ناگفته هایی از دیدار برخی نمایندگان مجلس با رهبری؛سران فتنه همیشه دم دست هستند و محاکمه آنها برای نظام کاری ندارد
ناگفتههايی از دیدار نمایندگان با رهبر انقلاب/ اشکالات احمدينژاد در مقایسه با انحرافات دیگران قابل مقایسه نیست
هفته نامه "یا لثارات الحسین" در شماره جديد خود با حجتالاسلام رسايي نماینده تهران گفتوگو كرده است که در آن، برای نخستین بار در مورد ملاقات سال گذشته برخی از نمایندگان تهران با رهبر معظم انقلاب سخن گفته شده است. ملاقاتی که بعدها مشهور شد رهبری به نمایندگان فرموده اند بروید خودتان را برای فتنه بزرگتری آماده کنید. در این مصاحبه همچنین مباحث جدید در مورد مشایی و مواضع اخیر وی ابراز شده است.
*آقای رسایی! جلسه هفتگی انصار حزبالله در بعدازظهر سيام تیرماه آغازگر یک جدال رسانهای شد بدین مفهوم که دبیر سیاسی روزنامه کیهان در آن جلسه عنوان کردند در بهمن 88 رهبري دیدار محرمانهای که با سی و اندی از نمایندگان مجلس داشتهاند، به آنها فرمودهاند که بروید مردم را برای فتنههای پیچیدهتر و گستردهتری که در راه است، آماده کنید. ظاهرا شما هم یکی از این نمایندگان بودید که خدمت آقا رسیدید، برای ما به عنوان آغازگر این بحث جالب است تحلیل شما را هم بدانیم.
- چند ماه قبل از عید به دلیل تغییر و تحولاتی که در صحنه سیاسی کشور می دیدیم بویژه در درون مجلس و با توجه به عملکرد راس فراکسیون اصولگرایان در مقابله با فتنه و مواجه با دولت، نامه ای خطاب به رهبری معظم انقلاب تنظیم شد که در آن به صورت اجمال این دغدغه ها مطرح شده بود و در آخر هم درخواست ملاقات حضوری از ایشان شده بود. بیش از 30 نفر از نمایندگان این نامه را امضا کردند که بعد از مدتی هم این درخواست پذیرفته شد.
- به طور کلی این نامه در چند محور تنظیم شده بود که بیشترین بخش های آن (شاید حدود پنج صفحه) در مورد نگرانیهای ما راجع به فراکسیون اصولگرایان و مواضع رییس مجلس بود و همچنین یک صفحه از آن به انتقاداتی از رییس دولت و صفحه ای هم در باره نحوه برخورد با سران فتنه بود.
جالب است بگویم متن این نامه آنقدر صریح بود که برخی از مسئولان بیت رهبری حاضر در جلسه ابرو در هم کشیدند و معلوم بود که کمی برافروخته شدند، حتی خود ما هم احتمال می دادیم با واکنش انتقادی از جانب معظم له روبرو شویم اما قرار بود راحت حرفمان را بزنیم!
* نهایتا برخورد رهبر انقلاب چگونه بود؟
- برعکس انتظار ما ایشان از این صراحت استقبال زیادی کردند و تعبیرشان این بود که مَنش احساس تکلیف، شناخت تکلیف، پای فشردن بر وظیفه و ملاحظه هیچ چیز را نکردن، این جوهر نمایندگی است.
* یعنی رهبری هیچ انتقادی از این صراحت انتقادات شما نکردند که چرا تند روی می کنید؟ بویژه که جمع حاضر در این دیدار از جمله کسانی بودند که متهم به تندروی هم هستند؟
- ایشان نه تنها چنین برخوردی نداشتند بلکه خطاب به این جمع فرمودند وقتی هسته ای مثل شماها در مجالس وجود دارد پافشاری بر مبانی در مجلس ها می ماند. این جمله افتخاری برای ما بود و حکایت از این می کرد که حرکت کلی ما درست و بجاست. ایشان حتی تصریح کردند که از اصرار بر امر صحیح و حق و لو با هزینه هایی، نباید پشیمان باشید.
