ارگان سپاه پاسداران:نيروي انتظامي در خط مقدم جنگ نرم
پارسینه: زماني كه نيروي انتظامي در غياب ساير نيروها پرچم مبارزه با عمليات پنهان دشمن را در ميدان جنگ نرم به اهتزاز در مي آورد همه بايد با همه امكانات به كمك آن بشتابند. رسانه هاي دشمن شيپور جنگ مي زنند، سربازان دشمن در كوچه و خيابان در ماشين و خانه سرگرم نبردند، از زمين و آسمان تهاجم مي كنند، از كشته ها پشته هايي ساخته اند كه راه مي روند، شليك گلوله هاي آتشين لحظه اي قطع نمي شود.
نشریه صبح صادق در تحلیلی به نقش نیروی انتظامی در مقابله با جنگ نرم پرداخت، در این مطلب آمده است:
چند سالي است فرا رسيدن فصل گرما بهانه، زمينه و موعد ناديده گرفتن برخي شئونات ديني و اجتماعي شده است تا آنجا كه افرادي خودشان را مجاز مي بينند تا به هر شكلي كه خواستند در انظار و محيط عمومي ظاهر شوند و به تبع آن دست به كارهاي سخيف بزنند و محيط اجتماعي را از حالت عادي و شرم و عفافي كه از زندگي جمعي و روابط سالم اجتماعي حاصل مي شود، خارج و آن را آلوده كنند. اين وضعيت، رفته رفته نظام را هوشيار كرد و واداشت تا چاره جويي كند.
نظام براي مقابله با اين وضعيت دست به كار گسترده اي زد و به نتيجه خوبي هم رسيد، اما با كوتاهي دستگاه هايي كه در اين باره مسئوليت هايي متوجه شان شده بود همه بار ابتدا بر روي دوش نيروي انتظامي و سپس قوه قضائيه گذاشته شد. به عبارتي مي توان ادعا كرد باري را كه از نظر قانون مي بايست مراكز مختلف در يك همكاري جمعي حمل كنند در حال حاضر به تنهايي توسط نيروي انتظامي حمل مي شود و قوه قضائيه نيز در مراحلي به عنوان انجام وظيفه كمك مي كند. سير اين وضعيت در نهايت، امروز به آنجا رسيده است كه نظام از ناحيه نيروي انتظامي براي برخورد با اين معضل به برنامه تابستاني روي مي آورد و پر واضح است كه بين برنامه نوروزي نيروي انتظامي به ويژه بخش راهنمايي و رانندگي در تأمين امنيت جاده ها با برنامه تابستاني تفاوت ماهوي وجود دارد، يعني برنامه تابستاني امر زائد و كار اضافي است كه بر روي دوش نظام قرار گرفته كه مي توانست، نباشد.
در هر صورت اين وضع تحميلي ناخوشايند امسال نيز ضرورتاً نيروي انتظامي را به خود مشغول ساخت و چند روزي است كه نيروي انتظامي برنامه اش را براي اداره اين وضعيت و برخورد با ناهنجاري هاي برجسته آن آغاز كرده است.
الف- آغاز طرح: همانطور كه پيشتر اشاره شد زمان اصلي اجراي طرح «امنيت اخلاقي» تابستان است با اين حال نيروي انتظامي آهسته آهسته چند روز پيش از فرارسيدن فصل تابستان آن را در تهران شروع كرد، اما زمان اصلي و رسمي اجراي آن را براي تهران و استان هاي گيلان و مازندران 25 خرداد اعلام كرد كه اجراي آن چند روزي است كه آغاز شده است و قرار است در صورت لزوم 10 روز پس از اجراي آن در سه استان مذكور، در ساير استان ها نيز اجرا شود. به گفته برخي از فرماندهان نيروي انتظامي اين طرح در طول سال اجرا مي شود، اما در فصل تابستان حالت ويژه پيدا مي كند.
ب- ويژگي هاي طرح: بنابر اعلام فرماندهان نيروي انتظامي از جمله سردار رادان مواردي كه به حكم اين طرح با آنها برخورد مي شود عبارتند از: مشخص شدن موي زنان از دو طرف روسري، مانتوهاي كوتاه، بد پوششي در خانم ها و لباس هاي زننده، استفاده از پوشش هاي نامناسب توسط آقايان، ايجادكنندگان آلودگي صوتي، مزاحمان نواميس، اخلال گران امنيت تفرجگاه ها و فضاهاي عمومي و سگ گردي. براي انجام اين مأموريت 07 هزار مأمور نيروي انتظامي زن و مرد آموزش ديده اند و علاوه بر خودروهاي گشت، گشت هاي موتوري، پليس راهنمايي و رانندگي و پليس راه با متخلفان برخورد مي كنند.
