کليدي براي قفل نفت
پارسینه: ميتوان بخشي از دخالتهاي غير مستقيم عربستان در جريان مذاکرات وين را نيز در راستاي نگراني خاص اين کشور از رفع تحريمها و بازگشت ايران به جايگاه قبلي اش دانست.
سينا خسروي در سرمقاله مردم سالاری نوشت:
اوپک در روزهاي گذشته در حالي شاهد تلاشِ گسترده برخي اعضا براي ارتقاء قيمت نفت در بازار جهاني بود که با ناهماهنگي برخي ديگر، تلاشهاي صورت گرفته را رنگ باخته ديد و عملا به سازماني کم اثردر معادلات اقتصاد نفت بينالملل تبديل شد.
اگر کشورهاي عضو اوپک را به دو گروه کم جمعيت (با درآمد سرانه بالا) و پرجمعيت (با درآمد سرانه پايين) تقسيم کنيم قطعا دسته دوم در نشست اخير اوپک چانهزني بالايي براي پايين آوردن سقف توليد اوپک به نمايش گذاشتند که البته اين تلاش در سايه بيتفاوتي گروه اول، نتوانست گام موثري برداشته و درنتيجه سقف توليد روزانه 30 ميليون بشکه اي براي سازمان کشورهاي صادر کننده نفت (اوپک) دست نخورده باقي ماند.
اما در اين بين کشوري هم بود که نه در طيف چانه زنان واقع شده بود و نه - بي تفاوت- مشيِ هرچه پيش آيد خوش آيد را دنبال ميکرد. اعراب سرزمين حجاز در يکصد و شصت و ششمين جلسه اوپک، با تاکتيکهاي خاصي به بازي آمدند و با کاهش عرضه مخالفت کردند و با تکيه بر جايگاه در خور اعتنايي که در اين سازمان دارند، به بهانه عدم دخالت در سازوکار بازار نفت، حصول به هرگونه تعادل و پايداري را به آينده وا گذاشتند. اين اما در حالي است که عربستان سعودي با در اختيار داشتن سهم بالايي از توليد اوپک بيشترين ضرر را از پايين بودن قيمت نفت متحمل ميشود و اينکه چرا اين کشور در اين شرايط با کاهش عرضه مخالفت ورزيده بحثي است که بايستي بيشتر به آن پرداخت. بالطبع سعوديان با ذخاير ارزي بالا به هيچ عنوان نگران نقصان بودجه در کشورشان نيستند و اين در حاليست که اين کشور طي چند سال اخير در کنار امارات و حتي عراق از تحريمهاي بين المللي عليه ايران بيشترين بهره برداري را نموده و با توليدِ حداکثري، به تعبيري سهمي از بازار ايران را به خود اختصاص داده است.
از تقابلهاي تاريخي-سياسي بين دو کشور که بگذريم، ميتوان بخشي از دخالتهاي غير مستقيم عربستان در جريان مذاکرات وين را نيز در راستاي نگراني خاص اين کشور از رفع تحريمها و بازگشت ايران به جايگاه قبلي اش دانست. از اين رو بدبينانه نيست اگر بخواهيم گوشه اي از ريخت و پاشهاي عربستان در پايين نگه داشتن قيمت نفت را در ادامه اهداف اين کشور براي تسويه حساب سياسي با ايران و انتفاع هرچه بيشتر اقتصادي در بلندمدت دانست.
عامل مهم ديگري که عربستان را در اتخاذ چنين تصميمي مصمم تر نمود، موضع روسيه است که به عنوان بزرگترين توليدکننده انرژي جهان اگرچه عضو اوپک به شمار نميرود اما نفوذ شايان توجهي بر بازار نفت دنيا دارد. اينکه روسها قبلا اعلام کرده بودند که هيچ برنامه اي براي کاهش توليد نفت در راستاي افزايش قيمتها ندارند، هراس عربستان را از اينکه روسيه، با تصاحب سهمِ کاهش يافته از توليدات اوپک، معادلات بازار را به نفع خودش رقم بزند، بيشتر و بيشتر نمود.
