گوناگون

عجیب‌ترین توجیه‌ها برای ارتکاب جرم

پارسینه: این توجیه عجیب از مردی در سانفرانسیسکو شنیده شد که در یک پارکینگ در حال جستجو در داشبورد اتومبیلی بود. او بعد از مواجه شدن با پلیس گفت شیشه های اتومبیل پایین بوده و فقط خواسته شماره ای از صاحب ماشین به دست آورد و به او هشدار بدهد.

توجیه یکی از شیوه‌های دفاعی آدم‌ها در مقابله با افرادی است که برای کارهای بد از آنها توضیح می‌خواهند.


به گزارش جام جم، در این میان هستند توجیه هایی که خود از فرط عدم تناسب با محیط زمانی و مکانی تبدیل به عذر بدتر از گناه شده و گاهی لبخند را روی لبانتان می آورد. یکی از رسانه های مشهور انگلیسی زبان که محتوایش چیزهای غیرمتعارف است، فهرستی از این عذرهای عجیب برای ارتکاب جرم در جهان منتشر کرده است که خواندنش خالی از لطف نیست.

یکی از مثال های بارز برای این توضیح یک شهروند عرب تبار است. او در حالی در لندن دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت که یکی از زنان بدنام شهر لندن در اتومبیل او بود. او اما با اعتماد به نفس تمام گفت تمام پول هایی که از دستگاه ATM گرفته برای خرید گوجه است و این خانم هم قرار است آدرس گوجه فروشی را به او بدهد. پلیس اما زیر بار این توجیه نرفت و او را به جرم درخواست رابطه غیراخلاقی به حدود 665 دلار جریمه محکوم کرد.

مثال دیگر را باید در آمریکا یافت. جایی که زنی که از اتوبوس دانش آموزان مدرسه چیزهایی را دزدیده بود بعد از دستگیری و در حین بازرسی گفته بود در اتوبوس به دنبال افرادی از داعش می گشته است. حالا باید یک خسته نباشید به رسانه ها گفت که آن قدر توانستند موضوع داعش را بزرگ جلوه دهند که یک مجرم آمریکایی هم بتواند در ذهن خود آن را یکی از توجیهات ارتکاب جرم خود بداند. البته که پلیس آمریکا این توجیه را قبول نکرده و کار این دزد به دادگاه کشیده شد.

در همین کشور وقتی یک متهم با اتهام سنگین دانلود کردن تصاویر مستهجن از هرزه نگاری کودکان روبه رو شد گفت احتمالا این کار گربه او بوده است. (ضرب المثل ایرانی «ان شاءالله که گربه است» به یاد انسان می آید) او گفته وقتی از اتاق بیرون رفته گربه اش با پرش روی کیبورد کامپیوتر چنین کاری را انجام داده است. ظاهرا ما هم باید بپذیریم که آقا گربه! اینقدر سواد کامپیوتری دارد که از سایت های اشتراک گذاری فایل چنین تصاویری را دانلود کند.

مورد دیگر وقتی بود که پسری بیست ساله در حالی که وضعیت طبیعی نداشت به چند نفر و نیز یک خانه سگ در یکی از محلات اوهایو حمله کرد. او هنگام بازجویی گفت در سفری به آلمان از سوی یک گرگ مورد حمله قرار گرفته و از آن وقت هنگامی که ماه کامل می شود حس و حال حمله به او دست می دهد. پلیس هم پاسپورتی را که نشان بدهد او به آلمان سفر کرده پیدا کرد، اما معلوم نیست این توجیه چقدر صحت دارد.

اما از این نوع انسان ها در هند هم پیدا می شوند. سال 2003 یک مرد هندی، مرد دیگری را کشت و در دادگاه گفت چون فکر می کرده تجسمی از مهاتما گاندی، رهبر مبارزات استقلال طلبانه مردم هند است و مقتول قصد جانش را داشته، او را کشته است. این مرد البته اخلاق مسامحه کار گاندی را نداشته و از این رو دادگاه او را به مجازات مضحک هفت سال زندان و جریمه محکوم کرد.

از ایرلند هم بشنوید که مردی سال 2007 وقتی جنسی را از یک فروشگاه دزدید، گفت این کارش جزئی از یک بازی بوده است. فقط یک لحظه تصور کنید به افراد و بخصوص نوجوانان اجازه داده شود با بازی های گروهی دست به چنین کارهایی بزنند. آیا سنگ روی سنگ بند خواهد شد؟

توجیه عجیب بعدی از مردی در سانفرانسیسکو شنیده شد که در یک پارکینگ در حال جستجو در داشبورد اتومبیلی بود. او بعد از مواجه شدن با پلیس گفت شیشه های اتومبیل پایین بوده و فقط خواسته شماره ای از صاحب ماشین به دست آورد و به او هشدار بدهد. چه مرد نیکوکار و خوبی! البته پلیس متوجه شد او یک دزد سابقه دار است و ظاهرا کل ماجرا سناریویی برای دور زدن پلیس و سرقت خودرو بوده است.

دلیل عجیب بعدی برای ارتکاب یک جرم یعنی سرقت یک اتومبیل آن هم جلوی چشمان صاحبش از سوی جوان روسیه ای بیان شد که مدعی شد این کار بخشی از فیلم بتمن بوده و او باید چنین کاری را انجام می داده است. شاید بهتر باشد برخی فیلم ها برای بعضی افراد بزرگسال هم نمایش داده نشود. این طور نیست؟

برای شنیدن توجیه بعدی تصور کنید در خانه خود نشسته اید و ناگهان زوجی با حضور در خانه شما چند وسیله را برمی دارند و می برند.

قاعدتا شما فکر می کنید آنها دزد هستند، اما وقتی یک زوج آمریکایی با چنین مختصاتی روبه روی پلیس قرار گرفتند به ماموران گفتند دوستی به آنها گفته این خانه در یک سایت معروف تبلیغاتی به عنوان خانه رایگان ذکر شده و آنها هم پس از ورود به خانه گفته اند آیا کسی اینجاست و چون جوابی نشنید ه اند، دست به این کار زده اند.

آخرین توجیه را از راننده ای بشنوید که در بریتانیا با سرعتی حدود 165 کیلومتر بر ساعت حرکت می کرد، آن هم در جاده ای که حداکثر سرعت حدود صد کیلومتر بود. راننده برای توجیه تخلف خود می‌گوید به درستی نمی تواند صفحه کیلومتر را بخواند و آن را تار می بیند. نتیجه روشن است. چنین شخصی مگر صلاحیت رانندگی دارد؟

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار