سوغات ماندگار احمدینژاد برای دانشگاه آزاد چه بود؟
بهار: تاریخچه شکلگیری دانشگاه آزاد نشان میدهد که هدف از تاسیس این دانشگاه فراهم کردن ظرفیتی جدید برای کسب آموزش عالی برای کسانی است که ظرفیت دانشگاههای سراسری این امکان را به آنها نمیداد. در واقع با توجه به مبانی اعتقادی مسلمانان که پیامبرش حتی کفار را توصیه به کسب علم و دانش میکرد و کتاب آسمانیش که: اطلبو العلم ولو بالسین،کارگزاران جمهوریاسلامی تاسیس این دانشگاه را در دستور کار خود قرار دادند و از آن پس نیز دانشگاههای پیام نور و علمی- کاربردی زمینهای را برای جویندگان علم و دانش برای همه کسانی که انگیزهای برای کسب دانش داشتند، فراهم کردند.
اما دانشگاه آزاد اسلامی با آنچنان توسعه روزافزونی مواجه شد که تقریبا در تمامی نقاط دور و نزدیک کشور شعبهای راهاندازی شد. افزون بر این زمینه برای ارتقای تحصیلات از کارشناسی به دکترا نیز روزبهروز در حال افزایش است. این دانشگاه از زمان تاسیس تا زمان دور دوم دولت احمدینژاد با ریاست جاسبی به کار خود ادامه داد. هرچند رییس دولتهای نهم و دهم از همان ابتدای روی کار آمدنش در تلاش بود تا از نیروهای خود در راس این دانشگاه بگمارد، اما این تلاشها در دور اول دولت او به نتیجهای نینجامید.
پافشاری او و البته همکاری نهادهای قدرت با او موجب شد که احمدینژاد در دور دوم ریاستش بر قوهمجریه جاسبی را از ریاست این دانشگاه برکنار و یکی از همراهانش یعنی فرهاد دانشجو برادر وزیر علوم خود را در ریاست این دانشگاه بنشاند، تا از این محل به زعم خود و البته به بهانه نظارت صحیح بر عملکرد دستاندرکاران این دانشگاه، یکی دیگر از پایگاههای اجتماعی، علمی و اقتصادی رقیبان را تحت سیطره خود درآورد. حکمی که تاکنون به امضای رییس هیات امنای این دانشگاه نیز نرسیده است. تا قبل از این با موضوعی بهنام دانشجوی تعلیقی یا محروم از تحصیل بهویژه در دانشگاه آزاد کمتر مواجه بودیم، که اگر هم بود دلیلی کاملا علمی و منطبق بر موازین دانشگاه آزاد موجب این محرومیت میشد.
مهمترین فرض محتمل براساس موازین دانشگاه آزاد برای محرومیت از تحصیل یا اخراج دانشجویان ندادن شهریه، موارد انضباطی و مشروط شدن دانشجو برای چند ترم متوالی است. تا پیش از این تغییرات پیش آمده کمتر پیش میآمد که دانشجویی به دلیل گرایش سیاسی از تحصیل در این دانشگاه محروم شده باشد، که اگر هم گهگاه چنین اتفاقی میافتاد با پادرمیانی و نظارت هیات امنا این محرومیت رفع میشد.
امابا تغییرات انجام گرفته در راس دانشگاه که بهطور طبیعی در تمامی واحدهای دانشگاهی نیز صورت گرفت بهویژه در چهار سال گذشته روند گذشته تغییر و شکل جدیدی به خود گرفت.
پس از این تغییرات دیگر نه تنها از دخلوخرج دانشگاه سخنی به میان نیامد بلکه چه بسیار دانشجویان مظلوم و بیپناهی که به دلیل داشتن گرایش سیاسی غیرخودی و نه فعالیت در محیط دانشگاه با وجود حق قانونی و شرعی خود آن هم با یک نامه محرمانه از تحصیل محروم شدهاند. و تاسفبارتر اینکه ریاست دانشگاه نیز هیچ پاسخ روشنی به اعتراضهای آنها نداده است.