* چرا ایشان احساس کردند که شما حالت پشیمانی دارید؟ مگر در متن شما گلایه و شکایتی بود؟
- نخیر! اصلا اینطور نبود بلکه ما از برخی دوستان جبهه اصولگرا شکایت کرده بودیم که آنها ما را به دلیل حمایت از دولتی که مورد حمایت خاص رهبری است و این حمایت هم در راستای ریل گذاری ایشان است، وکیل الدوله خطاب می کنند!
* یعنی رهبری انقلاب اشاره به این انگ زدن ها و ملامت ها مثل وکیل الدوله گفتن داشتند؟
- بله البته ایشان صراحتا فرمودند که مهم نیست به شماها وکیل الدوله بگویند بلکه خودتان را آماده کنید برای بدتر از این موارد و هزینه های سنگین تر. تعبیر دیگرشان این بود که اگر احساس تکلیف کردید باید کارتان را انجام دهید و بیمناک از این ملامت ها نباشید...
* تعبیری که گفته می شود رهبری فرمودند بروید خودتان را برای فتنه بزرگتری آماده کنید هم درست است؟
- البته نه به این شکلی که شایع شده. ایشان فرمودند اینکه به شما وکیل الدوله بگویند امر سختی نیست. تعبیر ایشان این بود که در گذشته گاهی پافشاری بر اصول هزینه های بیشتری داشت و الان هم شاید شرایط سخت تراز این هم بشود و شماها باید خودتان را برای آن شرایط سخت هم آماده کنید.
* در مورد محاکمه سران فتنه هم مطلبی در نامه هفت صفحهای گنجانده بودید؟
- بله، نظر ما این بود که پس از نهم دی با توجه به حضور میلیونی مردم اگر با سران فتنه برخورد نشود، مردم احساس می کنند که نظام در برخورد با سرا فتنه ناتوان است.
* پاسخ آقا چه بود؟
- آقا اصلا نسبت به سران فتنه هیچ دغدغه ای نداشتند! جالب بود، تعبیر ایشان این بود که سران فتنه همیشه دم دست هستند و محاکمه آنها برای نظام کاری ندارد و این اتفاق هم می افتد اما مهم تر از محاکمه این افراد، خشکاندن ریشه این فتنه است کما اینکه به تعبیر ایشان اگر ریشه فتنه 18 تیر سال 78 در ده سال پیش خشکانده شده بود امروز شاهد فتنه جدید سال 88 نبودیم.
* انتقادات شما از آقای لاریجانی و فراکسیون اصولگرایان چه بود؟
- تفصیل آن در این وقت ممکن نیست اما به طور اجمال باید بگویم که ما در کنار اشاره به ویژگی های مثبت، در خصوص رفتار غیر دوستانه مجلس با دولت و دائما تیره نشان دادن این فضا انتقاد داشتیم. برای ما جای سئوال داشت که چرا باید رسانه های ساختار شکن اصلاح طلبان که روزگاری شعار سیمای لاریجانی تعطیل باید گردد سر می دادند، حالا دائما ایشان را تیتر یک خودشان می کنند! روند تجمل گرایی و عادت دادن نمایندگان به رفاه زدگی که در مواقعی لطمات جبران ناپذیری به مجلس زده و همچنین تعامل و هماهنگی با اصلاح طلبان و سخت گیری بر نمایندگان حامی دولت مورد اعتراض ما بود...
* البته آقای لاریجانی در ایام بعد از انتخابات هم مواضع مناسبی نداشتند...
- دقیقا یکی از گلایه های ما خدمت ایشان همین مواضع دوپهلوی آقای لاریجانی بود، هم در قبل از انتخابات و هم بعد از انتخابات در ایام فتنه و کودتای مخملی بویژه در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو...
