور دیپلماتیک خویش را از سفر از پیش تعیین شده خود را از عشقآباد شروع کرد و سپس به دهلینو، توکیو و پکن رفت تا پیام ایران را به گوش آنهایی که باید بشوند، برساند.
جای خالی چهرهها
چه بخواهیم و چه نخواهیم، ایران در جنگ اقتصادی با آمریکا قرار دارد و ایالات متحده با اعمال مجدد و غیرقانونی تحریمها تلاش دارد ایران را به میز مذاکرهای فرابخواند که هم یک طرفه است و هم بسیاری، نتیجه آن را از پیش مشخص شده و مطلوب نظر ساکنان کاخ سفید میدانند. دولت ترامپ با در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری و با هدف به صفر رساندن فروش نفت ایران تلاش میکند مقاومت ملت ایران را در هم بشکند. آنها همچنین با در پیش گرفتن تاکتیک ارعاب و فشار همه جانبه با چاشنی جنگ روانی و تبلیغاتی تلاش میکنند اراده کشورهای دیگر به ویژه شرکای برجامی را تضعیف کرده و مناسبات تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دیگر را مختل کنند.
یکی از اهداف اعلام شده ترامپ ایجاد شکاف در داخل جامعه ایران است. مواجهه با چنین شرایطی نیازمند همراهی همه اقشار، طیفهای سیاسی و نهادهای مختلف حاکمیتی است. کشورها زمانی که در شرایط دشوار قرار میگیرند، همه دستگاههای حاکمیتی، احزاب، گروهها و افکارعمومی اختلافات درونی و جناحی را کنار گذاشته و تلاش میکنند با یکدستی و همراهی، از شرایط ایجاد شده عبور کنند.
همچنین در چنین شرایطی، چهرهها و افراد معتبر و بینالمللی هر کشوری تلاش میکنند تا با تاثیرگذاری بر افکارعمومی و دولتها بخشی از بار مواجهه با دشمن خارجی را برعهده بگیرند ومانع از اجماع جهانی علیه کشورشان شوند. در این باره، تفاوتی هم پیدا نمیکند که چهره مورد نظر، از جنس و در چه حیطه و قلمرویی فعالیت میکند؛ گاه ممکن است این فرد میتواند سیاستمداری مشهور، قهرمانی ملی، نویسندهای فرهیخته، دانشمندی نامآشنا، هنرمندی پرآوازه، ورزشکاری محبوب، کارآفرینی با شهره جهانی یا هر چیز دیگری باشد. همچنین در چنین مواقعی، دیپلماتهای مجرب پیشین هر کشور که کولهباری از تجربه و دانش را بر دوش دارند، برای اثرگذاری بر اندیشکدهها و مراکز تصمیمسازی کشورهای مختلف وارد عمل میشوند. تجارب پیشین کشورهای مختلف نشان داده است که اثرگذاری دیپلماسی عمومی و رسانهای گاه بر دیپلماسی رسمی و معمول چربیده و دارای تاثیرگذاری بسیار بیشتری بوده است.
ایران نیز همانند هر کشور دیگر دهها و حتی صدها چهره معتبر و نامآشنای در حوزههای مختلف دارد؛ هم سیاستمداران محبوب و مشهور، هم نویسندگانی با شهرت جهانی دارد، هم دانشمندانی نامدار دارد، هنرمندانی پرآوازه دارد و هم ورزشکارانی در سطح بینالمللی. دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هم در چهل سال گذشته آنقدر دیپلماتهای زبده و کاربلد تربیت کرده است که از توان اثرگذاری بر دولت و همراه ساختن اندیشکدهها برخودار باشند. اما آنچه بیش از پیش در شرایط کنونی، جلوه بیشتری یافته و خود را نشان میدهد، یک حلقه مفقوده در زنجیره دیپلماسی ایران است و آن، عدم حضور این چهرهها و بهره گیری از آن در عرصه دیپلماسی عمومی است، چهرههایی میتوانند در این برهه حساس به مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند
یک مرد جنگی به از صد هزار
در فقدان حلقه بهره گیری از ظرفیتهای موجود در دیپلماسی عمومی در زنجیره سیاست خارجی، به نظر میرسد محمدجواد ظریف جور همه را یک تنه بر دوش میکشد. گذشته از رایزنیها در سطوح رسمی، محمد جواد ظریف در عرصه شبکههای اجتماعی هم نقش غیر قابل انکاری در مواجهه با سیاستهای خصمانه ترامپ و تیم بی دارد. سخنرانی در مجامع و نشستهای بین المللی و توییتهای به موقع ظریف توانسته نقش غیر قابل انکاری در کارزار نابرابر رسانهای با دشمن داشته باشد. وی میداند چگونه در مواقع حساس ورق را به سود جمهوری اسلامی ایران برگرداند. او با بهرهگیری قابلیتهای فردی و استفاده از زبان روز دنیا توانسته است پیامآور صلح جمهوری اسلامی ایران در زمانهای باشد که همگان از جنگ سخن میگویند و بر طبل اختلاف و درگیری میکوبند.
نمونه این مسئله را میتوان در ابتکار اخیر وی در تور دیپلماتیک چند روزهاش به چند کشور آسیایی میتوان مشاهده کرد که با تحرکات خود دریچههای امید برای همکاری و صلح را همچنان باز نگه داشت. نمونه دیگر آن را میتوان در سفر چند هفته پیش وی به نیویورک میتوان مثال زد. در آن موقع، کاخ سفید با تروریستی اعلام کردن سپاه و افزودن بر لیست تحریمها، میخواست هزینه همکاری با ایران را به صورت غیرقابل باوری افزایش دهد، اما ظریف با افشای طرح «تیم بی» توانست نقشههای جنگطلبان آمریکایی، اسرائیلی، سعودی و اماراتی را افشا کرده و مکر آنها را به خودشان برگرداند؛ مسئلهای که به نظر میآید وزیر امور خارجه در اجرای آن موفق بوده و نشانههای از شکاف در میان دولتمردان آمریکایی در مورد نحوه برخورد با ایران به صورت عام و به صورت خاص، میان ترامپ و جان بولتون پدیدار شده است.
ظریف نشان داده است که به عنوان یک سرباز مومن و مورد اعتماد توانسته ماموریتهای خویش را به خوبی و فراتر از انتظار به پایان برساند، اما این مسئله موجب نمیشود چشمهایمان نسبت به بهره گیری از سایر ظرفیتهای کشور ببندیم.
هرچند قاطعیت رهبر انقلاب اسلامی، و آمادگی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از موانع جدی هر گونه اشتباه محاسباتی دشمنان ایران شده است با این حال در میانه کارزار همه جانبهای که دشمنان ایران به راه انداخته اند، باید از همه ظرفیتها و قابلیتهای موجود در عرصههای داخلی، منطقهای و بین المللی استفاده کرد.
منبع:
خبرگزاری ایرنا
ارسال نظر