منظور روحانی از اعتدال، اصلاحات است؟
پارسینه: رسول منتجب نیا در بخشی از یادداشتی که امروز در روزنامه اعتماد چاپ شده است نوشت:
در سخنرانیهای تبلیغاتی و مناظرههای آقای روحانی ما بحثهایی را مشاهده میکنیم پیرامون مفهوم اعتدال، مخالفت با خشونت و تنگنظری و تمامیتخواهی، مخالفت با فضای بسته، مخالفت با توهین به بزرگان، مخالفت با تبعیض جنسیتی، مخالفت با بیتوجهی به خواستهای جوانان و امثال ذلک. به وفور این اظهارات را در سخنان جذاب ایشان که این موج را ایجاد کرد شاهد بودیم. اما چه رابطهیی بین اصلاحات و اعتدال وجود دارد؟
اصلاحات در برابر حرکتهای براندازی یا به اصطلاح انقلابی پس از انقلاب است چرا که یک انقلاب کردیم و به دنبال پیروزی انقلاب باید حرکت را ادامه دهیم و اصلاحات را محقق کنیم. دوره، دوره سازندگی و اصلاح امور است. بنابراین اصلاحات تعبیر دیگری از اعتدالگرایی است چراکه بدترین و خطرناکترین تهدید علیه نظام، حرکتهای افراط گرایانه تحت عناوینی همچون گروههای فشار و حتی تحت عنوان حزباللهی و امثال ذلک بود و اصلاحات در راستای حاکمیت بخشیدن صلاح و شایستگی، عدالت و انصاف و اعتدال و میانهروی حرکت میکند و در مسیر این هدف مقدس با هرگونه افراط و تفریط مقابله میکند. پس اعتدالگرایی یعنی اصلاحات و اصلاحات هم یعنی اعتدالگرایی. همانطور که اگر اصولگرایی واقعی را بررسی کنیم یعنی اصلاحات و اصلاحات واقعی یعنی اصولگرایی.
مفهوم این سه واژه اعتدالگرایی و اصلاحات و اصولگرایی در یک معنا درهم تنیده شده و لازم و ملزوم هم هستند و به معنای دقیقتر هر سه واژه یک مفهوم را میرسانند. افراطگرایی و تفریطگرایی مغایر با اعتدالگرایی و مخالف با اصلاحات و منافی با اصولگرایی است. از این جهت دو قطب سیاسی موجود کشور اصلاحطلبان و اصولگرایان با مشخص ساختن مرز خود از افراط گرایان و تفریطگرایان هر دو یک خانواده و دارای یک ریشه و مبنا و یک هدف و مسیر هستند. هرچند از دو مسیر موازی حرکت میکنند اما افراطیگری بلای جان اصلاحطلبان و اصولگرایان خواهد بود، لذا باید مرزها را مشخص کنیم.
در خاتمه فهرست وار آثار مثبت و منفی اعتدالگرایی را یادآور میشویم؛ آثار مثبت اعتدالگرایی: حاکمیت شایستهسالاری، بهرهگیری از همه نیروهای موجود، انجام تصمیمات و برنامههای بجا و شایسته، وجود تضارب افکار در جامعه، وجود صفا و صمیمیت و محبت در جامعه، حفظ حرمت و کرامت همه افراد اجتماع، تحقق وحدت ملی و امید همهجانبه به حل مشکلات مختلف اجتماعی، تعامل و همکاری متقابل و سازنده با دولتها و ملتهای جهان و در نهایت توسعه و پیشرفت همهجانبه کشور.
آثار منفی افراطیگری: حاکمیت جهل و نادانی و ناشایستگی، حذف نیروهای کارآمد و لایق، هتک حرمتها وحیثیتها و کرامت انسانها، وجود و گسترش جو تنش و التهاب در افکار عمومی جامعه، فقدان وحدت و دوستی بین افراد، صرف نیروها در جهت دفع دیگران یا دفاع از موضع خویش، وجود تشنج و التهاب در روابط بینالمللی، افزایش مشکلات گوناگون اجتماعی و در نهایت عقبافتادگی کشور و حرکت به قهقرا در زمینههای مختلف اجتماعی.