* برخورد رهبری در برابر انتقادات شما چگونه بود؟
- رهبر معظم انقلاب فرمودند که برخی اشکالات به مجلس وارد است مثلا تغییر لوایح دولت این را درست ندانستند و یا تعدد سئوال از وزرا تا این حد و اندازه را نادرست دانستند. حتی در خصوص تحمیل برخی قوانین به دولت در حالی که دولت ابزار و امکانات اجرا را ندارد نیز انتقاد داشتند. در خصوص انتقادات ما هم فرمودند که شما اشکالات خودتان را تذکر بدهید ولی از جاده انصاف خارج نشوید و راه حمل بر صحت را هم نبندید.
* انتقادات شما از فراکسیون اصولگرایان به چه چیز بود؟
- ببینید ما الان در مجلس فراکسیون اکثریت را از اصولگرایان می دانیم در حالی که جامعه چنین حسی را ندارد، یعنی تنش ها و صداهایی که از این مجلس با اکثریت اصولگرا بیرون می آید، مورد انتقاد و اعتراض بدنه جریان اصولگرایی در جامعه است. خب یک جای کار می لنگد، در حقیقت این اکثریت اصولگرا توسط اقلیت اصلاح صلب در حال مدیریت است تا جایی که ما نمی دانیم در مصوبات مهم چه اتفاق می افتد...
* نمونه بارز آن قانون وقف دانشگاه آزاد است که به یکشنبه سیاه مشهور شد...
- بله همینطور است و یا کاهش تعرفه خودرو که صراحتا رهبری در عید موضع گرفتند و کاهش آن را نادرست دانستند ولی فوریت اصلاح آن در مجلس اصولگرا رای نیاورد! در همین مورد وقف دانشگاه آزاد وقتی ما یک دو فوریتی آوردیم تا مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوی دانشگاه آزاد را معتبر اعلام کنیم، آقای لاریجانی مخالف بود و معتقد بود که مجلس منتظر بماند تا شورای نگهبان مصوبه قبلی را رد کند و بعد ما در اصلاحیه اشتباه مجلس را جبران کنیم...
* علت مخالفت آقای لاریجانی چه بود، ایشان که قبول داشت مصوبه مجلس خوب نبوده؟
- آقای لاریجانی نگران بود که شاید مصوبه دوم رای نیاورد و با توجه به این که در مقدمه طرح به نظرات امام و رهبری درباره شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره شده بود، عدم رای آوری آن را نوعی بی توجهی مجلس به نظرات رهبری تلقی می کرد. انتقاد ما هم دقیقا این بود که چرا مجلس رسیده به ایجا که ما نگرانیم مصوبه ای به این مهمی رای می آورد یا نه! خب چه کسی باید پاسخگوی این فضای ایجاد شده در مجلس و انتقادات تند و تیز نیروهای بدنه اصولگرا ی جامعه باشد؟
* و البته این انتقادات وارد است...
- من تردیدی در وارد بودن آن ندارم. ما با رایی که این بدنه ساخت و تلاش کرد تا جریان اصولگرایی رای بیاورد بر کرسی های مجلس تکیه زده ایم طبعا امروز باید دغدغه های آنها برای ما مهم باشد.
* انتقادات شما از دولت و احمدی نژاد چه بود؟
- در کنار برخی ویژگی های مثبت بالاخره دولت و رییس آن هم از اشکالاتی برخوردارند. مواضع ما مانند گلایه از رییس مجلس در محضر رهبری، نوعی درد دل بود. ما از نوع تعامل دولت با مراجع و علما انتقاد داشتیم. از رابطه رمزآلود دکتر با مشایی و حمایت ویژه از یک نفر که هزینه های زیادی را به خدمات دولت وارد کرده و هزینه ساز شده گلایه داشتیم. از نحوه برخورد آقای احمدی نژاد با برخی از وزرای انقلابی و کاری مانند صفار هرندی و برخی دیگر انتقاد کردیم، جنس انتقادات عمدتا در این راستا بود.
