شکلگیری هلال سلفی از شیخنشینان تا شمال آفریقا/هلال سلفی در تقابل با هلال شیعی
به گزارش فارس نوشت:
پایگاه خبری «ویلسون سنتر» در مقالهای به قلم «رابین رایت» مینویسد؛ وهابیها در تلاشند تا با همدستی با سلفیها، آینده را در دست بگیرند؛ همانکاری که 30 سال پیش با پایهگذاری مدارس جنوب آسیا که طالبان افغانستان را به وجود آورد، انجام دادند.
بهار امسال، به خاستگاه خیزشهای عربی سفر کردم. در گوشهای از یک خیابان متروکه در «سیدی بوزید» در تونس -جایی که یک دستفروش خیابانی سراپا آغشته به تینر، در دسامبر سال 2010 کبریتی را روشن کرد که تمام خاورمیانه را شعلهور ساخت- یک میوهفروش دورهگرد در همان میدان ابراز تأسف کرد: «ما از آزادی بسیار بیشتری برخورداریم، اما شغلهای بسیار کمتری داریم». فرد دیگری گفت که «محمد بوعزیزی» دستفروشی که خود را به آتش کشید، این کار را نکرد تا در یک انتخابات دموکراتیک رأی دهد، بلکه این کار را کرد چون آزار مقامات بومی، به قیمت وسیله امرار معاش او تمام شده بود.
*سلفیها در حال بهرهگیری از بینظمی ناشی از تحولات
همانطور که دستفروشان اینها را بیان میکردند، نماز در مسجد آن سوی خیابان به پایان رسید. در میان مؤمنین، سلفیها هم بودند، یعنی مسلمانان سنی بسیار محافظهکار که برای تعریف نظم جدید، بر اساس سنتهای مذهبی قرن هفتم به جای واقعیات زمینی، در حال رقابتجویی هستند. سالها، سلفیهای بسیاری -«سلف» یعنی پیشین- از سیاست دوری میکردند و حاکمان مستبد را، مادامی که مسلمان بودند، میپذیرفتند اما در هشت ماه گذشته، گروههایی در خاورمیانه، به شکل جنبشهای سلفی قدرتمندی درآمدهاند که در حال بهرهگیری از سرخوردگی و بینظمی ناشی از تحولات هستند.
*سلفیها، جایگزینی برای نظامیان
یک هلال جدید سلفی که درحال تابیدن از قلمروهای شیخنشین خلیج فارس تا خاور نزدیک و شمال آفریقاست، یکی از ناشایستترین و آشوبسازترین حاشیهها برای نفوذ در قیامهای عربی است. این متعصبین تودهگرا، با درجات مختلف در حال حرکت به سوی فضای سیاسی هستند که روزی در اشغال نظامیان بود؛ نظامیانی که اکنون در حاشیه هستند. هر دو گروه، بنیادگرایانی هستند که موافق یک نظم جدید شکل گرفته در صدر اسلام هستند. با اینحال، سلفیها لزوماً جنگجو نیستند. بسیاری از آنها خشونت را رد میکنند.
*جبهه اصلاح، مخالفت با آزادی بیان، مخالفت با هنر
در تونس، سلفیها در ماه مه، حزب «جبهه اصلاح» را بنیان نهاده و تظاهراتی را از جمله در سیدی بوزید، رهبری کردند. تابستان امسال، آنها به کرات نمادهای آزادی بیان جدید را مورد حمله قرار دادهاند، یک گالری هنری را غارت کردهاند و از اجرای موسیقیدانان و کمدینهای سیاسی جلوگیری کردهاند. در مصر، سلفیها در سال گذشته، از میان احزاب گمنام و شکل گرفته به صورت شتابزده ظاهر شدند و 25 درصد از صندلیهای پارلمان را از آن خود کرد که نسبت به اخوانالمسلمین 84 ساله در جایگاه دوم بود. سلفیان، نفوذی در حال رشد در طغیان سوریه دارند و در الجزیره، بحرین، کویت، لیبی، یمن و در میان فلسطینیان، احزاب یا جناحهایی دارند.
*سلفیها بیشترین مخالفت را با اقلیتها و حقوق زنان دارند
سلفیها تنها بخشی از طیف اسلامگرای سریعاً در حال رشد هستند. گوناگونی اسلامگرایان در ابتدای قرن 21، یادآور گوناگونی جامعهگرایی در قرن 20 است. سلفیها بیشترین مخالفت را با اقلیتها و حقوق زنان دارند.
*وهابیون، در جستجوی در دست گرفتن آینده
یک ویژگی مشترک میان گروههای متمایز سلفی، حمایت از جانب وهابییها است که شاخهای متعصب از اسلامسنی در عربستان سعودی هستند. همه اهل عربستان وهابی نیستند. همه سلفیها نیز وهابی نیستند. اما وهابیون اساساً همگی سلفی هستند. اعراب بسیاری، به ویژه خارج از خلیجفارس دارای جمعیت پراکنده، به این مسأله بدگمان هستند که وهابیون در تلاشند تا با همدستی با سلفیها که به تازگی وارد امور سیاسی شدهاند، آینده را در دست بگیرند(همانکاری که 30 سال پیش با پایهگذاری مدارس جنوب آسیا، که طالبان افغانستان را به وجود آورد، انجام دادند).