از ايران و روسيه که بگذريم مهمترين تهديد اما جاي ديگري بود: متحد قديمي عربستان. ايالات متحده آمريکا با اتخاذ شيوههاي غير متداول در استخراج، فقط توليد نفت خود از پالمه سنگهاي شيل را طي 6 سال اخير با رشد خيره کننده 500 درصدي به 5/3 ميليون بشکه در روز رسانده و پيش بينيها نشان ميدهد که بالا بودن قيمت نفت، ظرف 6 سال آينده آمريکا را جانشين عربستان در صدر فهرست توليدکنندگان نفت دنيا قرار دهد و اين موضوع به هيچ عنوان براي عربستان قابل هضم نيست. پاشنه آشيل توليد نفت در آمريکا بالا بودن قيمت تمام شده است که عربستان از اين نقطه ضعف استفاده نموده و سعي دارد با ثابت نگه داشتن ميزان عرضه در اوپک و کاهش قيمتها، به تدريج اين رقيب بزرگ را از ميدان به در کند. با ادامه روند فعلي شاهد خروج آمريکا از بازار عرضه نفت خواهيم بود و از آنسو تحريمها عليه روسيه نيز يک تحريک جدي براي قيمت اين منبع مهم انرژي در سطح بينالملل به شمار ميرود و اين در حاليست که انرژي ارزان در شرايط فعلي، موجب افزايش رونق توليد در غرب شده و تقاضا براي انرژي را روز به روز افزايش خواهد داد.
همه اينها ابزارهاي تاکتيکي عربستان براي حضور قدرتمندتر در اين بازي خواهد بود که البته تن دادن به اين روشها براي همه اعضاي اوپک هم چندان بي دردسر نيست. پايين بودن قيمت نفت در ميان مدت، رکود حاکم بر کشورهاي صنعتي را به کشورهاي صاحب نفت منتقل ميکند و در اين بين ايران که شرايط رکودي منحصر بفردي را پشت سر ميگذارد، متحمل زيان فزاينده اي از پايين بودن قيمت خواهد شد. بنابراين اگرچه ميتوان به آينده نفت خوش بين بود اما براي اينکه بتوان در تدوين استراتژيهاي پيشِ رو نقش پررنگتري ايفا کرد، بايستي درکوتاه مدت براي تحکيم پل ارتباطي با عربستان تلاش نمود تا مانع تک رويهايِ تاکتيکي سعوديها در عرصه اقتصاد و سياست شد و در قوام بخشي به اين ايده چه فاکتوري موثرتر از حضور سياستمدار بزرگ کشورکه عربها حساب خاصي رويش باز ميکنند.
اين قبول که محمدجوادظريف به عنوان يک ديپلمات کاربلد و برجسته و البته به عنوان وزيرامور خارجه جمهوري اسلامي ايران ميتواند باب ديپلماسي با هرکشوري را بر مبناي عزّت و مصلحت کشور بگشايد اما در اين مورد خاص، کاريزماي هاشمي رفسنجاني در ميان اعراب، پتانسيل متفاوتي براي سرعت بخشي به مذاکره خواهد داشت. سايه انداختن عربستان بر مذاکرات وين نشان ميدهد دولت حسن روحاني براي دستيابي به موفقيت کامل در عرصه بينالملل بايستي رويکرد متفاوتي به مناسبات بين دو کشور داشته باشد و در اين بين قطعا بايد روي رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام حساب ويژهاي باز کند.
حساسيت رسانههاي دنيا به رفتار نمايندگان ايران و عربستان در اوپکِ يکصد و شصت و ششم نشان ميدهد گشودن قفل رابطه ميان ايران و عربستان ميتواند آينده متفاوتي در بازار نفت رقم بزند و بررسي تاريخ معاصرِ روابط ميان اين دو کشور بيانگر اين است که بيشک «آيت الله»، همواره کليدي از اين قفل در جيب دارد.
