چند نکته درباره یک نسبت ناروا به ارتش
پارسینه: واقعاً آقای عباسی اگر عذرخواهی نکند، چگونه میتواند در چشمان خانوادههای شهدای ارتش نگاه کند و بگوید که اگر کشور را آب ببرد صدای ارتش درنمیآید؟!
به گزارش پارسینه به نقل از «عصر ایران» با اشاره به سخنان نسنجیده فردی که خود را یک استراتژیست میخواند، از او و اظهارات حاشیهسازش انتقاد کرده و آورده است: اظهارات آقای حسن عباسی درباره ارتش موجی از انتقادات علیه این نظریهپرداز جناح راست را باعث شده است.
او در سخنانی که اخیراً منتشر شده است، درباره ارتش میگوید که اگر کشور را آب ببرد ارتش اصلاً صدایش درنمیآید و هیچ موضعی اتخاذ نمیکند.
در واکنش به این اظهارنظر عجیب و بیسابقه، فرمانده ارتش نیروی زمینی ارتش اعلام کرد که عباسی یا باید بابت سخنان نسنجیدهاش عذرخواهی کند یا باید خود را آماده شکایت کند.
درباره سخنان واقعاً نسنجیده عباسی، نکات زیر قابل تأمل است:
۱ - وی این سخنان را در مقام مقایسه بین سپاه و ارتش به زبان آورده است و این، بزرگترین خطای استراتژیک است، چراکه ارتش و سپاه، دو بال دفاعی کشور هستند و مقایسه و ترجیح یکی بر دیگری، قطعاً منطبق با خردمندی نیست.
۲ - جفای بزرگ به ارتش و ارتشیان است که یک صاحب تریبون، با کمال صراحت بگوید که اگر کشور را آب ببرد، صدای ارتش درنمیآید.
دادن چنین نسبت بیشرمانهای به ارتش در حالی است که هنوز ارتشیانی که در ۸ سال دفاع مقدس رشادتها کردند، در قید حیات هستند و هنوز پنجشنبههای هر هفته، خانوادههای ۴۸ هزار شهید ارتشی، سر مزار عزیزانشان میروند و با آب دیده و گلاب، آرامگاه آنان را شستوشو میدهند.
واقعاً آقای عباسی اگر عذرخواهی نکند، چگونه میتواند در چشمان خانوادههای شهدای ارتش نگاه کند و بگوید که اگر کشور را آب ببرد صدای ارتش درنمیآید؟!
ارتش جمهوری اسلامی ایران، همان ارتشی است که در کمتر از نصف روز بعد از حمله عراق به کشورمان، با ۱۴۰ فروند هواپیمای جنگی به دشمن حمله کرد و پایگاههای هوایی الرشید بغداد، کوت در استان العماره، موصل در استان نینوا، ناصریه در استان ذیقار، شعیبه در استان بصره، پایگاه هوایی کرکوک در استان کرکوک، پایگاههای هوایی حبانیه شامل دو پایگاه تموز و هضبه در غرب بغداد، پایگاه هوایی امالقصر، فرودگاه بینالمللی بغداد و فرودگاه المثنی را در هم کوبید.
هر دو باند پروازی پایگاه کرکوک، پالایشگاههای نفت کرکوک و بصره، فرودگاه حبانیه شمالی، فرودگاه المثنی، پلهای ارتباطی تنومه و بصره و چاههای نفت باباگرگر و مخازن نفت موصل و تأسیسات گازی کرکوک، تنها قسمتی از خسارتهای وارد به عراق بود.
با انجام این عملیات، نیروی هوایی عراق بیش از ۵۵ درصد از توان خود را از دست داد و تا مدتها پایگاههای هوایی آنان قادر به استفاده از تمام یا بخشی از توان خود نبودند. پایگاه هوایی الرشید به عنوان یکی از مهمترین پایگاههای هوایی عراق، تا ۶۹ روز نتوانست عملیاتی شود.