نوع و مراحل برخورد به اين ترتيب است: ايجاد سابقه انتظامي، تغيير وضعيت ظاهري افراد، بازداشت و در نهايت معرفي به مقامات قضايي. در كنار اين طرح، سردار رادان از تشديد «طرح امنيت اجتماعي» نيز خبر داد كه زمان اجراي آن از ابتداي تابستان است كه به موجب آن علاوه بر انجام وظايف گذشته درخصوص برخورد با بدپوشش ها و مسايل جانبي با پسراني كه موهاي خود را با تقليد از مدل هاي غربي آرايش مي كنند نيز برخورد مي كنند. نكته قابل توجه در طرح امسال اين است كه واحدهاي گشت نيروي انتظامي مجهز به لپ تاپ هستند و كليه اطلاعات افراد را دارند و چنانچه معلوم شود كه اين افراد پيشتر تذكر گرفته اند، دستگير و به مراكز انتظامي منتقل مي شوند.
ج- چرايي اجراي طرح: افكار عمومي درباره اجراي اين طرح به سه دسته كلي تقسيم مي شود:
1- موافقان دينمدار: بر اساس شناختي كه از مردم و جامعه ايران وجود دارد و واكنش هايي كه در اينگونه مسائل از خود نشان داده اند و اظهارنظرهايي كه كرده اند، بيشتر مردم از اجراي طرح حمايت مي كنند، زيرا صحنه هايي را كه از ناهنجاري هاي موردنظر طرح «امنيت اخلاقي» شكل مي گيرد مغاير با احكام و شريعت اسلامي مي دانند و بر اساس اعتقادات ديني آن را برنمي تابند و اصرار متخلفان بر تخلفات شان را ضديت و يا بي اعتنايي نسبت به دين مي دانند و هميشه از اينكه عده اي با ناديده گرفتن دستورات دين آزادانه خلاف آن فرامين عمل مي كنند، اظهار ناراحتي مي كردند و منتظر بودند تا اقدامي براي متوقف كردن اين اعمال انجام گيرد تا از آن حمايت كنند.
2- موافقان غيردينمدار: افراد بسياري هم با اين بي بند و باري ها مخالفند، اما نه بر اساس دينمداري بلكه مصاديق اين ناهنجاري ها را دور از شأن جامعه ايراني مي دانند و تباهي هاي آلوده شدن به آن را به خوبي حس مي كنند. از نگاه آنها اين نوع تقليدهاي بي ارزش و ظاهربينانه از بيگانگان هيچ امتيازي محسوب نمي شود و بر مراتب تشخص و متانت نمي افزايد و بيشتر دلالت بر ضعف هاي پنهان شخصيتي مي كند كه افراد براي پنهان كردن آنها به اين مسائل روي مي آورند.
3- مخالفان: اين طرح مخالفاني نيز دارد كه دو گروه اند: گروه يكم، قربانيان يك توطئه بزرگند كه بيشتر آنها هيچگاه به قرباني بودن خودشان پي نمي برند و نيروي انتظامي هم در حين اجراي مأموريت در بيشتر موارد با اين گروه مواجه است. در اين گروه از هر قشر و طبقه و صنفي وجود دارد، تحصيل كرده و بي سواد- فقير و غني- زن و مرد- شهري و روستايي و ... گروه دوم، آنهايي هستند كه با انگيزه هاي مختلف گروه اول را اسير خود مي كنند، به دنبال خود مي كشند، مقلد مي كنند و به رفتار و خلق و خويي عادت مي دهند كه مورد پسند عموم جامعه نيست. در لابه لاي گروه دوم بايد دنبال افرادي گشت كه از همه لحاظ با ديگر هم گروه هاي شان تفاوت دارند، آنها عوامل و مزدور مستقيم دشمنند و با برنامه و طرح هاي سازماندهي شده بر تعداد قربانيان اضافه مي كنند.
