لطفی که امامجمعه مشهد به موسیقی کرد
پارسینه: روزنامه شرق در یادداشتی نوشت:
اما این روزها برخی مخالفتهای باورنکردنی به موسیقی و اقدام به تحدید آشکار آن، سبب شده جامعه موسیقی و حتی فراتر از آن، جامعه هنری، یکصدا خواهان مراقبت از این گوهر ایرانی باشند.
یک: خلاف اخلاق خواندن کنسرتها و نیز جملات حیرتآوری مانند؛ «یک مشت مرفه بیدرد از برگزارنشدن کنسرت رگهای گردنشان بیرون میزند»، داغ دل هنرمندان را تازه کرده است؛ مرفه بیدردخواندن هنرمندان و هنردوستان از آنجور اشتباههای استراتژیک دلواپسانه است که نشان میدهد چقدر از متن جامعه ایرانی دور و بیخبرند.
دو: یکشنبه، نامه سرگشاده آقای احمدعلی راغب، آهنگساز شناختهشده «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو»، به وزیر ارشاد که هشدار داده برخی میخواهند موسیقی را به موقعیت پیش از تثبیت آن در جمهوری اسلامی سوق دهند؛ جمعه شب، سخنان آقای حسین علیزاده در میانه کنسرتش در تالار وحدت که گفت: «موسیقی شهید بخواهد در صف اولم»؛ پیشتر دلنگرانیهای صریح آقای حمیدرضا نوربخش، سخنگوی خانه موسیقی و اعلان این خبر که گلایه به رهبری انقلاب میبرند... و صد البته نقطه اوج این اعتراضات مدنی، نامه بیش از ششهزار موزیسین به رئیسجمهور (تا لحظه نگارش این نوشته)، حاکی از اتحاد همه سلایق برای صیانت از موسیقی است؛ این شاید نخستینبار است که اهل هنر گوشه عزلت و سکوت را کناری نهاده و برای زندهداشت یک میراث ملی، اخبار و اظهارنظرها را رصد میکنند و اینبار حتی کنشگرند.
سه: اتفاقا، جمعه ٢٢ مرداد که امامجمعه برای برگزاری کنسرت، دور مشهد خط قرمز کشید، جمعه مهم این ماجرا نبود، جمعه تعیینکننده، ٢٩ مرداد بود که پس از تمکین عجیب وزیر ارشاد، فقط در نماز جمعه شش شهر از میان بیش از ١١٤٨ شهر، با تحدید موسیقی و رفتار غیرقانونی اعلام همراهی شد؛ راستش هرچند این کم هم جای تأسف دارد؛ اما بهجای خود نشانه مثبتی است.
چهار: به لطف اظهارات امامجمعه، موسیقی و ضرورتهای وجودی آن به تیتر یک رسانهها بدل شد و در صدر مطالبات جامعه قرار گرفت. مقامات قوای مقننه و حتی قضائیه بدان توجه نشان دادند و شخص رئیسجمهور وعده حمایت داد. این میزان اهمیتبخشی حاکمیتی و رسانهای به موسیقی را تا پیش از آن اظهارات، هرگز به خاطر ندارم.
پنج: موسیقی همه تاریخ مظلوم بوده و هست، نمونه اخیرش که به حتم فهم آن هیچ جای دنیا ممکن نیست، نمایشندادن ساز در رسانه ملی است؛ انواع مسائل از تلویزیون نشان داده میشود؛ اما سهتار با این همه لطف و لطافت، ممنوعالتصویر است! موسیقی رشتهای است که حاکمیت تحصیل آن را از آموزشوپرورش تا دانشگاه در دسترس همگان قرار داده؛ اما فضاسازیهایی شده تا فارغالتحصیلان موسیقی تصور کنند امنیت شغلی و آینده روشن ندارند... .
اکنون به لطف آن سخنرانی شفاف برای حذف موسیقی، هم عمق مظلومیت این هنر به اثبات رسید و هم شاهد همبستگی مثالزدنی جامعه هنری هستیم؛ استمرار چنین همگراییهایی بسترساز توسعه هنر و حراست از حقوق قانونی جامعه هنری خواهد شد که حلقهای مفقوده در تاریخ اجتماعی ایران است. قدرت یافتن نهاد و انجمنهای فرهنگی هنری به تداوم این همگرایی میانجامد.
ارسال نظر