روحاني و استراتژي حمله شير
پارسینه: رئيس دولت يازدهم که با شعار برداشتن ديوار بي اعتمادي در سياست خارجي و حل پرونده هستهاي پاي به عرصه انتخابات گذاشت، دوست دارد در پايان دو سالگي دولتش به اين شعارها جامه عمل بپوشاند.
مصطفي داننده در سرمقاله ابتکار نوشت:
اساتيد علوم سياسي و روابط بينالملل دراولين گام تدريس سياست خارجي به دانشجويان خود يک امر مهم را متذکر ميشوند و آن هم تاثير مستقيم سياست داخلي بر سياست خارجي است. اين اساتيد به دانشجويان خود ميگويند وقتي قرار شد پاي ميز مذاکره برويد و بر سر منافع ملي کشورتان با ديگران مذاکره کنيد، سعي کنيد کوله بار شما در سياست داخلي پر از آرامش، اطمينان و اعتمادباشد تا به واسطه آن بتوانيد کوله بار سياست خارجي خود را نيز پرکنيد.
بر همين اساس و با مشاهده رفتار رئيس جمهور روحاني طي يک سال ونيم گذشته ميشود فهميد که «شيخ ديپلمات» نيز اين توصيه هاي دانشمندان علم سياست را در دستور کار خود قرار داده است. رئيس دولت يازدهم که با شعار برداشتن ديوار بي اعتمادي در سياست خارجي و حل پرونده هستهاي پاي به عرصه انتخابات گذاشت، دوست دارد در پايان دو سالگي دولتش به اين شعارها جامه عمل بپوشاند. او ميداند که حل پرونده هستهاي ايران يعني حل بسياري از مشکلات اقتصادي ايران و به همين خاطر او دوست ندارد اين فرصت طلايي را از دست بدهد. رئيس جمهور روحاني بر همين اساس و براي داشتن دست قدرتمند در مذاکرات هستهاي سعي کرد در داخل مرزها سياست تعامل با تمام گروهها و جريانهاي سياسي کشور را در دستور کار خود قرار دهد.
حسن روحاني دست دوستي خود را از همان روزهاي ابتدايي به سمت تمام نهادهاي تاثيرگذار ايران دراز کرد تا آنها را با خود در مسيري که ترسيم کرده است همراه کند. او از فراجناحي بودن سخن به ميان آورد، مجلس را در راس امور دانست، از جايگاه ويژه مراجع و حوزههاي علميه در نزد دولت گفت و از سپاه نيز خواست که با دولت همراه باشند. رئيس جمهور به دنبال تشکيل يد واحدي براي مذاکرات هستهاي بود. همين رفتار روحاني باعث شد برخي دوستان دولت لب به گلايه بگشايند که چرا روحاني در برابر برخي تندروها يا حتي برخي رفتارهاي نمايندگان مجلس کوتاه ميآيد؟
اين سوالها از دولت روحاني يک پاسخ دارد و آن هم اينکه اولويت اصلي روحاني حل پرونده هستهاي و مشکلات اقتصادي مردم است و به همين خاطر نميتواند شرايط کشور را به گونهاي رقم بزند که هدف اصلي دولتش به خطر بيفتد. قطعا پنجه در پنجه شدن با رقباي سياسي ميتواند حواس و تمرکز دولت را پرونده هستهاي به دعواهاي سياسي کشور بکشاند که ميتواند ضربه سختي به مذاکرات هستهاي وارد کند.
براي پي بردن به آرامش سياسي در داخل يک کشور در هنگام گفتوگوهاي ديپلماتيک ميتوانيد به اوضاع اوباما قبل و بعد از در اختيار گرفتن اکثريت کنگره توسط جمهوري خواهان نگاهي کنيد. در مذاکرات ژنو، اوباما با دستي باز پاي به ميز مذاکره گذاشته بود و حرفي از راضي کردن هيچ کس نميزد اما در وين او مجبور شد در تمام زمان مذاکره از راضي کردن کنگره در صورت توافق با ايران سخن به ميان بياورد و از اين نگران باشد که رقباي جمهوري خواهش در مسير موفقيت احتمالي او در سياست خارجي در قبال ايران سنگ اندازي کنند.
روحاني با يک تصميم درست سياست خارجي را با سياست داخلي پيوند زد تا بتواند پروند هستهاي ايران را به سرانجام برساند. قطعا رسيدن به توافق بزرگ با 1+5 ميتواند ناقوس تغييرات در سياست داخلي ايران را به صدا در بياورد. اين رفتار روحاني يادآور سکانسي از فيلم « پل چوبي» است که در آن مهران مديري در نقش«صبوحي» در پاسخ به سوال يکي از دانشجويان سابق خود در مورد حس استاد، پس از لمس بدن شير گفت:« فهميدم که قدرت شير توي عضلاتش نيست...توي وجودشه...وقتي ميخواد چيزي رو بدست بياره، با تمام وجود بلند ميشه، با تمام وجود دنبالش ميکنه، و با تمام وجود بدستش مياره...»روحاني نيز دقيقا از اين همين روش براي به دست آوردن اهداف خود استفاده ميکند. روحاني با «استراتژي حمله شير» و با استفاده از تمام ظرفيت هاي کشور به پاي ميز مذاکره رفته است. استراتژي که ميتواند نام او را به عنوان يک ديپلمات کارکشته و رئيس جمهور ايران در جهان جاودانه کند.