امیدواریم همان طور که ملت ما از مفهوم اعتدالگرایی واقعی که همان اصلاحات به معنای حقیقی و همان خط نورانی حضرت امام(ره) است استقبال کردند،دولت محترم بتواند این مفهوم را به معنای واقعی کلمه در سیاست خود در اداره کشور اعمال کند و همه مسوولان نظام بتوانند روح اعتدال و عدالت و انصاف و دوری از افراطیگری را در جامعه حکومت ببخشند.
اصلاحات در برابر حرکتهای براندازی یا به اصطلاح انقلابی پس از انقلاب است چرا که یک انقلاب کردیم و به دنبال پیروزی انقلاب باید حرکت را ادامه دهیم و اصلاحات را محقق کنیم. دوره، دوره سازندگی و اصلاح امور است. بنابراین اصلاحات تعبیر دیگری از اعتدالگرایی است چراکه بدترین و خطرناکترین تهدید علیه نظام، حرکتهای افراط گرایانه تحت عناوینی همچون گروههای فشار و حتی تحت عنوان حزباللهی و امثال ذلک بود و اصلاحات در راستای حاکمیت بخشیدن صلاح و شایستگی، عدالت و انصاف و اعتدال و میانهروی حرکت میکند و در مسیر این هدف مقدس با هرگونه افراط و تفریط مقابله میکند. پس اعتدالگرایی یعنی اصلاحات و اصلاحات هم یعنی اعتدالگرایی. همانطور که اگر اصولگرایی واقعی را بررسی کنیم یعنی اصلاحات و اصلاحات واقعی یعنی اصولگرایی.
مفهوم این سه واژه اعتدالگرایی و اصلاحات و اصولگرایی در یک معنا درهم تنیده شده و لازم و ملزوم هم هستند و به معنای دقیقتر هر سه واژه یک مفهوم را میرسانند. افراطگرایی و تفریطگرایی مغایر با اعتدالگرایی و مخالف با اصلاحات و منافی با اصولگرایی است. از این جهت دو قطب سیاسی موجود کشور اصلاحطلبان و اصولگرایان با مشخص ساختن مرز خود از افراط گرایان و تفریطگرایان هر دو یک خانواده و دارای یک ریشه و مبنا و یک هدف و مسیر هستند. هرچند از دو مسیر موازی حرکت میکنند اما افراطیگری بلای جان اصلاحطلبان و اصولگرایان خواهد بود، لذا باید مرزها را مشخص کنیم.
در خاتمه فهرست وار آثار مثبت و منفی اعتدالگرایی را یادآور میشویم؛ آثار مثبت اعتدالگرایی: حاکمیت شایستهسالاری، بهرهگیری از همه نیروهای موجود، انجام تصمیمات و برنامههای بجا و شایسته، وجود تضارب افکار در جامعه، وجود صفا و صمیمیت و محبت در جامعه، حفظ حرمت و کرامت همه افراد اجتماع، تحقق وحدت ملی و امید همهجانبه به حل مشکلات مختلف اجتماعی، تعامل و همکاری متقابل و سازنده با دولتها و ملتهای جهان و در نهایت توسعه و پیشرفت همهجانبه کشور.
آثار منفی افراطیگری: حاکمیت جهل و نادانی و ناشایستگی، حذف نیروهای کارآمد و لایق، هتک حرمتها وحیثیتها و کرامت انسانها، وجود و گسترش جو تنش و التهاب در افکار عمومی جامعه، فقدان وحدت و دوستی بین افراد، صرف نیروها در جهت دفع دیگران یا دفاع از موضع خویش، وجود تشنج و التهاب در روابط بینالمللی، افزایش مشکلات گوناگون اجتماعی و در نهایت عقبافتادگی کشور و حرکت به قهقرا در زمینههای مختلف اجتماعی.
امیدواریم همان طور که ملت ما از مفهوم اعتدالگرایی واقعی که همان اصلاحات به معنای حقیقی و همان خط نورانی حضرت امام(ره) است استقبال کردند،دولت محترم بتواند این مفهوم را به معنای واقعی کلمه در سیاست خود در اداره کشور اعمال کند و همه مسوولان نظام بتوانند روح اعتدال و عدالت و انصاف و دوری از افراطیگری را در جامعه حکومت ببخشند.
ارسال نظر