اوپک در روزهاي گذشته در حالي شاهد تلاشِ گسترده برخي اعضا براي ارتقاء قيمت نفت در بازار جهاني بود که با ناهماهنگي برخي ديگر، تلاشهاي صورت گرفته را رنگ باخته ديد و عملا به سازماني کم اثردر معادلات اقتصاد نفت بينالملل تبديل شد.
اگر کشورهاي عضو اوپک را به دو گروه کم جمعيت (با درآمد سرانه بالا) و پرجمعيت (با درآمد سرانه پايين) تقسيم کنيم قطعا دسته دوم در نشست اخير اوپک چانهزني بالايي براي پايين آوردن سقف توليد اوپک به نمايش گذاشتند که البته اين تلاش در سايه بيتفاوتي گروه اول، نتوانست گام موثري برداشته و درنتيجه سقف توليد روزانه 30 ميليون بشکه اي براي سازمان کشورهاي صادر کننده نفت (اوپک) دست نخورده باقي ماند.
اما در اين بين کشوري هم بود که نه در طيف چانه زنان واقع شده بود و نه - بي تفاوت- مشيِ هرچه پيش آيد خوش آيد را دنبال ميکرد. اعراب سرزمين حجاز در يکصد و شصت و ششمين جلسه اوپک، با تاکتيکهاي خاصي به بازي آمدند و با کاهش عرضه مخالفت کردند و با تکيه بر جايگاه در خور اعتنايي که در اين سازمان دارند، به بهانه عدم دخالت در سازوکار بازار نفت، حصول به هرگونه تعادل و پايداري را به آينده وا گذاشتند. اين اما در حالي است که عربستان سعودي با در اختيار داشتن سهم بالايي از توليد اوپک بيشترين ضرر را از پايين بودن قيمت نفت متحمل ميشود و اينکه چرا اين کشور در اين شرايط با کاهش عرضه مخالفت ورزيده بحثي است که بايستي بيشتر به آن پرداخت. بالطبع سعوديان با ذخاير ارزي بالا به هيچ عنوان نگران نقصان بودجه در کشورشان نيستند و اين در حاليست که اين کشور طي چند سال اخير در کنار امارات و حتي عراق از تحريمهاي بين المللي عليه ايران بيشترين بهره برداري را نموده و با توليدِ حداکثري، به تعبيري سهمي از بازار ايران را به خود اختصاص داده است.
از تقابلهاي تاريخي-سياسي بين دو کشور که بگذريم، ميتوان بخشي از دخالتهاي غير مستقيم عربستان در جريان مذاکرات وين را نيز در راستاي نگراني خاص اين کشور از رفع تحريمها و بازگشت ايران به جايگاه قبلي اش دانست. از اين رو بدبينانه نيست اگر بخواهيم گوشه اي از ريخت و پاشهاي عربستان در پايين نگه داشتن قيمت نفت را در ادامه اهداف اين کشور براي تسويه حساب سياسي با ايران و انتفاع هرچه بيشتر اقتصادي در بلندمدت دانست.
عامل مهم ديگري که عربستان را در اتخاذ چنين تصميمي مصمم تر نمود، موضع روسيه است که به عنوان بزرگترين توليدکننده انرژي جهان اگرچه عضو اوپک به شمار نميرود اما نفوذ شايان توجهي بر بازار نفت دنيا دارد. اينکه روسها قبلا اعلام کرده بودند که هيچ برنامه اي براي کاهش توليد نفت در راستاي افزايش قيمتها ندارند، هراس عربستان را از اينکه روسيه، با تصاحب سهمِ کاهش يافته از توليدات اوپک، معادلات بازار را به نفع خودش رقم بزند، بيشتر و بيشتر نمود.
