"عبدالکریم سروش در حال ایجاد یک آئین جدید دینی است!"
پارسینه: آرش نراقی از چهره های جریان روشنفکری دینی در یادداشتی از آخرین تحولات فکری این طیف خبر داد؛ در این یادداشت آمده است:
به نظرم جریان روشنفکری دینی (به قرائت سروش) در حال گردش مهمی در سیر تکاملی خود است. بخش مهمی از هویت این جریان رویکرد انتقادی آن نسبت به سنّت بوده است که از مهمترین وجوه جذابیت این برنامه فکری است. خصوصاً در سالهای پس از انقلاب درآمیختگی عمیق سنّت دینی با سیاست، نقد سنّت دینی را به نقد سیاست جاری کشور نیز بدل کرد، و این وجه البته بر جذابیت این برنامه فکری خصوصاً نزد اقشار نا-دین گرای جامعه ایرانی افزود. اما به نظر می رسد که این جریان (در قرائت سروشی آن) رفته رفته آماده می شود تا گام تازه تری را بردارد- گامی که شاید بتوان آن را «مرحله فرقه سازی» یا «مرحله آیین سازی» نامید.
-سروش از مدتها پیش در سخنرانی ها و نوشته هایش زمزمه هایی را در خصوص ضرورت تأسیس یک فرقه یا آیین دینی تازه آغاز کرده بود. و به نظرم اکنون مایل است که گام های عملی تازه تری را برای اعلام موجودیت این فرقه یا آیین دینی تازه بردارد. برای مثال، به نظرم شاید بتوان مدعای او را در خصوص خوابنامه خواندن قرآن تلاشی در همین جهت دانست.
-ادیان یا فرقه هایی که در درون یک دین متولد می شوند، دست کم در مراحل اولیه تکوّن خود می کوشند تا بدون نفی و انکار مطلق منابع حجیت دین مادر، اقتدار و حجیت آن منابع را چنان تفسیر کنند که در مصاف با آیین تازه چندان تیز و برّا نباشد. برای مثال، مسیحیت که از درون آیین یهودیت برآمد هرگز اعتبار عهد عتیق را یکسره نفی نکرد، اما قرائت تازه ای از آن بدست داد تا اعتبار آن در سایه عهد جدید رنگ بازد. آیین اسلام هم بی آنکه اعتبار عهد عتیق و عهد جدید را یکسره نفی کند، قرائتی از آن متون عرضه کرد تا جا برای اقتدار بی رقیب قرآن بگشاید (آموزه تحریف.)
-به نظرم شاید بتوان مدعای خوابنامه بودن قرآن را هم (صرفنظر از درست یا نادرست بودن آن) تلاشی دانست که از طریق آن صاحب مدعا می کوشد بدون نفی مطلق اعتبار و حجیت قرآن، جایی برای «عشق نامه های غیرجهادی» دیده وران و خواب دیدگان نسلهای بعدی بگشاید. دیدورانی که حجیت خوابهای شان می تواند مبنایی برای تأسیس یک آیین تازه تلقی شود.
-البته باید در انتظار بود و دید که آیا جریان روشنفکری دینی در مرحله آیین سازی اش تجربه آیین پروتستان (در مسیحیت) و تشیع (در اسلام) را بازمی آزماید، یا به راه آیین مورمون ها (در مسیحیت) و آیین بهایی (در تشیع) می رود
مقاله زیبایی است اما
آیین مسیحیت از درون یهودیت خارج نشده است
و درثانی بر حسب کدام منطق ثابت و ادله قاطعی ایشان را مرتد و فرقه پرداز میدانید. صد البته گفته مرا رد خواهید کرد ولی یادمان باشد خروج و فرقه سازی علیه ادیان عین ارتداد است
خدا لعنت کنه باعث و بانی اسلام خراب کنی را !!!!!!اصلا هر دینی را!!!!
من هیچگاه به دینی که حاج فرج دباغ به جهانیان عرضه کنه نخواهم گروید
مسیحیت فرقه نیست. مسیحیت برای اصلاح انحرافاتی که در یهود ایجاد شده بود امد و مبنای الهی دارد و نبوت دارد. پس لطفا احمقی مثل سروش را بدین شکل تا حد عیسی بالا نبرید.
ولی بله قبول دارم که سروش و گنجی دنبال فرقه سازی جدیدند.
سروش بدبخت و عاقبت به شر. به همراه گنجی بدبخت تر از خودش. فی الدرک الاسفل من النار هستند.