اساتيد علوم سياسي و روابط بينالملل دراولين گام تدريس سياست خارجي به دانشجويان خود يک امر مهم را متذکر ميشوند و آن هم تاثير مستقيم سياست داخلي بر سياست خارجي است. اين اساتيد به دانشجويان خود ميگويند وقتي قرار شد پاي ميز مذاکره برويد و بر سر منافع ملي کشورتان با ديگران مذاکره کنيد، سعي کنيد کوله بار شما در سياست داخلي پر از آرامش، اطمينان و اعتمادباشد تا به واسطه آن بتوانيد کوله بار سياست خارجي خود را نيز پرکنيد.
بر همين اساس و با مشاهده رفتار رئيس جمهور روحاني طي يک سال ونيم گذشته ميشود فهميد که «شيخ ديپلمات» نيز اين توصيه هاي دانشمندان علم سياست را در دستور کار خود قرار داده است. رئيس دولت يازدهم که با شعار برداشتن ديوار بي اعتمادي در سياست خارجي و حل پرونده هستهاي پاي به عرصه انتخابات گذاشت، دوست دارد در پايان دو سالگي دولتش به اين شعارها جامه عمل بپوشاند. او ميداند که حل پرونده هستهاي ايران يعني حل بسياري از مشکلات اقتصادي ايران و به همين خاطر او دوست ندارد اين فرصت طلايي را از دست بدهد. رئيس جمهور روحاني بر همين اساس و براي داشتن دست قدرتمند در مذاکرات هستهاي سعي کرد در داخل مرزها سياست تعامل با تمام گروهها و جريانهاي سياسي کشور را در دستور کار خود قرار دهد.
حسن روحاني دست دوستي خود را از همان روزهاي ابتدايي به سمت تمام نهادهاي تاثيرگذار ايران دراز کرد تا آنها را با خود در مسيري که ترسيم کرده است همراه کند. او از فراجناحي بودن سخن به ميان آورد، مجلس را در راس امور دانست، از جايگاه ويژه مراجع و حوزههاي علميه در نزد دولت گفت و از سپاه نيز خواست که با دولت همراه باشند. رئيس جمهور به دنبال تشکيل يد واحدي براي مذاکرات هستهاي بود. همين رفتار روحاني باعث شد برخي دوستان دولت لب به گلايه بگشايند که چرا روحاني در برابر برخي تندروها يا حتي برخي رفتارهاي نمايندگان مجلس کوتاه ميآيد؟
اين سوالها از دولت روحاني يک پاسخ دارد و آن هم اينکه اولويت اصلي روحاني حل پرونده هستهاي و مشکلات اقتصادي مردم است و به همين خاطر نميتواند شرايط کشور را به گونهاي رقم بزند که هدف اصلي دولتش به خطر بيفتد. قطعا پنجه در پنجه شدن با رقباي سياسي ميتواند حواس و تمرکز دولت را پرونده هستهاي به دعواهاي سياسي کشور بکشاند که ميتواند ضربه سختي به مذاکرات هستهاي وارد کند.
براي پي بردن به آرامش سياسي در داخل يک کشور در هنگام گفتوگوهاي ديپلماتيک ميتوانيد به اوضاع اوباما قبل و بعد از در اختيار گرفتن اکثريت کنگره توسط جمهوري خواهان نگاهي کنيد. در مذاکرات ژنو، اوباما با دستي باز پاي به ميز مذاکره گذاشته بود و حرفي از راضي کردن هيچ کس نميزد اما در وين او مجبور شد در تمام زمان مذاکره از راضي کردن کنگره در صورت توافق با ايران سخن به ميان بياورد و از اين نگران باشد که رقباي جمهوري خواهش در مسير موفقيت احتمالي او در سياست خارجي در قبال ايران سنگ اندازي کنند.
روحاني با يک تصميم درست سياست خارجي را با سياست داخلي پيوند زد تا بتواند پروند هستهاي ايران را به سرانجام برساند. قطعا رسيدن به توافق بزرگ با 1+5 ميتواند ناقوس تغييرات در سياست داخلي ايران را به صدا در بياورد. اين رفتار روحاني يادآور سکانسي از فيلم « پل چوبي» است که در آن مهران مديري در نقش«صبوحي» در پاسخ به سوال يکي از دانشجويان سابق خود در مورد حس استاد، پس از لمس بدن شير گفت:« فهميدم که قدرت شير توي عضلاتش نيست...توي وجودشه...وقتي ميخواد چيزي رو بدست بياره، با تمام وجود بلند ميشه، با تمام وجود دنبالش ميکنه، و با تمام وجود بدستش مياره...»روحاني نيز دقيقا از اين همين روش براي به دست آوردن اهداف خود استفاده ميکند. روحاني با «استراتژي حمله شير» و با استفاده از تمام ظرفيت هاي کشور به پاي ميز مذاکره رفته است. استراتژي که ميتواند نام او را به عنوان يک ديپلمات کارکشته و رئيس جمهور ايران در جهان جاودانه کند.
ارسال نظر