* آیا رهبری این انتقادات را وارد دانستند؟
- ایشان فرمودند که شاید این اشکالات وارد باشد ولی ما باید جمع بندی کنیم. تصریح ایشان این بود که دولت در کنار خدماتش نمره منفی هم دارد ولی در جمع بندی، نقاط مثبت دولت ترجیح دارد و خیلی بیشتر از نمرات منفی آن است. آقا فرمودند که شما باید نهی از منکر و امر به معروف کنید اما نباید این کار شما بهانه ای شود برای جدا کردن راه یا تعارض و تخریب دولت...
* پس یکی از دلایل عدم انتقاد علنی مثل شما از دولت به همین دلیل است؟
- دقیقا همینطور است! ما انتقادات صریحی از دولت داریم ولی می دانیم که طرح عمومی آن باعث می شود تا آن را بهانه کنند برای تخریب خدمات انقلابی دولت...
* اما چهره ای که از مثل شما مطرح می کنند این است که شما هیچوقت از دولت انتقاد نمی کنید؟
- جنگ نرم یعنی همین، یعنی قلب واقعیت با خبرسازی، البته ما هم از این ترفندها را بلدیم ولی دستور خدا این است که " ان الله یدافع عن الذین آمنوا " ما وظیفه داریم ایمانمان را حفظ کنیم در این صورت دفاع بعهده خداست.
- ببینید وقتی ما به تاریخ 32 ساله انقلاب نگاه میکنیم به این نتیجه می رسیم که انقلاب اسلامی هر ده سال یک بحران از درون را تجربه کرده است و به عبارتی هر ده سال ما یک پوست اندازی داشته ایم. پوست کهنه کنده شده و پوست نو با شادابی، مقاومت بالا، پوستی که به محیط اطرافش عادت نکرده جایگزین آن می شود.
انقلاب اسلامی سال 57 به پیروزی رسید، در ده سال اول ما بحران های متعدد از بیرون را تجربه کردیم وقتی همه آنها نتیجه نداد شما شاهد فعال شدن جریانی هستید که با سوءاستفاده از سادگی آقای منتظری در آن بیت نفوذ کرده و با استفاده از این تریبون در حال محاکمه کردن انقلاب است. همین جا اولین بحران از درون شکل گرفت و دو جاده درست شد...
* یک جاده به رهبری امام بود و جاده دیگری در برابرش به رهبری آقای منتظری...
_ دقیقا همینطور است. کسی که سابقهاش در سال 57 مبارزه، زندان و شکنجه به خاطر پیروزی انقلاب در دوران ستمشاهی است، عملکرد و گفتارش در سال 67 مطابق الگوی منافقین شد؟!
خب تشخیص برای مردم کمی مشکل بود اما وجود امام باعث شد تا ما این بحران را به راحتی پشت سر بگذاریم.
* البته این بحران بدون هزینه هم نبود.
- قطعا هزینه داشت اما نسبت به بحران های بعدی از هزینه کمتری برخوردار بود. در آن ایام هم برخی از خواص به دلیل بی بصیرتی راه منتظری را انتخاب کردند و تبدیل شدند به خواص مردود و از تاریخ انقلاب حذف شدند!
* جریان چپ در آن روز در صف مبارزه با خط منتظری قرار داشت...
- بله ولی بعدها معلوم شد که برخی از افراد با نفوذ در این جریان به دلیل رویکرد مبنایی این تصمیم را نگرفته بودند بلکه اقتضای معادلات سیاسی آنها را به این نتیجه رسانده بود تا جایی که وقتی بحران دوم آغاز شد، برخی از همین افراد چهره حقیقی خودشان را نشان دادند و مثل بهزاد نبوی و موسوی خوئینی ها اعلام کردند که ما در دوره امام هم ولایت مطلقه فقیه را قبول نداشتیم ولی ابهت امام اجازه ابراز نمی داد.