با وجود اين سه دسته و زاويه نگاه شان به طرح مذكور، نظام نيز براي چرايي اجراي طرح به نكات اساسي توجه دارد كه به عنوان نظام و حكومت اسلامي مسئوليت دارد در قبال آنها به وظيفه اش عمل كند. آنها عبارتند از:
1- شريعت: جمهوري اسلامي ايران يك نظام سياسي مبتني بر دين است. از اين رو بايد تا آنجا كه در توان دارد و اقتضائات عديده امور مختلف اجازه مي دهد از هر امري مغاير با احكام و شريعت اسلامي جلوگيري كند. در حال حاضر امور بسياري در كشور جريان دارد كه ظاهر و باطني اسلامي دارد حال آنكه مي توانست به شكل ديگري باشد، اما چون حكومت اسلامي است و اسلام دستور داده فلان امر اينگونه باشد آن امر در جمهوري اسلامي در آن شكل و هيأتي كه اسلام خواسته جريان دارد. بنابراين چون دين مبين اسلام براي حجاب، لباس و ... دستور روشن و مشخص دارد حكومت وظيفه دارد آن را جاري سازد و با غير آن برخورد كند.
2- اباحي گري: مواردي كه در طرح «امنيت اخلاقي» گنجانده شده از مصاديق اباحي گري است. يعني اموري كه لاابالي گري و بي قيدي و بي توجهي محض را ترويج مي كند و به قربانيان القا مي كند كه براي هر نوع زندگي از آزادي مطلق در همه امور برخوردارند. مبتلا شدن افراد به چنين فهم و رفتاري مناسبات خانوادگي و اجتماعي را بر هم مي زند و هرج و مرج فردي در زماني كوتاه تمام جامعه را آلوده مي كند و در نهايت نظام زندگي از هم مي پاشد كه متأسفانه اخيراً چند نمونه مشمئزكننده آن مشاهده شد.
3- حريم شكني: همانگونه كه زندگي خصوصي افراد حريم دارد و همه موظفند آن را حفظ كنند و به آن احترام گذارند و قانون نيز از آن حمايت مي كند، جوامع نيز داراي حريم هستند و شهروندان موظفند حريم آن را رعايت كنند. قوانين چارچوب اين حريم را مشخص كرده اند و چنانچه افرادي با هر توجيه و بهانه اي بخواهند حريم جامعه را بشكنند وظيفه حكومت است تا به پشتوانه قانون با حريم شكنان برخورد كند.
4- مطالبات گناه آلود: زندگي آزادانه و بي دغدغه كساني كه نمونه هاي بارز ناهنجاري ها هستند با شيريني كه در اين رفتارها و نمودهاي آلوده به گناه است، ديگران را نيز به خود دعوت مي كند. اين شيريني مسموم كننده قادر است در زماني كوتاه صف هاي بلندي را به خود آلوده و ملحق كند. طعم اين شيريني اغواگر قربانيان را آنچنان اسير و شيفته مي كند كه در ميان آنها كمتر كسي امكان و توفيق گريز و بازگشت پيدا مي كند. اين آلودگي و غرق شدن در آن اصرار بر ماندن را به دنبال دارد تا آنجا كه هرگونه تلاش براي ممانعت از ادامه اين روند موجب نارضايتي تند و پرخاشگرانه مي شود و در صورت ادامه يافتن، از جنس مخالفت و ستيز مي شود.
5- تبديل به مطالبه سياسي: قربانيان اين روند گناه آلود در لحظه موعود به پياده نظام دشمن تبديل مي شوند و دشمن مي تواند از آنها در دل نظام اسلامي لشكر تشكيل دهد و با انگيزه برآمده از بستر آلوده به گناه آنها را در كوچه و خيابان به جنگ نظام بفرستد. قريب به اتفاق پياده نظام آشوبگر و تخريبگر فتنه88 از اين دست افراد بودند. در اين سير و روند مطالبات آلوده به گناه به سرعت مي تواند تبديل به مطالبات سياسي محرك اقدامات خشن و خطرناك شود.
در حساسيت و مشكلات اجراي طرح چنانچه ابعاد مختلف اجراي اين طرح به دقت بررسي شود نتايج ارزشمندي به دست مي آيد كه هر يك به كار بخش و مرحله اي از اين كار بزرگ مي آيد از جمله اينكه مشكلاتي رخ مي نمايند كه ضمن مشكل بودن بر حساسيت فوق العاده طرح هم دلالت مي كنند. برخي از اين مشكلات عبارتند از:
1- وجه عمومي: اهداف اين طرح كه نيروي انتظامي بايد در جست وجوي آنها باشد و آنها را بيابد در يك نقطه، محل و ساختمان مانند: خانه، باشگاه، سالن و ورزشگاه نيستند، آنها افرادي هستند در سطح شهر و مراكز مختلف آن كه به طبقات و صنوف مختلف اجتماعي تعلق دارند و از اعضاي خانواده هاي مختلف و با خلق و خوهاي متفاوت هستند. به عبارتي، چون وجه عمومي دارند در زير قسم هاي معناداري كه بتوان با بررسي آن موضوع را به سرانجام خوشي رساند، تعلق ندارند. شاخص ترين نشانه تقسيم پذيري آنها اين است كه در گروه كساني قرار دارند كه در اين طرح، رفتار آنها يك نوع ناهنجاري مشخص، شناخته مي شود.