رییس دولتی که ادعا میکرد حتی یکنفر از کسانی که به دلیل مخالفت با او از حقوق اجتماعی محروم نشده است. با اعمال تغییرات در دانشگاه آزاد نه تنها به هیچیک از وعدههای خود درباره نظارت بر عملکرد اقتصادی دانشگاه عمل نکرد که هیچ، بلکه موجب شده است بسیاری از دانشجویان با وجود داشتن صلاحیت برای ادامه تحصیل، از این حق مسلم شهروندی محروم شوند. سوغاتی ماندگار که به نظر میآید تا زمانی که چرخ دانشگاه آزاد بر این پایه میچرخد همچنان باقی خواهد ماند.
اما دانشگاه آزاد اسلامی با آنچنان توسعه روزافزونی مواجه شد که تقریبا در تمامی نقاط دور و نزدیک کشور شعبهای راهاندازی شد. افزون بر این زمینه برای ارتقای تحصیلات از کارشناسی به دکترا نیز روزبهروز در حال افزایش است. این دانشگاه از زمان تاسیس تا زمان دور دوم دولت احمدینژاد با ریاست جاسبی به کار خود ادامه داد. هرچند رییس دولتهای نهم و دهم از همان ابتدای روی کار آمدنش در تلاش بود تا از نیروهای خود در راس این دانشگاه بگمارد، اما این تلاشها در دور اول دولت او به نتیجهای نینجامید.
پافشاری او و البته همکاری نهادهای قدرت با او موجب شد که احمدینژاد در دور دوم ریاستش بر قوهمجریه جاسبی را از ریاست این دانشگاه برکنار و یکی از همراهانش یعنی فرهاد دانشجو برادر وزیر علوم خود را در ریاست این دانشگاه بنشاند، تا از این محل به زعم خود و البته به بهانه نظارت صحیح بر عملکرد دستاندرکاران این دانشگاه، یکی دیگر از پایگاههای اجتماعی، علمی و اقتصادی رقیبان را تحت سیطره خود درآورد. حکمی که تاکنون به امضای رییس هیات امنای این دانشگاه نیز نرسیده است. تا قبل از این با موضوعی بهنام دانشجوی تعلیقی یا محروم از تحصیل بهویژه در دانشگاه آزاد کمتر مواجه بودیم، که اگر هم بود دلیلی کاملا علمی و منطبق بر موازین دانشگاه آزاد موجب این محرومیت میشد.
مهمترین فرض محتمل براساس موازین دانشگاه آزاد برای محرومیت از تحصیل یا اخراج دانشجویان ندادن شهریه، موارد انضباطی و مشروط شدن دانشجو برای چند ترم متوالی است. تا پیش از این تغییرات پیش آمده کمتر پیش میآمد که دانشجویی به دلیل گرایش سیاسی از تحصیل در این دانشگاه محروم شده باشد، که اگر هم گهگاه چنین اتفاقی میافتاد با پادرمیانی و نظارت هیات امنا این محرومیت رفع میشد.
امابا تغییرات انجام گرفته در راس دانشگاه که بهطور طبیعی در تمامی واحدهای دانشگاهی نیز صورت گرفت بهویژه در چهار سال گذشته روند گذشته تغییر و شکل جدیدی به خود گرفت.
پس از این تغییرات دیگر نه تنها از دخلوخرج دانشگاه سخنی به میان نیامد بلکه چه بسیار دانشجویان مظلوم و بیپناهی که به دلیل داشتن گرایش سیاسی غیرخودی و نه فعالیت در محیط دانشگاه با وجود حق قانونی و شرعی خود آن هم با یک نامه محرمانه از تحصیل محروم شدهاند. و تاسفبارتر اینکه ریاست دانشگاه نیز هیچ پاسخ روشنی به اعتراضهای آنها نداده است.
رییس دولتی که ادعا میکرد حتی یکنفر از کسانی که به دلیل مخالفت با او از حقوق اجتماعی محروم نشده است. با اعمال تغییرات در دانشگاه آزاد نه تنها به هیچیک از وعدههای خود درباره نظارت بر عملکرد اقتصادی دانشگاه عمل نکرد که هیچ، بلکه موجب شده است بسیاری از دانشجویان با وجود داشتن صلاحیت برای ادامه تحصیل، از این حق مسلم شهروندی محروم شوند. سوغاتی ماندگار که به نظر میآید تا زمانی که چرخ دانشگاه آزاد بر این پایه میچرخد همچنان باقی خواهد ماند.
ارسال نظر