یا همین آقای طاهری اصفهانی که روزگاری به دلیل اهانت های بیت آقای منتظری به امام قصد ترک ایران را داشت و اعلام می کرد که از غصه دق خواهد کرد، در بحران دوم رفت به دیدار آقای منتظری و نه تنها دست منتظری را بوسید بلکه گفت من باید پای شما را هم ببوسم.
بحران سوم در آغاز دهه سوم انقلاب یعنی 10 سال بعد از بحران دوم و در سال 87 خود را نشان داد. در این پوست اندازی هم صفی در برابر ولایت فقیه شکل گرفت البته به بهانه انتخابات.
* اما در این مرحله ما شاهد حضور اصولگرایانی هم بودیم که با جریان فتنه همراهی کردند...
- در این بحران ما شاهد همگرایی اصولگرایانی با اصلاح طلبان شدیم که ده سال قبل در صف مبارزه با دوم خرداد بودند. اصلا بعضی از آنها جزو سرداران مبارزه با انحراف دوم خرداد بودند ولی در انتخابات دهم با همانها در یک جبهه ایستادند!
* یعنی به نظر شما این بخش از اصولگرایان با علم به این نکته که جریان سبز به دنبال حذف ولایت فقیه است با آن همراهی کردند؟
- نه من چنین اعتقادی ندارم. متاسفانه دلایل مختلفی باعث شد تا این دسته نتواند وضعیت صف بندی سیاسی را رصد کنند. حب و بغضها، کینه های سیاسی ناشی از شکست در انتخابات نهم، حسادتها و صفبندیهای سیاسی از یک طرف و برخی رفتارهای غلط دولت نهم هم از طرف دیگر از جمله این دلایل بود!
* این جریان چگونه با فتنه همراهی کرد؟
- ما شاهد بودیم که این دسته از اصولگرایان قبل از انتخابات با اتخاذ موضع سکوت در برابر تخریب های غیر منصافانه و در مواقعی هم با حمایت صریح از جریان سبز و در بعد از انتخابات هم با استفاده از تریبون های مختلف از جمله تریبون مجلس سعی در احیاء جریان فتنه داشتند و هر جا که میرفت نفس این جریان قطع شود با اعلام مواضع دو پهلو به جریان فتنه تنفس مصنوعی میدادند. در حقیقت جریان تردید به موازات جریان فتنه فضایی به مراتب غبارآلودتر از فتنه دوم خرداد ایجاد کرد.
* آقای رسایی تحلیل شما در خصوص آینده چیست؟ با هزینه ای که پرداختیم باز هم در آینده فتنه خواهیم داشت؟
- بدیهی است که این روند ادامه خواهد داشت و ما باز هم پوست خواهیم انداخت، باز هم خواص مردود خواهیم داشت و باز هم به افزایش بصیرت نیاز داریم. اصلا ما هر چه به اصل دین نزدیکتر میشویم جنس فتنه ها نیز دینی تر می شود این قاعده ای طبیعی است.
* نقطه اشتراک این فتنه ها را چه می بینید؟
- من نقطه اشتراک تمام این فتنه ها را تردید در ولایت فقیه می بینم. یعنی همواره شما شاهد حضور خواصی در راس و حاشیه های جریان فتنه هستید که با واکاوی رفتار سیاسی آنها می بینید نتوانسته اند موضوع ولایت فقیه و جایگاه آن و نسبت خودشان با این جایگاه را تبیین کنند.
*حتی اصولگرایانی که در جریان فتنه اخیر سکوت کردند یا باواسطه از آنها حمایت کردند؟
- بله حتی همین ها وقتی شما در خلوتشان بنشینید می گویند که آقا در حمایت از دولت اشتباه می کند و ما باید نظر رهبری را نسبت به دولت عوض کنیم.
