«گفتگوی ملی» بین جریانات سیاسی؛ ژست است یا ضرورت؟
پارسینه: نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی میگوید که برای تحقق طرح گفت و گوی ملی ابتدا باید گروههای سیاسی الزامات آن را بپذیرند و سپس باید از ظرفیتهای رسانه ای استفاده شود.
رئیس فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر از طرح جدیدی به نام «طرح گفت و گوی ملی» سخن گفته است. محمدرضا عارف وقتی برای افتتاح دفتر نمایندگان تهران به پردیس رفته بود، به اختلافات بزرگان نظام اشاره کرده و برای حل مشکلاتی از این دست، از طرح گفت و گوی ملی سخن گفت. او سپس در گفت و گویی با اشاره به پیگیری طرح گفت وگوی ملی در مجلس بر لزوم تعامل دو جریان اصیل انقلاب تاکید کرد. به اعتقاد عارف، اگر چنین طرحی اجرایی شود، اختلافات بزرگان نظام در فضای دوستانه حل میشود، تا آنچه نمود بیرونی دارد، تفاهم و همدلی باشد. او می خواهد این ماجرا را در مجلس کلید بزند: «با تدبیری که عزیزان ما در فراکسیون امید داشتند، ما میخواهیم گفت و گو را در سطح مجلس به طور جدی دنبال کنیم تا الگویی برای جامعه شود».
در توضیح طرحی که مدنظر عارف است، حجت الاسلام احمد مازنی موضوعات قابل بحث در این طرح را موضوعاتی می داند که اصولگرا و اصلاح طلب بر سر آن تفاهم دارند: «برای مثال همه مسئولان دولتی و غیر دولتی روی برخی مسائل از قبیل، از بین بردن فقر، کاهش فسادهای اجتماعی و ریشه کردن فساد توافق کامل وجود دارد». به گفته این نماینده مردم تهران؛ «در طرح گفت و گوی ملی، فقط منافع ملی مطرح است و منافع شخصی و حزبی بی معناست».
برای بررسی برخی ابعاد پنهان این طرح با یکی دیگر از نماینده های مردم تهران در مجلس و از اعضای فراکسیون امید به گفت و گو نشستیم. علیرضا رحیمی اجرای چنین طرحی را یک ضرورت می داند و برای تحقق آن به همکاری صداوسیما تاکید دارد اما می گوید که هنوز گام عملی برای تحقق این ایده برداشته نشده است.
مشروح گفت و گو با علیرضا رحیمی در ادامه می آید:
«طرح گفتوگوی ملی» به تازگی ازطرف آقای عارف مطرح شده است. این ایده فردی ایشان است یا از طرف فراکسیون امید مطرح شده و یا طیفی از اصلاحطلبها مدافع آن هستند؟
بخشی از جامعه طرفدار این ایده هستند و برای کشور نیز موضوع گفتوگوی ملی یک ضرورت است. برخی حواشی ناشی از اختلافات در فضای سیاسی داخلی که تبعاتی در جامعه گذاشته است، به دلیل نبود گفتوگوی ملی است. گاهی اوقات صداوسیما به عنوان یک تریبون وسیع ملی، گفتوگوهای یک طرفه ترتیب می دهد و این رسانه گسترده، ساختاری برای حرکت به سمت گفتوگوی ملی با هدف ایجاد آرامش و رضایت نسبی در فضای سیاسی کشور به دنبال نمی کند. لذا این ضرورتها ایجاب می کرد که چنین طرحی وجود داشته باشد و صحبتهای آقای دکتر عارف معطوف به یک ضرورت مهم در سطح ملی بود.
دلیل افزایش تاکیدها بر همراه شدن نیروهای اصیل انقلاب چیست؟ آیا می توان این فرض را محتمل گرفت که در سالهای اخیر تندروها انقلابی نما شدهاند و در حال پس زدن انقلابیهای باسابقه هستند. البته با فرض دومی مبنی بر اینکه گفتوگوی ملی بر اساس دور هم جمع شدن نیروهای معتدلتر امکان تحقق دارد.
این موضوع چندجانبه است و یکی از جنبههایش همین موضوع است که شما به آن اشاره کردید. جنبه دیگر آن عدم گفتوگوی بزرگان جریانهای سیاسی با یکدیگر است. جنبه دیگر آن عدم گفتوگوی مسئولان با یکدیگر در جهت حل مسائل فی مابین است که اگر حتی اختلاف نظری دارند این اختلافها به رسانهها کشیده نشود، یعنی هم در سطح فضای سیاسی و هم در سطح ساختار حکومتی و ساختار ملی، گفتوگوی ملی یک ضرورت حتمی برای کشور است و حتما منافع زیادی را به دنبال دارد. البته طرح ساده ای نیست و از نظر اجرایی بسیار پیچیده است و قاعدتا نیاز به تمرین و ممارست دارد. در وهله اول باید همه گروهها ضرورت حرکت به سمت گفتوگوی ملی را درک کنند. دوم الزامات آن را قبول کنند و نکته سوم ظرفیتهای ملی مانند صداوسیما و رسانهها این ضرورت را بپذیرند تا بتوانند همراهی کنند.