2- محيط عمومي: پراكندگي قربانيان در سطح شهر و محلات و مكان هاي مختلف براي آنها تا حدودي مصونيت و حاشيه اي امن و براي نيروي انتظامي حزم و احتياط بازدارنده ايجاد مي كند. تجربه هاي گذشته نشان داده آن دسته از قربانياني كه با برنامه با نمادها و هيئت خاص در خيابان ها به راه افتادند و خودشان را در معرض نگاه نيروي انتظامي قرار دادند، اتكاي اصلي برنامه شان به محيط عمومي بود و مي دانستند چون در محيط عمومي هستند مي توانند بر سر راه برخورد قاطع نيروي انتظامي مانع ايجاد كنند و مأموران را وادار به مماشات و مدارا و نهايت فلسفه طرح را تضعيف كنند.
3- جوسازي: وجه عمومي و محيط عمومي در نهايت تبديل به عامل قدرتمند بازدارنده اي به نام «جوسازي» مي شود. نمونه هاي اين مورد نيز متعدد در دوره هاي گذشته اجراي طرح مشاهده شده است. وجود دوربين هاي بسيار كوچك و گوشي هاي همراه دوربين دار و احياناً فيلمبرداري هاي برنامه ريزي شده عامل قدرتمندي براي جوسازي رسانه هاي داخلي و خارجي بود. چنانچه «جوسازي» بتواند با برنامه ريزي و با مهارت و با استناد به چند تصوير انجام گيرد مي تواند كل طرح را با مشكل مواجه و حتي آن را متوقف كند.
4- عدم همكاري مراكز موظف: چنانچه كليه مراكزي كه در حوزه فرهنگ عمومي وظيفه و نقش دارند به وظايف مشخص قانوني شان عمل مي كردند، بخش كمتري براي نيروي انتظامي باقي مي ماند و بهتر از عهده مأموريتش برمي آمد. مي توان گفت تقريباً در ساير مراكز كار تعطيل است و نيروي انتظامي بايد كار بر زمين مانده آنها را در كنار وظيفه خودش انجام دهد و اين مشكل بزرگي است.
5- انتقادهاي تك بعدي: از نكات عجيبي كه به هنگام اجراي اين طرح ها مشاهده مي شود انتقادهايي است كه بهانه بحث فرهنگ سازي به حوزه مأموريت نيروي انتظامي مي شود. اين طور برخورد با طرح از همان ابتدا طرح را بر زمين مي زند. سخن درازي درباره فرهنگ سازي، لازم و بسيار هم ضروري است و چه بسا بتواند مسير طولاني اجراي اينگونه طرح ها را به يك سوم هم كاهش دهد، اما به شرطي كه در انداختن اين بحث ها به معناي تعطيلي اجراي طرح برخورد نباشد و يا منجر به تعطيلي آن نشود. هم بايد درباره فرهنگ سازي صحبت و كار شود و هم بايد با نمادهاي ناهنجاري هاي لجام گسيخته كه از رنگين كمان امنيتي خبر مي دهند، برخورد جدي شود.
زماني كه نيروي انتظامي در غياب ساير نيروها پرچم مبارزه با عمليات پنهان دشمن را در ميدان جنگ نرم به اهتزاز در مي آورد همه بايد با همه امكانات به كمك آن بشتابند. رسانه هاي دشمن شيپور جنگ مي زنند، سربازان دشمن در كوچه و خيابان در ماشين و خانه سرگرم نبردند، از زمين و آسمان تهاجم مي كنند، از كشته ها پشته هايي ساخته اند كه راه مي روند، شليك گلوله هاي آتشين لحظه اي قطع نمي شود. نقطه امن آنجاست كه جنگ نرم را باور كرده است. يعني زير سايه ولايت امام خامنه اي (مدظله العالي) كه با نگاه نافذش عمق اتاق جنگ دشمن را كاويد و مشاهداتش را به اين بيان ترجمه كرد: «تهاجم فرهنگي جبهه استكبار، همه كشورهاي دنياست اما در اين تهاجم مهم ترين هدف، نظام جمهوري اسلامي است. زيرا نظام اسلامي در مقابل نظام سلطه ايستاده و اثبات كرده كه در اين ايستادگي خود صادق است و توانايي مقابله و پيشرفت را نيز دارد.»
ارسال نظر