این ارتش ایران بود که عملیات بینظیر " H۳ " را انجام داد و دهها هواپیمای عراقی را در مرز اردن در هم کوبید و تمام تحلیلگران نظامی وقت را از این عملیات پیچیده و تاریخی انگشت به دهان کرد.
این نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که در همان ابتدای جنگ، نیروی دریایی عراق را در هم کوبید و عراق را در تمام ۸ سال جنگ، از این نیروی راهبردی محروم کرد.
انجام دهها عملیات گسترده در جنگ تحمیلی به تنهایی با به همراهی سپاه، آیا میتواند از یاد ملتی برود که امنیت امروز خود را مرهون رزمندگان آن دوران هستند؟
آیا میتوان از نقش ارتش بهویژه هوانیروز و شهید صیادشیرازی در عملیات مرصاد که بعد از جنگ صورت گرفت، غافل ماند؟
آیا همین الان، ارتش در کنار سایر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، از مرزهای کشور پاسداری نمیکند؟
انصاف نیست ارتشی که همه ما مدیونش هستیم و قرار است در روز مبادا مدافع امنیت مردم باشد، چنین با بیانصافی مورد حمله قرار گیرد.
تضعیف نیروهای مسلح کشور، فارغ از این که نامشان ارتشی باشد یا سپاهی، قطعاً به نفع کشور نیست و امیدواریم آقای حسن عباسی نیز بهموقع عذرخواهی کند.
سخنان دکتر حسن عباسی سنجیده و محکم است و ایشان هرگاه سخنوری میکند دل امت حزب الله را شاد و دل امت حزب الشیطان را ناشاد میکند. ارتش در جنگ هشت ساله فعالیت زیاد کرد لکن همه کاره در آن هنگامه سپاه بود این یک واقعیت است. نیروهای در اختیار سپاه خیلی خیلی بیشتر از ارتش بود چراکه بسیج جزئی از سپاه بود و اکثر عملیات ها بر محوریت سپاه می چرخید ارتش بیشر کارهای مربوط به امور هوایی و دریایی را انجام میداد. به قول امام روح الله رحم الله:اگر سپاه نبود کشور هم نبود
البته هیچ کسی به جز اهل بیت رسول خدا و رسول خدا معصوم مطلق نیست و ممکن است افراد لغزش هم داشته باشند
از قدیم گفته اند:
«آب که سر بالا برود.... ابوعطا میخواند»
حسن عباسی ها در این سرزمین فراوانند....
از حسن عباسی همین قدر میدانم که نه منصوب است نه منتخب،نه رییس است نه وکیل،نه دیپلمات است نه چه میدانم عضو شورای مرکزی فلان حزب و تشکیلات،شاید همین باشد که وقتی خبرگزاریها میخواهند از او نقل قولی کنند سخت درمانده میشوند که پس از اسم و فامیلش چه بنویسند،هرچند در این سالها مشخص شده است هیچکدام از این عناوین فضل نیست و احتمالا از آنجا که او هیچکدام از اینها نیست اینقدرجوانان دوستش دارند...