* آقای رسایی برخی از صاحبنظران بعد از رسانهای شدن بحث جلسه 30 تیر انصار حزبالله تحلیلهایی را ارائه دادند مثلاً آقای مرتضی نبوی معتقدند فتنهسازان بعدی معتقد به جایگاه ولایتفقیه به شکل واقعی نیستند و ادعا میکنند مستقیم از امام زمان دستور میگیرند پس نیازی به نظر فقها در تصمیمگیریها نیست. آقای پناهیان گفتهاند: فتنه بعدی با پرچم دین وارد میدان میشود و اخیراً آقای مصباح هم عنوان کردند فتنه بعدی پیچیدهتر و توسط افراد خوشنامی که اعتقاد قلبی به ولایت فقیه ندارند ایجاد میشود! شما هم که معتقدید ما هر چه به اصل دین نزدیکتر می شویم جنس فتنه نیز دینی تر می شود، یعنی ما به یک اشتراک نظر در تحلیل گران می رسیم.
- ظاهرا همین طور است. من معتقدم طبق این روال که ما هر ده سال یک بحران از درون و پوست اندازی داشته ایم، پس ده سال دیگر هم فتنه ای جدید ظهور می کند با رنگ و لعابی دینی تر که تشخیص در آن فتنه مشکل تر از موارد قبل می شود و البته سیقل یافتگی جامعه نیز بیشتر می شود.
* فکر نمیکنید جریانی که این صاحبنظران به آن اشاره دارند نشانههایی از خود را در اطراف رییسجمهور بروز داده و حتی بر نحوه گویش ایشان هم تأثیر گذاشته مثل ورود ایشان به اظهارنظر در مورد حرمت عامل نشدن برای تراشیدن ریش و استفاده از کراوات؟!
- من نمی خواهم الان برای این تحلیل خودم مصداق تعیین کنم هر چند نشانه هایی برای آن دارم اما به نظرم احمدی نژاد به دلیل سلامت و اخلاصی که دارد نباید در صف مقابله با ولایت دنبال او بگردیم. به نظرم در آینده برخی از این وصله های ناموزون جدا می شوند و ورق برمی گردد. اتهام مقابله با ولایت فقیه وصله ناچسبی به دکتر احمدی نژاد است هر چند انتقادات دیگری به ایشان وارد است.
* بالاخره شما مانند برخی احمدی نژاد را یک ملاک و شاخص می دانید یا نه؟
- قطعا نمی دانم! احمدی نژاد فرمانده خوبی در لشکر سربازان ولایت است اما نقطه نهایی اتکای ما در دوره غیبت که نیست تا او را شاخص بدانیم.
* لطفا بیشتر توضیح دهید.
- ببینید ما در دوره غیبت موظف هستیم از فردی تبعیت کنیم که ملاک هایی مانند تقوا و مراقبت، اجتهاد، زهد و بی میلی به دنیا، شجاعت و قدرت مدیریت را دارد. احمدی نژاد واقعا تمامی این شرایط را در حد قابل قبولی داراست الا اجتهاد. پس ما نمی توانیم ایشان را نقطه اتکا قرار دهیم. چون در دوره غیبت توصیه شده ایم به کسی اتکا کنیم که یکی از ویژگی هایش اجتهاد است. اتفاقا احمدی نژاد از همین ناحیه در حال آسیب رسانی به خودش است.
* صراحتا بفرمایید که به نظر شما تفکر مشایی فتنه آینده نظام است یا نه؟
- بنده به مشایی انتقاد دارم و مواضع او را در یادداشت هایی که در سایتم موجود است نقد و تحلیل کرده ام اما به نظرم بزرگ کردن مشایی تا این اندازه هم درست نیست. مشایی یک آدم معمولی است با مطالعات دینی و البته فردی استاد ندیده به همین دلیل شما اعوجاج هایی را در تفکراتش می بینید که در برخی موارد به دلیل بیان نارس و همراه با شیک گویی غلط آقای مشایی، برداشت نوعی التقاط هم از بیاناتش می شود نمونه اش همین نظر ترویج مکتب ایران به جای مکتب اسلام!
