پرسپوليس از حواشي تكراري و هميشگي خسته است /لطفا كمي آرامش!

پارسینه-گروه ورزش: اين طور كه به نظر مي رسد ماجراي انتخاب سرمربي قرمز هاي پايتخت به اتمام رسيده. اين بار هم علي دايي گوي در كمال ناباوري گوي سبقت را از ديگر رقيبانش ربود و سرمربي پرسپوليس شد.

حضور دايي بر روي نيمكت مربي گري پرسپوليس موافقان و مخالفان بسياري دارد و بر طبق شواهد مخالفان بر ديدگاه خود پافشاري بيشتري دارند و دلايل محكمنري.

پرسپوليسي ها چندين سال است كه آرامش را بر روي نيمكت خود نمي بينند. سال هاست كه پرسپوليس هرسال پس از پايان فصل تغييرات گسترده اي را در سطح مديران و مربيانش تجربه مي كند.

قطبي، وينگادا، پيرواني، كرانچار، دايي، استيلي، خوزه، يحيي و اكنون هم دوباره علي دايي. طرفداران دو آنشه پرسپوليس ديگر از اين رفت و آمد ها و هياهو ها خسته شده اند. نيمكت نا آرام و پرتلاطم پرسپوليس پس از اين همه سال نياز به آرامش دارد.

مدير عامل قرمز ها اما براي برقراري اين آرامش بدترين گزينه ممكن را انتخاب كرده است. در مورد مسائل فني كه كارنامه دايي گوياي همه چيز است و صحبت در مورد آن بي مورد به نظر مي رسد. در طرف ديگر نام علي دايي در فوتبال ايران برابر است با حاشيه.

چيزي كه پرسپوليس سال هاست كه با آن درگير است و ديگر از ان فراري است. هواداران اكنون يك مربي صاحب سيك و بدون حاشيه مي خواهند كه ديگر داستان هاي تكراري گذشته را در طول ليگ شاهد نباشند.

همين ماجراي آمدن دايي به پرسپوليس كش و قوس ها و حواشي زيادي داشت. از كش و قوس هاي بين هيئت مديره هاي دو باشگاه و شروط راه آهني ها گرفته تا كوتاه آمدن هاي غيرمنتظره طرفين. راه آهني ها انتقال دايي را منوط به پرداخت 100 ميليون تومان به يك صندوق خيريه كرده بودند! اگر بخواهيم منصفانه به داستان نگاه كنيم حواشي از اين دست را اطراف هيچ مربي در ايران پيدا نخواهيم كرد.

حواشي همين ماجرا تا چندين هفته پرسپوليس را در بر خواهد گرفت و بازي ها را تحت تاثير قرار خواهد داد.

اين كه دايي در فوتبال ايران يك اسطوره است به هيچ وجه قابل كتمان نيست. اينكه شخصيت كاريزماتيك او براي رهبري تيمي مانند پرسپوليس مناسب است حقيقت دارد. دايي اما با خودش حواشي زيادي را به پرسپوليس خواهد آورد كه اصلا به سود پرسپوليس نيست. حواشي اي كه از هم اكنون آغاز شده و مطمئنا پايان هم نخواهد داشت.

گزينه هاي مناسب براي پرسپوليس كم نبود. ابراهيم زاده تا نيمكت قرمز فاصله چنداني نداشت و مجيد جلالي هم گزينه خوبي بود. ابراهيم زاده در مذاكره با قرمز پوشان پايتخت به جاهاي خوبي رسيده بود اما نگهان سر و كله علي دايي پيدا شد و ابراهيم زاده هم راه تبريز را در پيش گرفت.

اكنون اما اينطور كه به نظر مي رسد كار از كار گذشته و دايي را بايد سرمربي پرسپوليس بناميم.

بنابراين بايد از علي دايي خواست تا كمي از حواشي اطرافش بكاهد. آرامش را به پرسپوليس برگرداند تا بارديگر پرطرفدارترين تيم آسيا را در اوج ببينيم. بايد به علي دايي بگوييم: آقاي اسطوره، كمي آرامش لطفا!