عصر ایران: آقای
ظریف در صفحه فیس بوک خود نوشته است : «بعد از دیدن تیتر یک روزنامه، کمر درد و پادرد شدیدی گرفتم. حتی نمی توانستم راه بروم. فکر کردم دیسک کمر یا سیاتیک گرفته ام. فقط توانستم دو ملاقات خارجی انجام دهم. بقیه برنامه ها را لغو کردم. وقتی چهار پنج ساعت استراحت مشکل را حل نکرد دفترم را ترک کردم و به بیمارستان رفتم... .»
اشاره وزیر خارجه به تیتر یک روزنامه اصولگراست که به نقل از او نوشته بود که در جلسه کمیسیون سیاست خارجی مجلس گفته است خود را مصداق سرزنش رهبری درباره مذاکره خود با جان کری و مکالمه رییس جمهور با اوباما می داند ؛ تیتری که ظریف،آن را تکذیب کرد.
کاریکاتور از فارس
آقای ظریف ، دیپلمات مآبانه می پنداشته است آنچه در جلسه محرمانه گفته اولا نباید نقل شود ثانیا اگر نقل می شود امانت را در آن رعایت کنند و همه واقعیت را بگویند نه بخشی از آن را و همان بخش را هم تحریف نکنند و دروغ نگویند.
اما ظاهرا ایشان به سبب سال ها دوری از وطن فراموش کرده بود از عادات و شاید آفات جامعه ایرانی یکی همین راز ناداری و گاهی ناوفاداری یا پیمان شکنی و صد البته دروغ گفتن در ملأ عام است!
با این حال می توان از آقای ظریف نکته سنج پرسید: برادر! سال ها نبودید اما در سال های اخیر که ایران بوده و دیده اید برخی از دوستان ارزشی تا چه حد اخلاق مدارند(!) پس چرا تا این حد شگفت زده و شوکه شده اید؟ اگر جای خاتمی بودید و 100 بار به دیدار و دریافت پول از جورج سوروس متهم می شدید چه می کردید؟
آقای ظریف! حال که قدم در این عرصه گذاشته اید قدری باید پوست کلفت تر باشید. آن قدر باید به این شیوه ها خو کنید که اتفاقا اگر روزی دیدید خبری ساخته و پرداخته نشده نگران نویسنده و سازنده خبر شوید که نکند خدای ناکرده اتفاقی برایش رخ داده باشد!
قصد تشبیه و تمثیل در میان نیست و خود آقای ظریف هم اطلاعات مذهبی دارد و خوانده است که پیامبر گرامی اسلام در مسیری مشخص و هنگامی که از کویی می گذشت یکی از ساکنان محل خاکروبه بر سر او می ریخت. چند روزی اما گذشت و خبری نشد. پس بازگشت و جویای احوال آن فرد شد تا نکند بیمار یا مرده باشد و دریافت که سخت بیمار است و به عیادتش رفت. می گویند همین اتفاق سبب شد که او به پیامبر بگرود.
چندان شیفته آقای ظریف نیستیم که بخواهیم او را به پیامبر ماننده کنیم و اگر بودیم هم صد البته نمی کردیم و کدام عقل سلیم می تواند چنین کند؟ اما برخی از خبرسازی ها و شایعات دروغ را می توان مصداق همان خاکروبه هایی دانست که از دیرباز عده ای بر سر دیگران می ریزند.
در هر حال چه نقل قول از یک جلسه داخلی راست باشد و چه نباشد از یک کاستی بزرگ اخلاقی حکایت می کند و همان گونه که وزیر خارجه نیز گفته است از این پس در محافل خصوصی و غیر رسمی نیز تنها با ادبیات رسمی سخن خواهد گفت. راست باشد نشان می دهد که هیچ تضمینی برای منتشر نشدن گفت و گوهای خصوصی وجود ندارد و گوینده باید بداند در حال شنود است یا حاضران خبر را به بیرون درز می دهند و اصطلاحا اطلاعات نشت می کند. حال آن که چه بسا در این جلسات اطلاعات محرمانه بیان شود. راست هم نباشد نشان می دهد ماشین دروغ زنی و دروغ بافی سرِباز ایستادن ندارد.
ظریف، ناگزیر است کمی از ظرافت خود بکاهد و گرنه باز سر و کار او با بیمارستان خواهد افتاد چرا که دیگران ظریف نیستند!
تشکر می کنم از نویسنده این مطلب؛ همینه، دولت واز جمله ظریف عزیز هیچ اعتنایی به این برخوردها نکنندکه تمام شدنی نیست. از این گذشته مگر کیهان و شریعتنداری و امثالشان به این زودی ها اصلاح شدنی هستند!؟ مهم اینست که قاطبه ملت با اونا هستند.
آقاي ظريف مردم به شما اعتماد واطمينان دارند وشما يكي از افتخارات ايران اسلامي ميباشيد.
لطفا نام نویسندگان این مطالب را بنویسید تا کسانی که اینچنین شیوا و نغز در چند سطر همه انچه باید و شاید را می نگارند، بدون توهین، بی عصبانیت، بدون ترشی و تندی و بغایت موثر و نافذ! بیشتر بشناسیم.
البته نباید از رسانه ها غافل شد اما عدم توجه به روزنامه هایی که فرقی با شب نامه ها ندارند و فقط با پول بیت المال سابق ( مال البیت فعلی ) اداره می شوند موجب می شود که خود گویند و خود خندند و از گردونه خارج شوند پس همتی کنیم و یک یاعلی بگوییم و کیهان را از جمع خانواده رسانه ها به در کنیم و اخلاق را طلب کنیم تا تمام رسانه ها اعم از روزنامه یا تلویزیون بدانند که از آن مردم هستند و باید اخلاق و خواسته های مردم را پوشش دهند.