از ايران و روسيه که بگذريم مهمترين تهديد اما جاي ديگري بود: متحد قديمي عربستان. ايالات متحده آمريکا با اتخاذ شيوههاي غير متداول در استخراج، فقط توليد نفت خود از پالمه سنگهاي شيل را طي 6 سال اخير با رشد خيره کننده 500 درصدي به 5/3 ميليون بشکه در روز رسانده و پيش بينيها نشان ميدهد که بالا بودن قيمت نفت، ظرف 6 سال آينده آمريکا را جانشين عربستان در صدر فهرست توليدکنندگان نفت دنيا قرار دهد و اين موضوع به هيچ عنوان براي عربستان قابل هضم نيست. پاشنه آشيل توليد نفت در آمريکا بالا بودن قيمت تمام شده است که عربستان از اين نقطه ضعف استفاده نموده و سعي دارد با ثابت نگه داشتن ميزان عرضه در اوپک و کاهش قيمتها، به تدريج اين رقيب بزرگ را از ميدان به در کند. با ادامه روند فعلي شاهد خروج آمريکا از بازار عرضه نفت خواهيم بود و از آنسو تحريمها عليه روسيه نيز يک تحريک جدي براي قيمت اين منبع مهم انرژي در سطح بينالملل به شمار ميرود و اين در حاليست که انرژي ارزان در شرايط فعلي، موجب افزايش رونق توليد در غرب شده و تقاضا براي انرژي را روز به روز افزايش خواهد داد.
همه اينها ابزارهاي تاکتيکي عربستان براي حضور قدرتمندتر در اين بازي خواهد بود که البته تن دادن به اين روشها براي همه اعضاي اوپک هم چندان بي دردسر نيست. پايين بودن قيمت نفت در ميان مدت، رکود حاکم بر کشورهاي صنعتي را به کشورهاي صاحب نفت منتقل ميکند و در اين بين ايران که شرايط رکودي منحصر بفردي را پشت سر ميگذارد، متحمل زيان فزاينده اي از پايين بودن قيمت خواهد شد. بنابراين اگرچه ميتوان به آينده نفت خوش بين بود اما براي اينکه بتوان در تدوين استراتژيهاي پيشِ رو نقش پررنگتري ايفا کرد، بايستي درکوتاه مدت براي تحکيم پل ارتباطي با عربستان تلاش نمود تا مانع تک رويهايِ تاکتيکي سعوديها در عرصه اقتصاد و سياست شد و در قوام بخشي به اين ايده چه فاکتوري موثرتر از حضور سياستمدار بزرگ کشورکه عربها حساب خاصي رويش باز ميکنند.
اين قبول که محمدجوادظريف به عنوان يک ديپلمات کاربلد و برجسته و البته به عنوان وزيرامور خارجه جمهوري اسلامي ايران ميتواند باب ديپلماسي با هرکشوري را بر مبناي عزّت و مصلحت کشور بگشايد اما در اين مورد خاص، کاريزماي هاشمي رفسنجاني در ميان اعراب، پتانسيل متفاوتي براي سرعت بخشي به مذاکره خواهد داشت. سايه انداختن عربستان بر مذاکرات وين نشان ميدهد دولت حسن روحاني براي دستيابي به موفقيت کامل در عرصه بينالملل بايستي رويکرد متفاوتي به مناسبات بين دو کشور داشته باشد و در اين بين قطعا بايد روي رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام حساب ويژهاي باز کند.
حساسيت رسانههاي دنيا به رفتار نمايندگان ايران و عربستان در اوپکِ يکصد و شصت و ششم نشان ميدهد گشودن قفل رابطه ميان ايران و عربستان ميتواند آينده متفاوتي در بازار نفت رقم بزند و بررسي تاريخ معاصرِ روابط ميان اين دو کشور بيانگر اين است که بيشک «آيت الله»، همواره کليدي از اين قفل در جيب دارد.
ارسال نظر