"وقتی دختر و پسر ازدواج می کنند باید بدانند که گرسنگی و بی پولی هم وجود دارد"
هدانا: هنوز از یادها نرفته است که سازمان ملی جوانان دی 1389 با سازمان تربیت بدنی ادغام و با رای نمایندگان مجلس هشتم به وزارت ورزش و جوانان تبدیل شد .
وزارتخانهای که عمده دغدغههایش در حوزه ورزش بود و همگرانبودن کارکرد این دو سازمان متفاوت سبب شد تا مسائل جوانان تحتالشعاع ورزش قرار گیرد .
از اینرو، مشکلات این قشر از جامعه همچون مسکن، اشتغال، ازدواج نهتنها بهبود پیدا نکرده بلکه حتی در مواردی به دایره مشکلات آنها همچون عدم پرداخت وام ازدواج به متقاضیان نیز افزوده شده است .
مطابق آمارهای رسمی فقط 60 درصد متقاضیان در سال 91 وام ازدواج دریافت کردند، هنوز هم بسیاری از زوجین وام خود را دریافت نکردهاند و برخی از آنان نیز مهلتشان را برای دریافت وام به دلیل این دیرکردها از دست دادهاند و وعده افزایش مبلغ وام ازدواج از3 میلیون به 5 میلیون تومان نیز در حد حرف باقی مانده است .
در این سالها عملکرد وزارت ورزش و جوانان در بخش جوانان ازسوی کارشناسان مسائل اجتماعی قابل دفاع نبوده و آنها معتقدند این وزارتخانه گامی برای حل مشکلات جوانان برنداشته است .
در زمینه جوانان تنها به برگزاری جشنوارههایی همچون جشنواره پیوند آسمانی یا نامگذاری روز بدون طلاق و ثبت نکردن طلاق در آن روز بسنده شده است و در رابطه با ازدواج و طلاق، آمارها حاکی از کاهش 5/9 درصدی ازدواجها و افزایش بیش از 6 درصدی طلاقهای به ثبت رسیده در سال گذشته بوده است .
بر اساس آخرین آمار سازمان ثبت احوال ایران، تعداد طلاق تا پايان آذر سال جاری 108 هزار نفر و تعداد ازدواج 580 هزار نفر اعلام شده است. همزمان با آغاز بهکار دولت یازدهم، زمزمههایی مبنی بر احیای دوباره سازمان ملی جوانان و جداسازی بخش جوانان از وزارت ورزش شنیده شد .
اما اکنون از ارائه پیش نویس طرح تشکیل وزارتخانه ازدواج و طلاق سخن گفته میشود.
وزارتخانهای که مشخص نیست با چه برنامه و راهکارهایی قصد حل مسائل و مشکلات اجتماعی گسترده جوانان را دارد . در همین زمینه خبر نگار هدانا گفت و گویی با امان الله قرایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه انجام داده که به شرح زیر است:
آقای قرایی مقدم از نظر شما دلایل بالارفتن میزان آمار طلاق در ایران چیست؟
در طی 36 سال تحقیقات مداومی که من در این خصوص انجام داده ام می توانم بگویم که 16 الی 17 عامل در تقویت طلاق در جامعه موثر است.
اولین عامل آن دوساختی شدن جامعه به معنای فروریختگی ارزش های معنوی و سنتی در جامعه و دوم تفاوت طرز تفکر دختران با پسران است به این معنا که پسران بیشتر گذشته نگرند و دختران به آینده می نگرند و خود را امروزی می پندارند. به اصطلاح حرکت پاندولی در این جریان وجود دارد. به این منظور که گاهی در گذشته ایم و گاهی در آینده و بیشتر در وسط در حال حرکت است.
جامعه ما مانند پاندول ساعت است. یعنی بین گذشته و آینده در نوسان است. سومین عامل اقتصاد است. تنوع طلبی و چشم اندازی ها و هوا و هوسی که دختران به خصوص بعد از ازدواج دارند و فکر می کنند که باید آن را بدست بیاورند.
عامل دیگر عدم شناخت و درک متقابل در یکدیگر است. چرا که جامعه شهری جامعه ای است که هر کس در لاک خود فرو رفته و شناختی در آن کم است. بر خلاف جامعه ی روستایی که شناخت دختر و پسر از هم در آن بیشتر است. ازدواج هایی که بدون تفکر صورت می گیرد مثلا ازدواج هایی که از طریق شبکه های اجتماعی صورت می گیرد.
از عوامل دیگر می توان به ماهواره ها و رسانه های خارجی، میزان تحصیلات و شغل افراد اشاره کرد که میزان تحصیلات و شغل از جمله عواملی است که آمار طلاق را بالا و پایین میبرد. مثلا در شغل هایی نظیر معلمی میزان طلاق کمترین است. ازدواج های خویشاوندی، اعتیاد و بیماری های فردی و جنسی مردان که آن را بروز نمی دهند نیز بر آمار طلاق موثر است.