آقای عارف گفتهاند برای شروع می خواهند طرح گفت و گوی ملی را در مجلس اجرا کنند.
بله. این یک حرکت رو به جلو است. اگر ما در مجلس موفق شویم به سمتی برویم که دو فراکسیون اصلی گفتوگوهای موثر و سازنده ای با هم داشته باشند و در مقاطعی به سمت لیست مشترک یا به سمت در نظر گرفتن اشتراکات حرکت کنند، گامی به سمت جلو است و می تواند نمونه ای برای فضای سیاسی کل کشور باشد.
به نظر می رسد اجرایی شدن این طرح در مجلس، شبیه به همان شورای عالی فراکسیونهاست که قبلا پیشنهاد شده اما فراکسیون امید حاضر نشد آن را بپذیرد.
شورای عالی فراکسیونها موضوع جداگانه ای در ساختار داخل مجلس است. این طرح گفتوگوی بین دو فراکسیون سیاسی مجلس و در واقع مبتنی بر گفتوگوهای سیاسی خواهد بود، در حالی که شورای عالی فراکسیونها ترکیبی از فراکسیونهای سیاسی، تخصصی و کارشناسی است.
ولی شورای عالی فراکسیونها قرار بود تنها فراکسیونهای سیاسی را دربر گیرد.
خیر. شورای عالی فراکسیونها ناظر به کل فراکسیونهای مجلس بود هم تخصصی و هم سیاسیها.
اما پیشنهادی که ازطرف فراکسیون مستقلین مطرح شد به فراکسیونهای سیاسی معطوف بود، البته هنوز هم شکل نگرفته و اختلافات مستقلین و ولاییها در این شورا زیاد است.
شما عنوان را هم در نظر بگیرید می بینید که وقتی می گویند شورای عالی، یعنی هر چه فراکسیون هست در زیرمجموعه آن قرار می گیرد.
پس از نظر شما طرح گفتوگوی ملی تنها فراکسیونهای سیاسی و موضوعات سیاسی را در برمی گیرد.
بله. قاعدتا موضوعات سیاسی کشور طرح می شود اما در بخشهای فرهنگی و اجتماعی تبعات مثبتش را به جا خواهد گذاشت.
قبلا گفته شده بود که اصلاحطلبها مشغول رایزنی با نهادهای حاکمیتی برای بهبود جایگاه خود هستند. طرح گفتوگوی ملی این شائبه را پیش میآورد که ژستی باشد برای رسیدن به اهداف پیشینی شده که این جریان در حال پیگیری آن است.
ژست نیست بلکه یک ضرورت است. البته تاکید کنم که اصلاحطلبها به حاکمیت نزدیک هستند. در هفت اسفند 94 مردم انتخاب کردند و نشان دادند چه کسانی به سلیقه آنها نزدیکتر هستند.
می توانیم بگوییم مشی اصلاحطلبها عوض شده است و دیگر بر اساس مشی اعتراضی دهه 80 رفتار نمی کنند و در دهه 90 مشی تعاملی دارند.
کل جامعه ایران رو به بلوغ است، همچنان که حرکت کل جهان رو به بلوغ است، حرکتهای سیاسی نیز رو به بلوغ می روند. اصلاحطلبها نیز در دو سه گام اخیر نشان دادند که به سمت پیشرفت حرکت می کنند.
به لحاظ عملی این طرح گفتوگوی ملی چطور قرار است اجرایی شود؟
در وهله اول مهم این است که الزامات آن توسط گروههای سیاسی پذیرفته شود و از ظرفیتهای رسانه ای استفاده شود.
گفتوگوهایی با سایر جناحهای مخالف برای تحقق این امر صورت گرفته است؟
هنوز نه.
باسلام احتراما بنظرحقیر این تفکر گفتگوی ملی همیشه لازم وحتی ضروری است اما نه بین دوحزب بلکه بین تمام ایرانیان ازهر قوم ونزادی باشند چون در 8 سال دفاع مقدس در جبهه کسی نمی گفت ازچه دین ونزادی هستی هدف فقط حفظ ایران وشکست متجاوزبود ...