* لطفا این شیک گویی غلط را کمی بازتر کنید، منظورتان چیست؟
- ببینید آقای مشایی می خواهد حرف نو بزند برای همین دائما اصطلاح خلق می کند اما بعد مجبور است بدود دنبال همین اصطلاحاتی که خلق کرده تا از آنها برداشت دیگری نشود! خب کدام عاقلی این کار را می کند؟ از طرفی به عقیده من چون اطلاعات دینی دارد، نظرات خودش را مبتنی بر دین می داند و هر نظری می دهد می گوید این عین قرآن است!
*با این حساب شما انتقاد نرمی نسبت به مشایی و روند رفتاری او دارید در حالی که جریان عدالت طلبی بدترین ضربات را از جانب رفتارهای او و حمایت رییس جمهور از او خورده است...
- اصلا بحث انتقاد نرم و سخت نیست. من شاید از صریح ترین منتقدان آقای مشایی هستم و بارها به او گفته ام که اگر ولایت پذیر هستی به توصیه آقا عمل کن که به شما گفت اتقوا من مواضع التهم ولی ایشان همواره سعی می کند در موضع تهمت خودش را قرار دهد و همین هم به ما هزینه وارد می کند. باضافه این که برخی سئوالاتم در باره او و رفتارهای جریان فتنه نسبت به او برایم حل نشده است...
*مثلا چه سئوالی؟
- در دوره انتخابات دهم یک سیدی بین مردم توزیع شد با نام 90 سیاسی. این سیدی ملغمهای بود از راست و دروغ که سعی کرده بود به اشکالات و نقطه ضعفهای آقای احمدینژاد بپردازد. شما در 90 سیاسی هر موضوعی را می دیدیدالا یک موضوع!
* چه موضوعی؟!
- موضوع مشایی! در 90 سیاسی به همه چیز پرداخته شده بود الا موضوع مشایی در حالی که نسبت به این موضوع حساسیت بالایی در جامعه وجود داشت و طرح و یادآوری آن می توانست برای جریان فتنه ثمر داشته باشد.
* یعنی میخواهید بگویید پدرخوانه فتنه و جریان او این شخص را در آب نمک خواباندهاند ویک ارتباطی بین ایشان و آنها وجود دارد؟!
- نمیدانم اما این برای من سوال است و حتی از خودش هم سوال کردم که فلانی! راستی چرا جای تو در 90 سیاسی خالی بود؟!
* چه جوابی داد؟
- گفت از خودشان بپرسید! من هنوز جوابی برای این سوالم پیدا نکردهام و از طرفی هم نمیتوانم باور کنم که جریان مخالف دولت همه همت خود را برای تخریب احمدینژاد در 90 سیاسی به کار گرفت اما شخص مورد نظرمان را ندید و یادش رفت!؟ این در حالی است که این آقا اکنون نقش مؤثری را در عزل و نصبها بازی میکند و عمدتا کسانی که با توصیه او نصب می شوند از حاشیه هایی برخوردارند! همین که ما می بینیم برخی از معاونین وی در دوره میراث فرهنگی رابطه محکمی با دانشگاه آزاد دارند در حالی که مدیریت آن سایه احمدی نژاد را با تیر می زند!