طبقات اجتماعی چطور ، آیا تاثیری بر ازدواج و طلاق دارند؟
بله. طلاق در نوع طبقه اجتماعی متفاوت است. طلاق در طبقات بالا و پایین جامعه ( غنی و فقیر) کم است در صورتی که در طبقات متوسط جامعه طلاق بیشتر دیده میشود چرا که در طبقات پایین و سنتی تر جامعه زن از لحاظ اقتصادی وابستگی بیشتری به مرد دارد بنابراین طلاق را قبول نمیکند، همچنین در طبقات بالا و مرفه جامعه چون زن در رفاه است طلاق کمتر صورت میگیرد.
عوامل دیگرهم دخالت والدین حین ازدواج، بالاتر بودن سن دختر از پسر، طولانی شدن زمان نامزدی، باورها و اعتقادات مذهبی و ازدواج های خویشاوندی هستند که مؤثر بر روند صعود و نزول آمار طلاق می باشد.
آیا مشکلات اقتصادی می تواند تشدید کننده ی سایر عوامل بر طلاق در جامعه کنونی ما باشد؟
درست است که مشکلات اقتصادی می تواند سایر عوامل دیگر را تشدید کند اما اگر زوجین درک متقابل از یکدیگر داشته باشند و همچنین به ارزش ها و هنجارهای جامعه پایبند باشند و توافق فکری داشته باشند می توانند از سد مشکلات اقتصادی به راحتی بگذرند.
مشکلات اقتصادی با توجه به وضع زوجین می تواند عاملی برای طلاق باشد اما ممکن است دختری در رفاه کامل باشد ولی ازنحوه رفتار و حتی ظاهر همسرش بهانه ای برای طلاق پیدا کند.
طلاق به شوخی گرفتن ازدواج است. دخترها ازدواج را به شوخی میگیرند و با خود می گویند که شوهری برای ازدواج پیدا می کنیم در صورتی که بعد از طلاق ازدواج برای آنها وجود ندارد در نتیجه نمی شود به طور قطع مشکلات اقتصادی را عامل اصلی برای بالارفتن روند طلاق در کشور عنوان کرد. در یک جا اقتصاد مهم است اما در جایی دیگر می بینی که معنوایات وجود ندارد و عامل طلاق است.
طلاق در یک دوره زمانی یعنی در سن 18 تا 25 سال بیشتر است و این زمانی است که دختر و پسر به دریای آرام نرسیده اند. سه یا چهار سال اول دوران بحران طلاق است. بعد از 5 سال اول زندگی به دریای آرام و آرامش می رسد. در ایران مساله چل چلی هم مطرح است . مردان در سنین 40 سالگی دوباره هوس می کنند که ازدواج کنند. این مسایل را دختران باید بدانند.
آیا طرح وزارت خانه ازدواج و طلاق می تواند درکاهش آمار طلاق وبالارفتن آمار ازدواج مؤثر باشد ؟
ایجاد وزارت خانه ازدواج و طلاق در روند بهبود اوضاع بی تأثیر نیست ولی آیا این وزارت خانه می تواند اشتغال ایجاد کند ، آیا می تواند شناخت ایجاد کند، آیا می تواند در افکار دختر و پسر وارد شود؟
این وزارت خانه مؤثر است اما نه آنقدر که ما فکر کنیم طلاق کاهش پیدا خواهد کرد. این وزارت خانه رسانه و ماهواره های بیگانه را چه خواهد کرد؟ ماهواره ها و رسانه های خارجی را می بندید؟ نمی توانید.
می گویند مشاوره قبل از ازدواج موثر است اما مشاوره انجام میشود و می بینید که بعد چیز دیگری از آب در می آید. مسئله اصلی درک متقابل و شناخت طرفین از یکدیگر است و تصمیم منطقی و حاکم کردن عقل و منطق بر ازدواج است. وقتی که دختر و پسر با هم ازدواج می کنند باید بدانند که گرسنگی و بی پولی هم وجود دارد.
دولت چه کاری می تواند برای کاهش آمار طلاق در کشور انجام دهد؟
دولت می تواند اشتغال ایجاد کند. نبود شادی و نشاط یکی از علل طلاق است . دولت می تواند تدابیری بیاندیشد تا وضعیت شادی را بهبود ببخشد .
قبل از ازدواج باید بدانند.
خوب تو چرا نمي دوني پول مفت ميكيري خرج ميكني بايد هم گرسنگي ندوني چيه
جالبه مسئولین یادشون رفته از مردم پول میگیرن اعتبار میگیرن مقام میگیرن تا برای مردم زندگی بهتری فراهم کنند