گوناگون

وضعیت القاعده پس از ظهور داعش

پارسینه: الوقت- این مقاله وضعیت کنونی القاعده را از سه منظر فعالیت های رسانه ای، رقابت با داعش و ماهیت شبکه ای یا سازمانی آن بررسی می کند.

١٠ سال پیش الظواهری، رهبر کنونی القاعده اعلام کرد که "ما اکنون در یک جنگ هستیم و بیشتر از نیمی از این جنگ در رسانه ها جاری است". اگر ما سخن الظواهری را درباره نبرد رسانه‌ای بپذیریم، به نظر می رسد که القاعده در این جنگ شکست خورده است .

در واقع،‌ فعالیت های رسانه ای القاعده مرکزی، بعد از آنکه داعش خود را خلیفه خواند، نشان می دهد که القاعده نتوانسته است در پیام های خود به مشکلات روز اشاره کند .

برای مثال از زمان شکل‌گیری داعش تا اوایل آوریل ٢٠١٤، القاعده ٢٥ پیام رسانه ای مختلف منتشر کرد که بسیاری از آنها به زبان اردو بود و یا محتوای آنها مربوط به مسائل گذشته بود که از جمله می‌توان به انتشار سخنان کشته‌شدگان القاعده، برخی سخنان اسامه بن لادن که پیش از مرگش منتشر نشده بود و پیامی به مناسبت سالگرد ایجاد القاعده اشاره کرد که به صورت محسوسی در هیچ کدام از آنها اثری از الظواهری نیست.

یکی از بزرگ‌ترین مسائل مربوط به نیروهای به اصطلاح جهادی، درگیری گسترده القاعده و داعش است که توجه جوامع علمی را که روی آن مطالعه می کنند، هم به خود جلب کرده است.

در این میان، به نظر می رسد که تلاش های عمومی القاعده بی فایده جلوه می‌کند. برای مثال می توان به بیانیه‌ای از الظواهری خطاب به البغدادی، سرکرده داعش اشاره داشت که به او گفته بود در عراق بماند و سوریه را به جبهه النصره بسپارد. واکنش بغدادی به این بیانیه تمسخر و نادیده گرفتن آن بود.

از سوی دیگر، از یک سال پیش، زمانی که رقابت میان این دو گروه آشکار شد، داعش تلاش کرده تا کنترل وابستگان القاعده را به دست گیرد .

برای مثال، گروهی از نیروهای القاعده همراه جنگجویان پاکستانی و افغانی طالبان با البغدادی بیعت کردند و ولایتی را به نام خراسان به عنوان استانی از قلمرو داعش در منطقه تاریخی متعلق به القاعده تأسیس کردند .

از سوی دیگر، بسیاری از متحدان القاعده در عربستان، یمن، مراکش، الجزایر و لیبی همانند جبهه النصره در سوریه و عراق با داعش بیعت کرده اند.

البته باید توجه داشت که همزمان بسیاری از رهبران القاعده در شمال آفریقا، سومالی، یمن و سوریه با الظواهری تجدید بیعت داشته اند. حتی رهبر جدید الشباب نیز به محض به دستگیری رهبری گروه، با الظواهری بیعت کرده است .

مسئله دیگر، درک ماهیت کنونی القاعده است. آیا القاعده اکنون یک سازمان مستقر در پاکستان است یا فقط یک شبکه یکپارچه؟ قبول القاعده به عنوان یک سازمان اندکی دشوار می نماید. به خصوص آنکه دو نفر رهبر آن هستند و یکی از آنها ناصر الوحیشی در یمن است.

عملکرد القاعده به عنوان یک شبکه، نه بسیار عالی، اما خوب محسوب می شود. آنها در سوریه، یمن و لیبی به موفقیت دست یافته‌اند. بنابراین، چنین به نظر می رسد که اگر منابع مالی القاعده را بتوان از پاکستان به دیگر نواحی منتقل کرد، بخت بقای آن به میزان قابل توجهی افزایش می‌یابد.
دیگر مسئله ای که حل نشده باقی می ماند، تأثیر داعش بر قدرت و میزان همکاری در شبکه القاعده است. واقعیت این است که توجه بیشتر داعش به تولیدات رسانه‌ای خود و نحوه سربازگیری آن، تأثیر به مراتب بسیار بیشتری نسبت به وابستگان القاعده داشته است.

با این حال حتی اگر الظواهری ساکت بماند، شبکه القاعده نخواهد مرد. در حالی که شبکه داخل پاکستان ضعیف خواهد شد، پیروزی شبکه گسترده القاعده بیشتر خواهد بود. به نظر می رسد که حتی با وجود سکوت الظواهری، این شبکه به حرکت خود ادامه می دهد و امیدوار است که پرچم خود را در مقابل داعش برافراشته کند و همزمان با دشمنان محلی و جهانی خود بجنگند.

موسسه سیاستگذاری خاور نزدیک واشنگتن

ارسال نظر

  • ناشناس

    این یک موقعیت تاریخی برای ایران است، که با اتحاد با برادران سنی مذهب، ریشه وهابیت را بکند. مسئله فلسطین، باید اولویت بعد از انهدام وهابیت باشد. امروز جهان اسلام و غرب هردو میتوانند در این امر متحد شوند! فراموش کردن این اولویت تاریخی، از دست دادن یک فرصت درخشان برای تشیع و حتی تسنن است! اول درمان بیماری اسلامی: وهابیت, که دنیا بر آن مصمم است، بعد پی گیری بیداری اسلامی! مسئله فلسطین تا نابودی آل سعود و ایدئولوژی وهابی، که حتی در حماس هم راه یافته، و بزرگترین متحد ایران، سوریه را هم تهدید میکند، حل نخواهد شد! اول نیروهای خود و برادران مسلمان را بر نابودی این قرائت وحشیانه از اسلام متمرکز کنیم، بعد به مسئله فلسطین بپردازیم!

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار