گوناگون

کتاب نویسنده بهایی در فرودگاه مهر آباد

کتاب نویسنده بهایی در فرودگاه مهر آباد

پارسینه: فروش کتاب نویسنده بهایی در فرودگاه مهر آباد











در ویکیپدیا در مورد صبحی نوشته شده است :

فضل‌الله مهتدی معروف به صبحی یا: فضل‌الله مهتدی صبحی (زاده: ۱۲۷۶ خورشیدی، درگذشت: ۱۷ آبان ماه ۱۳۴۱ در تهران )، داستانسرای معروف و پایه‌گذار سنت قصه‌گویی برای کودکان در رادیوهای ایران است. [۱]

فضل‌الله مهتدی فرزند محمدحسن مهتدی از بهائیان کاشان که شرح زندگی خود را در «کتاب صبحی» و «پیام پدر» نوشته‌است و چنانکه خود شرح می‌دهد، سالیان درازی را در قفقاز ، عشق‌آباد ، بخارا ، سمرقند ، تاشکند و مرو گذرانده و سپس به ایران آمده‌است. صبحی پس از خاتمه جنگ جهانی اول، برای دیدن عبدالبهاء از راه بادکوبه و استانبول و بیروت به حیفا رفت و کاتب عبدالبها شد. [۲] وی در سال ۱۳۱۹ وارد رادیو شده و در آنجا قصه ظهر جمعه را اجرا می‌کرد. سنت قصه‌گویی برای کودکان توسط وی در ایران پایه‌ریزی شد. [۳]




ارسال نظر

  • کورش بزرگ

    خدااگاه است وخدا دانا به همه امور پس خداوند هرکه را بخواهد به راه راست هدایت خواهد کرد پس خدایا چنان کن سرانجام کار
    توخشنود باشی وما رستگار

  • نخود همه آش

    ایشان کتابی هم نوشته اند که به کتاب صبحی مشهور است و در آن در باره فرقه بهایی افشاگری کرده و اعلام نموده اند که به دامان اسلام بازگشته اند.

  • ناشناس

    صبحي بنده خدا در اواخر عمرش اظهار ندامت كرد. بيخود به مردم برچسب نزنين.

  • ناشناس

    صبحی از بهائیت برگشت و چندین کتاب علیه رهبراشون نوشت. الان هم توی قبرستان شیعیان دفن شده.. پس لطفن دیگه از این چرندیات ننویسید

