چند شغله ها در ایران چه می کنند؟!
پارسینه: چند شغله ها اصطلاحی است که در سالیان اخیر جای ثابتی در ادبیات سیاسی کشور پیدا کرده است . این اصطلاح با مدیرانی...
هدانا: چند شغله ها اصطلاحی است که در سالیان اخیر جای ثابتی در ادبیات سیاسی کشور پیدا کرده است . این اصطلاح با مدیرانی پیوند خورده است که به دلیل احتمالی تخصص زیاد، تبحر در ساماندهی امور مختلف ویا ... همزمان در چندین پست کلیدی انجام وظیفه می کنند.
از چند شغله های معروف سال های اخیر می توان از اسفندیار رحیم مشایی که گفته می شد 18 پست دولتی همزمان دارد ، حمید بقیی، غلامحسین الهام و حالا هم اکبر ترکان را نام برد.
افزادی که همواره انتقادات جدی به انها وارد بوده که چرا با وجود این همه بیکاری و نیروی متخصص بیکار آنها باید در چند سمت مشغول به کار باشند.
بخش دیگری از چند شغله ها اما افراد عادی جامعه هستند که برای گذران زندگی و امرار معاش ناچارند در یک روز کاری چند شغل متفاوت را دنبال کنند تا بتوانند در تقابل با تورم جامعه، درآمد خود را افزایش دهند و برای گذران زندگی شرمنده خانواده خود نباشند.
این دسته از افراد به روایت مرکز امار 8 میلیون از جمعیت کشور را تشکیل می دهند.
بر اساس گزارشهای مرکز آمار، شمار چندشغلههای ایران در پاییز ۹۲ اندکی کمتر از ۸ میلیون نفر بوده است و در واقع تنها در چند ماه پایانی دولت احمدینژاد یک میلیون و صد هزار نفر به چند شغلهها اضافه شدهاند.
در سالهای اخیر همواره بیش از ۴۰ درصد از شاغلان ایرانی افرادی بودهاند که بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار میکردهاند و بر این اساس چندشغله محسوب میشوند.
به این ترتیب است که در یک دههی گذشته نوسان تعداد چندشغلهها هرگز به اندازه تغییرات در این زمینه در سال ۹۲ نبوده است. شمار چندشغلهها در ماههای پایانی دولت محمود احمدینژاد و چند ماه آغاز دولت یازدهم سیر صعودی بیسابقهای را تجربه کرده است و همه این ها بر می گردد به شرایط اقتصادی بد درکشور که سرپرستان خانوار را مجبور می کند به جای در کنار خانواده بودن اکثر روز را مشغول به کار باشند اما باز هم دخلشان به خرجشان نرسد!
این در حالی است که چگونگي و ميزان کار افراد همانطور که در ارتباط مستقيم با مفهوم بهره وري است با مقوله هايي مانند رابطه افراد با ديگران، رفاه فرد و خانواده او، سلا مت اجتماعي و رواني و... درارتباط است.
بنابراين، زماني که از پديده اي مانندچند شغله بودن افراد صخبت می شود، تاثير آن را روي اقتصاد فرد و جامعه، ميزان بهره وري، روابط اجتماعي فرد، سلا مت اجتماعي و رواني فرد و... باید سنجید.
تاثیری که مثلا نه از لحاظ روانی برای فرد سودمند است و نه ازلحاظ بهروه وری .چرا که فرد در تمام روز در تنش عصبی برای کسب درآمد قرار دارد و هیچ ارامشی در کنار خانواده ندارد و از سوی دیگر به دلیل خستگی جسمی بهروری لارم را هم ندارد و بنابراین به موجودی عصبی و پرخاشگر تبدیل خواهد شد.
این در حالی است که با بهبود وضعیت اقتصادی می توان از ایجاد شغل های کاذب که به عنوان شغل دوم و سوم هستند جلوگیری کرد.اتفاقی که هنوز رخ نداده است.
از چند شغله های معروف سال های اخیر می توان از اسفندیار رحیم مشایی که گفته می شد 18 پست دولتی همزمان دارد ، حمید بقیی، غلامحسین الهام و حالا هم اکبر ترکان را نام برد.
افزادی که همواره انتقادات جدی به انها وارد بوده که چرا با وجود این همه بیکاری و نیروی متخصص بیکار آنها باید در چند سمت مشغول به کار باشند.
بخش دیگری از چند شغله ها اما افراد عادی جامعه هستند که برای گذران زندگی و امرار معاش ناچارند در یک روز کاری چند شغل متفاوت را دنبال کنند تا بتوانند در تقابل با تورم جامعه، درآمد خود را افزایش دهند و برای گذران زندگی شرمنده خانواده خود نباشند.
این دسته از افراد به روایت مرکز امار 8 میلیون از جمعیت کشور را تشکیل می دهند.
بر اساس گزارشهای مرکز آمار، شمار چندشغلههای ایران در پاییز ۹۲ اندکی کمتر از ۸ میلیون نفر بوده است و در واقع تنها در چند ماه پایانی دولت احمدینژاد یک میلیون و صد هزار نفر به چند شغلهها اضافه شدهاند.
در سالهای اخیر همواره بیش از ۴۰ درصد از شاغلان ایرانی افرادی بودهاند که بیش از ۴۹ ساعت در هفته کار میکردهاند و بر این اساس چندشغله محسوب میشوند.
به این ترتیب است که در یک دههی گذشته نوسان تعداد چندشغلهها هرگز به اندازه تغییرات در این زمینه در سال ۹۲ نبوده است. شمار چندشغلهها در ماههای پایانی دولت محمود احمدینژاد و چند ماه آغاز دولت یازدهم سیر صعودی بیسابقهای را تجربه کرده است و همه این ها بر می گردد به شرایط اقتصادی بد درکشور که سرپرستان خانوار را مجبور می کند به جای در کنار خانواده بودن اکثر روز را مشغول به کار باشند اما باز هم دخلشان به خرجشان نرسد!
این در حالی است که چگونگي و ميزان کار افراد همانطور که در ارتباط مستقيم با مفهوم بهره وري است با مقوله هايي مانند رابطه افراد با ديگران، رفاه فرد و خانواده او، سلا مت اجتماعي و رواني و... درارتباط است.
بنابراين، زماني که از پديده اي مانندچند شغله بودن افراد صخبت می شود، تاثير آن را روي اقتصاد فرد و جامعه، ميزان بهره وري، روابط اجتماعي فرد، سلا مت اجتماعي و رواني فرد و... باید سنجید.
تاثیری که مثلا نه از لحاظ روانی برای فرد سودمند است و نه ازلحاظ بهروه وری .چرا که فرد در تمام روز در تنش عصبی برای کسب درآمد قرار دارد و هیچ ارامشی در کنار خانواده ندارد و از سوی دیگر به دلیل خستگی جسمی بهروری لارم را هم ندارد و بنابراین به موجودی عصبی و پرخاشگر تبدیل خواهد شد.
این در حالی است که با بهبود وضعیت اقتصادی می توان از ایجاد شغل های کاذب که به عنوان شغل دوم و سوم هستند جلوگیری کرد.اتفاقی که هنوز رخ نداده است.
با بیت المال حال می کنند.