از سخنرانی معروف سوم خرداد 83اش در دانشگاه تهران تا الان نزدیک به 12سال است که همیشه مطرح است، درست است پنجشنبهها در اندیشکده اش استراتژی درس میدهد اما همگان او را به عنوان یک سخنران میشناسند که از سخن گفتن پروایی دارد، شاید علت اصلی اش هم همان باشد که گفتم: او هیچکدام از اینها نیست (وزیر،وکیل،دیپلمات،عضومجمع تشخیص مصلحت نظام یا حتی عضو هیات علمی فلان دانشگاه)،که اگر بود قطعا سخنرانی دهه هشتادش پیرامون تن فروشی دختران ایرانی در دبی و سوالش از رییس جمهور وقت، رییس شورای عالی امنیت ملی وقت و ......که آیا برای خودتان آرزوی مرگ نمی کنید پس از شنیدن این خبر بعنوان بغض فروخورده جامعه در آن زمان دست به دست نمیشد،یا کمی بعدترش در سخنرانی سال 88 دانشگاه تهران که پشت بندش به اوین فراخوانده شد یا سخنرانی مجددا دانشگاه تهرانش در سال 90 که مدیران وقت اقتصادی را برای مناظره پیرامون بلایی که "رباداری" بانکها بر سر معیشت و ایمان جامعه آورده است فراخواند و فقط با یک جواب از دولت اللهم عجل الولیک الفرج روبرو شد و آنهم ممنوع الورودی اش بود به قدیمی ترین دانشگاه کشور،یا همان کمی بعدترش که با آمدن دولت یازدهم فی الفور با شکایت دولت دادگاهی شد...اینها تقریبا همه چیزی است که از این مرد میدانم،همین:«او هیچکدام از اینها نیست!»راستش کار چندانی به صدق و کذب این سخنرانی جدیدش را ندارم، اما میشناسم کسانی را که برخلاف او «همه اینها هستند» یعنی هم رییس یکی از مهم ترین وزارتخانه هستند،هم دیپلمات هستند،هم عضو شورای عالی امنیت ملی هستند،هم عضو هیات علمی هستند و هم الباقی مناصب، اتفاقا آنها هم به دانشگاه تهران آمدند، حتی سخنرانی شان را تلویزیون هم پخش کرد،محمدجواد ظریف را میگویم، آذر سال92 بعد از توافق ژنو، تالار علامه امینی دانشگاه تهران،همانجا که وزیر از نیویورک برگشته ای که حتی تا ده فرسخی اش هم یک خمپاره منفجر نشده بود با پوزخندی گفت: «شما فکر می کنید آمریکا که با یک بمبش میتواند تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از چهارتا تانک و موشک ما میترسد؟»، اتفاقا سالن هم که پر از حامیان او بود یکصدا تشویقش کردند،چند نفری را که از حضار آن روز یادم هست را امروز #دلواپس یافتم که میگویند میدانید سخنان این مردک چه تاثیری در معادلات بین اللملی دارد و باعث تضعیف بنیه دفاعی ما میشود؟...مِن باب قضاوت در وجدان این "نئودلواپسان" که با فریادهای گوش خراششان ثابت کردند سکوت های وقت و بی وقتشان از رضایت است و الا زبان شکایتشان پر حکایت است:
عباسی سرهنگ است و شما حقوقدان، آیا از نظر حقوقی سخن این مرد که «هیچکدام از اینها نیست» بنیه دفاعی ما را در سطح بین الملل تضعیف می کند یا موضعگیری آن یکی مرد که «همه اینها بود»؟...اصلا حالا که اینقدر دلواپس توان دفاعی ما شده اید مختصر و مفید بگویید سخنرانی این مرد بودجه دفاعی ما را در ناامن ترین برهه تاریخی منطقه کاهش داد یا تصمیم هیاتی که در آن افرادش همه یا رییس بودند یا وزیر یا وکیل؟...آیا مردی که بدنش هنوز نصفه و نیمه ترکش های جنگ را دارد میداند توان دفاعی چیست یا آن اخوی که تا 598 امضا نشد بلیط پروازی از نیویورک به تهران رزور نکرد؟...راستی شما که ککتان پس از انتشار فیلم سخنرانی عضو مرکزی حزب کارگزاران در نفی حکومت دینی نگزید قرار است وجدانتان با این مختصر سوالات درد بگیرد؟ فی المثل داستان همان جمله است:«فلانی نه از حزب علی(ع)که از بغض معاویه» دلواپس شده است!
عباسی حیا کن خودت و از ملت جدا کن!هرتوهینیم فکر میکنی بهت کردیم اما پارسینه!!!!