* پس شما مشایی را یک جریان مرموز می بینید که به دنبال لطمه زدن به این جریان عدالت طلبی است؟
- ما مشایی را در دوره دوم خرداد ندیدیم، هیچ تحرکی، تلاشی و هیچ اثری، حداقل من که با بسیاری از فعالان جبهه ولایی آن دوره ارتباط داشتم، اسم مشایی را هم نشنیدم، آن وقت امروز که می بینم آقای مشایی نسبت به حاج حسین شریعتمدار تعرض می کند و او را کسی می داند که در آینده معلوم می شود که از ابتدا با جریان اصولگرایی نبوده، برایم شنیدن این حرف سخت خواهد بود! حاج حسین شریعتمدار با این سابقه دیروز و عمار بودن امروز کجا، مشایی با این سابقه پر ابهام دیروز و علامت سئوال های امروز کجا!؟
* شماها خودتان از کی نسبت به مشایی حساس شدید؟
- از همان ابتدا که حرف های چندپهلوی دینی می زد نسبت به مواضع ایشان علامت سئوال داشتیم اما بد نیست بدانید یک سال بعد از تشکیل دولت نهم، آیت الله مصباح از بحران آفرینی مشایی برای جریان عدالت طلبی خبر داد و ما را هوشیار کرد و برای ما به تجربه ثابت شده حساسیت های آیت الله مصباح نسبت به یک نفر مانند حساسیت یک پزشک نسبت به یک بیماری است که جامعه علائم آن را نمی فهمد اما آن پزشک تشخیص می دهد. شما دقت کنید مشایی هر وقت آبی ریخته در جوب دشمنان احمدی نژاد رفته...
* خب چرا همیشه مورد حمایت احمدی نژاد است؟
- چون حب الشی یعمی و یصم! مگر شهید رجایی به کشمیری تا حد اقامه نماز جماعت اعتقاد نداشت؟ به همین دلیل هم ما بین احمدی نژاد و مشایی تفکیک می کنیم، شاید در مواقعی باعث رنجش احمدی نژاد هم شود اما چه کنیم نگاه ما به ایشان مطلق نیست.
* نظر شما در خصوص مواضع اخیر دکتر احمدی نژاد در خصوص دایره اصولگرایی و این که نباید ریش تیغ زده ها و کراواتی ها را از آن خارج کنیم، چیست؟
- به نظرم آقای احمدی نژاد در مواردی در خصوص مثال هایی که می زند دقت نمی کند، در مصاحبه مربوط به حجاب هم این بی دقتی صورت گرفت. اخیرا در ملاقاتی که با رییس جمهور داشتیم در خصوص این موارد هم بحث کردیم.
* چگونه این مسأله را به ایشان گوشزد کردید؟
- ببینید ما شک نداریم که احمدی نژاد در خصوص مساله بدحجابی قائل به ترویج آن یا حداقل سکوت در برابر این ناهنجاری نیست بلکه ایشان در شیوه برخورد حرف هایی برای شنیدن دارد اما از نحوه بیان و گاهی مثال هایی که زده می شود انتقاد داریم چون طوری القا می شود که انگار دولت در برابر معضل بد حجابی منفعل است.
*احمدی نژاد چه پاسخی داد؟
- ایشان پذیرفت که در ادبیات و مثال هایی که می زند تجدید نظر کند.
* به نظر می رسد که شما بر خلاف گذشته با آن جدیت از احمدی نژاد حمایت نمی کنید؟
- هنوز هم با تمام وجود از احمدی نژاد حمایت می کنم. هنوز هم اگر فضای انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری در برابرم باشد و علم هم داشته باشم که اتفاقات بعد از آن از سوی احمدی نژاد همین ها خواهد بود که الان اتفاق افتاده باز هم نه تنها به او رای می دادم بلکه به همین میزان برای رای آوری او تلاش می کردم. ببینید ما نباید فراموش کنیم که اشکالات دکتر در مقایسه با انحرافات دیگران قابل مقایسه نیست.
اصلا به نظر من موضوع همین تفاوت میان اشکال داشتن یک نفر و انحراف داشتن در مبانی اوست. ما در مواضع احمدی نژاد اشکال می بینیم ولی انحراف نمی بینیم. در حالی که شاهدیم برخی از شخصیت های دیگر حتی در جبهه اصولگرایی، انحرافات مبنایی در مواضع خود دارند! ما در انتخاباتها شاهدیم که برخی برای به دست آوردن رای دست به هر کاری می زنند. برای همین جریان حزب الله نباید فریب بخورد.
ارسال نظر