  • سامان میرزائی

    فضل الله مهتدی معروف به صبحی
    صبحی فرزند محمد حسین مهتدی از بهائیان معروف «کاشان» از مقرب‏ترین نزدیکان راز دار میرزا حسینعلی نوری، معروف به بهاءالله مؤسس فرقه‏ی استعماری «بهائیت» بود.
    موقعیت صبحی در بهائیت: بهائیان او را به لحاظ مقام کاتبی بهاء «کاتب وحی» می‏خواندند و می‏شناختند و برایش احترام غیر قابل وصف و تصور قائل بودند. او به حریمی راه داشت که هیچ کس را نصیب نشده بود، قرب و نزدیکی که اجازه داشت از ملاقاتهای پشت پرده رئیس فرقه استعماری بهائیت نه فقط مطلع باشد؛ بلکه در میان آن حضور داشته باشد و در کنار مأموران طراز اول سیاسی و جاسوسی روس تزار و انگلیس و هر استعمارچی در خلوتی که هیچ احدی در آن راه نداشت ، با عنوان محرم دستگاه بهائیت در حضور میرزا حسینعلی نوری، رئیس این گروه گمراه و گمراه کننده بوده تا آنچه را مطرح می‏شود به خاطر بسپارد. به همین لحاظ صبحی سینه‏ای پر از اسرار پشت پرده تظاهر و ریای بابیان، بهائیان، ازلیان، غصان و افنان داشت.
    استبصار : آنگاه که سحاب عنایت الهی بر او باریدن می‏گیرد، نورباران می‏گردد، از تاریکیِ آن همه نزدیکی بیرون کشیده می‏شود و ظلمات انحرافات بی‏ محتواترین و بی‏حیثیت‏ترین استخدام شده‏های روس و انگلیس را پشت سر می‏گذارد، زیر سایه معارف آسمانی تشیع قرار می‏گیرد.با اینکه تهدیدهای خطرناکتر از هر خطری از راه می‏رسیدند و نقشه‏های بیرحمانه ترور و دزدیدن به خوبی آشکار و قابل توجه بود، بی‏باکانه دست به قلم برده و جهت هوشیاری دادن به جوانان عزیز وطن که بهائیان جهت صید در کمین آن‏ها بودند ، ماهیت واقعی بهائیت را به روی کاغذ آورده، دو اثر ارزشمند «کتاب صبحی» و «پیام پدر» را تدوین نمود ، تا تمام کودکان روزگارش که جوانان فردا خواهند بود و جوانان عصرش که اداره کنندگان فرد و جامعه ایرانی هستند هر کدام یک ضد بهایی به تمام معنا آگاه باشند و نقشه‏های شوم این گروه استخدام شده را خنثی کرده، تله‏هائی که در رهگذر فرزندان ایران اسلامی شیعی فراهم آورده‏اند کارآئی خود را از دست بدهند.
    زندگی سخت پس از استبصار: صبحی بعد از کناره گیری شجاعانه از بهائیت که مکرر در مکرر از کشته شدن جان سالم به در برد با وضع بسیار رقت باری زندگی کرد و به سختی امرار معاش نمود. به لحاظ نفوذ بیش از تصور بهائیان در رأس مقامات کلیدی کشور، در هیچ مرکز دولتی جائی برای استخدام و تأمین مایحتاج زندگی نداشت و اگر دور از جاسوسان خبرچین بهایی در جایی دولتی مشغول به کار می‏شد به یک ماه نمی‏رسید که فورا اخراجش می‏کردند. به استناد آثار بازمانده‏ ، او غریبی در وطن بود که شب و روزش را در کوچه پس کوچه‏ها می‏گذرانید. سرانجام پس از یک دوره عسرت مادی فراوان، به عنوان آموزگار استخدام شد و بعدها در اداره‏ی انتشارات و رادیو، برنامه‏ی کودکان را تنظیم کرد. برای بچه‏ها بعد از ظهرهای جمعه قصه‏های شیرین می‏گفت. در اندک زمانی مهرش به دل نسل جوان آینده ساز ایران راه یافت. در این مسیر چنان زحمتی را تحمل کرد که شایسته عضویت «انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی» شناخته شد.
    آثار صبحی:
    پس از یک زندگی بسیار سخت و پر از فراز و نشیب و نگارش کتابهای سودمند مانند کتاب صبحی که در سال ۱۳۱۲ شمسی به چاپ رسید – افسانه‏ها در دو جلد به سال ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵ – داستان‏های ملل در سال ۱۳۲۷ – حاج ملا نفسعلی در سال ۱۳۲۶ – افسانه‏های کهن در دو جلد به سال ۱۳۲۸ و ۱۳۳۱ – دژپوش ربا در سال ۱۳۳۰ – داستانهای دیوان بلخ در ۱۳۳۱ – افسانه‏های باستانی ایران و مجاور در سال ۱۳۳۲ – افسانه‏های بو علی سینا در سال ۱۳۳۳ – پیام پدر در سال ۱۳۳۵ – عمو نوروز در سال ۱۳۳۹ که نوشت و تا امروز هر کدام چند نوبت به چاپ رسیده حتی به زبان‏های آلمانی، چکی و روسی ترجمه شده است. در آبان ماه ۱۳۴۱ شمسی در تهران دیده ازدنیا برگرفت تشییع جنازه با شکوه و جلالی از او به عمل آمد.
    از سنا تاریخ پرسیدم نوشت ‏ در صباحی عمر صبحی شد بشام
    دانلود کتب صبحی

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار