وعدههای نجومی رقبای روحانی از کجا میآید؟
پارسینه: دوازده سال از آن روزها می گذرد. روزهایی که مردی با کاپشن بهاره، شوار پارچه ای گشاد، پیراهنی بزرگ تر از سایز، صورتی استخوانی و پر از محاسن بر ایرانیان نازل شد. جز اندکی در تهران، کمتر کسی او را می شناخت.
به گزارش انتخاب، دوازده سال از آن روزها می گذرد. روزهایی که مردی با کاپشن بهاره، شوار پارچه ای گشاد، پیراهنی بزرگ تر از سایز، صورتی استخوانی و پر از محاسن بر ایرانیان نازل شد. جز اندکی در تهران، کمتر کسی او را می شناخت. به برکت مشارکت پایین در انتخابات شورای شهر ۱۳۸۲، دوستان اصولگرایش که در قالب جمعیت آبادگران به بهشت رسیده بودند، برایش قلاب گرفتند و او را شهردار پایتخت کردند. شهرداری که ژاک شیراک را الگوی خود قرار داده بود و می خواست از شهرداری به ریاست جمهوری برسد. تبلیغاتش با همه نامزدها فرق می کرد. پوسترهایش کاغذی کاهی و سیاه و سفید که او را بدون کفش، نشسته بر روی موکت، کاسه شیر سر کشان نشان می داد. در کنار مردمی که فقرا و ضعفای جامعه نامیده بود. خود را مردی از جنس مردم نام گذاشته بود. پشت پوسترهایش هم نوشته بود، این برگه با کمک های مردمی تهیه شده و لطفا پس از مطالعه آن را نگه ندارید و به دوستان و آشنایان خود بدهید.
تا همینجای کار، کم ابتکار به خرج نداده بود. دست روی نقاطی گذاشته بود که نه در ایران که حتی در جهان هم تا این اندازه شناخته شده نبود. وعده خانه دار کردن جوانان را داد. قول داد پول نفت سر سفره هم ایرانی بیاید. یارانه ماهیانه به هر ایرانی بالای ۱۸ سال اختصاص دهد. همه ایرانیان را سهام دار کند، به همه زمین بدهد. استدلالش هم پیچیده نبود. «حدود ۳۰ میلیون هکتار زمین برای احداث مسکن داریم که اگر این میزان دو میلیون هکتار به خانوارها اختصاص یابد می توان به هر خانوار هزار متر زمین داد تا آنها یک واحد ۱۰۰ متری در سه طبقه احداث و الباقی زمین را به باغ تبدیل کنند.»
او با تمام اینها که گفته شد و بسیارها که در این مقال نمی گنجد، ۸ سال پاستور نشین شد.
جانشین او، رویه اش اصولی بود، قول ویلا و ساختمان سه طبقه که به ایرانیان نداد هیچ، حتی از مردم خواست از دریافت پول تو جیبی که سلفش دستی به آنها می داد هم انصراف دهند. خوب و بد این مرد هم به پایان ۴ سال نخستش رسیده و حالا رقبایش برای تک دوره ای کردنش از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.
بازتولید ایده های احمدی نژادی
در دوران ۴ ساله روحانی، بسیار گفته و شنیده و نوشته شد از آنچه رفتار پوپولیستی و عوام فریبی احمدی نژاد نامیده می شد. ژاک شیراک ایران، پس از رسیدن به پاستور، رجب طیب اردوغان را بیشتر پسندید و ترجیح داد مدل خاورمیانه ای را بومی سازی کند. مسکن مهرش که ۴ سالی است دولت روحانی را گرفتار کرده، الگو برداری از سلطان اردوغان بود. رشد یکباره و پی نمودن پله های ترقی با سرعت برق و باد برای احمدی نژاد، بسیاری از هم فکرانش را به وسوسه انداخت. جانشینش در بهشت، از همان روز نخست رویای پا گذشتن در پاستور را در سر گذراند و امورات شهرداری را با عینک ریاست جمهوری سپری کرد. او هرچند یک دو بار در این راه شکست خورده، اما همچنان امید خود را از دست نداده و این بار با به روز کردن ایده های احمدی نژادی، خیال شکست روحانی را در سر می پروراند.
شهردار ۱۲ ساله تهران، هر روز وعده ای جدید می دهد. یک روز وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی را می دهد. وعده ای که باز هم ایده اش مربوط از همان مرد لاغر اندام و پیراهن سایز بزرگ بود. روز دیگر هم از ایده ایجاد شغل برای ۵ میلیون نفر سخن به زبان می آورد.
حجت الاسلام ولمسلیمن رئیسی هم البته در این میدان دوشادوش شهردار حرکت می کند. تولیت آستان قدس حتی بیش از قالیباف وعده ایجاد شغل داد. او می گوید در سال اول ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار و در مجموع ۴ سال ریاست جمهوری اش، شش میلیون شغل ایجاد خواهد کرد. تولیت آستان قدس رضوی همچنین از سه برابر کردن یارانه سه دهک اول سخن می گوید. حالا اینجا نامزدها آن مرد لاغراندام را هم رد کرده اند و وعده هایشان نجومی شده است.
انتقادها به وعده های نجومی
کار به جایی رسید که رئيس مجلس شورای اسلامی و نائب رئیس سابقش و حتی مراجع تقلید هم نسبت به این رویه اعتراض کردند.
علی لاریجانی ۶ اردیبهشت در اعتراض به این وعده ها گفت: «کرامت مردم بالاتر از پول دستی گرفتن است. مردم صدقه نمی خواهند. یک سیاستمدار صادق چنین وعده هایی نمی دهد و برای فریب کاری چنین صحبت هایی را مطرح نمی کند.»
آیت الله مکارم شیرازی هم پیشتر تذکر داده بود «نامزدها و طرفداران آن ها مسئولیت دارند که دروغ نگویند، وعده دروغ ندهند و عوام فریبی نکنند؛ ما مسلمانیم و اعتقاد داریم در روز جزا باید در مقابل همه کارهایی که انجام دادیم پاسخ گو باشیم، بنابراین نباید برای رسیدن به قدرت دیگران را تخریب کرد و به مردم دروغ گفت.»
حتی محمدرضا باهنر که تئوریسین جریان اصولگرایی شناخته می شود هم نسبت به وعده های نجومی نامزدهای اصولگرا واکنش نشان داد. نایب رئيس پیشین مجلس شواری اسلامی ۶ اردیبهشت ماه از کاندیداها خواست : «وعده های کاذب ندهند و اموال کشور را به تاراج نگذارند. سیاه نمایی هم نداشته باشیم. نگوییم برجام اثری نداشته، ما با برجام ۷ گل زدیم، هرچند شاید دو گل هم دریافت کرده باشیم.»
روح پوپولیسم همچنان زنده است
حالا هرچند محمود احمدی نژاد و معاونش رد صلاحیت می شوند، اما اندیشه های احمدی نژادی در میان دیگر نامزدهای اصولگرا دیده می شود. آنها با الگوبرداری از مدلی که رئیس دولت سابق به قدرت رسید و البته پیگیری وعده های نجومی، در تلاشند روحانی را تک دوره ای کنند، روش هایی که به نظر منسوخ می آیند و عدم کارایی شان اثبات شده به نظر می رسد. هم مردم، مردم سال ۸۴ نیستند و هم چنین وعده های نجومی تازه و نو نیست. جامعه ایران هشت سال با این وعده ها روزگار سپری کرد تا در آخر آنکه وعده داده بود، به راحتی بگوید، من کی گفتم پول نفت را سر سفره مردم می آورم؟
یارانه وعده ای پوپولیسم محسوب نمیشه چرا که مبلغ یارانه از آزاد شدن قیمتها حاصل می شود اما چرا همچنان پوپولیسم وجود دارد یک علتش می تواند همین فشار اقتصادی باشد که سیستم سرمایه داری بر روی مردم ایجاد می کنند که باعث می شود وعده های نجومی مطرح شود حکایت عرضه و تقاضاست
ریشه حقوق های نجومی در دولت قبل بود .هر کسی وعده بیشتر یارانه می ده دروغگوهست