*سلفیها تندروتر از گروههای اسلامگرای پیروز شده در انتخابات
سلفیها در محدودکردن زندگی سیاسی و شخصی، از گروههای بزرگتر و مدرنتر اسلامی، که از اکتبر در انتخابات مصر، تونس و مراکش پیروز شدند، فراتر میروند. شعار بیشتر اعراب عدالت است، هم اقتصادی، هم سیاسی. برای سلفیها، عدالت در مورد پاکدامنی است که خصیصهای انعطافناپذیر و اجرایی است.
«شیخ محمد الکردی» پس از آن که به عنوان یک عضو حزب سلفی «لنور» به پارلمان مصر راه یافت، به من گفت: «شما دو انتخاب دارید، بهشت یا آتش جهنم». این حزب خواستار تفکیک جنسیتی در مدارس و ادارات است، او به من گفت که در نتیجه این تفکیک، مردها میتوانند تمرکز کنند. او توضیح داد که «اشکالی ندارد شما در این اتاق باشید، مهمان ما هستید و میدانیم چرا اینجا هستید اما شما یک زن هستید و ما سه مرد و همه میخواهیم با شما ازدواج کنیم». شاید از کلمه ازدواج برای رساندن مفهومی نامناسب استفاده کرده است.
*واهمه اسلامگرایان از سلفیها
دیگر اسلامگراهای مدرن از سلفیها واهمه دارند. «رشید الغنوشی» بنیانگذار «النهضه» حزب اسلامگرای حاکم در تونس گفت: «سلفیها سعی میکنند ما را مجبور کنند». دو گروه اسلامگرا اکنون رقیب یکدیگر هستند. «محرزیه العبیدی» معاون اول رییس مجلس ملی موسسان تونس و عضو «النهضه» گفت: «سلفیها مخالف تهیه پیشنویس قانوناساسی هستند. معتقدند قانون اساسی قرآن است.»
سلفیها، در حال عمق دادن به فاصله بین شیعه و سنی هستند و قصد دارند «هلال شیعی» را به چالش بکشند، (اصطلاحی که شاه عبدالله پادشاه اردن در سال 2004، در زمان جنگ عراق، برای تعریف هلال تأثیرگذاری ایران شیعه به همپیمانانش در عراق، سوریه و لبنان استفاده کرد). امروز، این هلالیهای مخالف برای آینده منطقه، ریسک تبدیل کشورهای در حال تحول به میدان جنگ را قبول میکنند.
*واشنگتن همچنان از حکومتهای سلطنتی و استبدادی در خلیج فارس نظیر عربستان سعودی استقبال میکند
اخیرا سیاست آمریکا بعد از 60 سال حمایت از حاکمان مستبد، بیدار شد. آمریکا، استقبال از قدرت مردم و تغییرات انتخاباتی در تونس، مصر، لیبی، مغرب و یمن را انتخاب کرد اما واشنگتن همچنان از حکومتهای سلطنتی و استبدادی در خلیج فارس نظیر عربستان سعودی استقبال میکند و قولهای ضعیف آنها برای اصلاحات را تحمل میکند و حتی به آنها تعهد حمایت آمریکا را میدهد.
سیاست خارجی باید متفاوت شود، چه به دلیل نیازهای نفتی یا به دلیل مقابله با تهدیدات ایران. اما یک اشتباه مهیب در مورد پیوند جایگاه آینده آمریکا در زادگاه و سنگر سلفیها و دیدگاه انحرافی آنها در مورد نظم جدید، وجود دارد.
پایگاه خبری «ویلسون سنتر» در مقالهای به قلم «رابین رایت» مینویسد؛ وهابیها در تلاشند تا با همدستی با سلفیها، آینده را در دست بگیرند؛ همانکاری که 30 سال پیش با پایهگذاری مدارس جنوب آسیا که طالبان افغانستان را به وجود آورد، انجام دادند.
بهار امسال، به خاستگاه خیزشهای عربی سفر کردم. در گوشهای از یک خیابان متروکه در «سیدی بوزید» در تونس -جایی که یک دستفروش خیابانی سراپا آغشته به تینر، در دسامبر سال 2010 کبریتی را روشن کرد که تمام خاورمیانه را شعلهور ساخت- یک میوهفروش دورهگرد در همان میدان ابراز تأسف کرد: «ما از آزادی بسیار بیشتری برخورداریم، اما شغلهای بسیار کمتری داریم». فرد دیگری گفت که «محمد بوعزیزی» دستفروشی که خود را به آتش کشید، این کار را نکرد تا در یک انتخابات دموکراتیک رأی دهد، بلکه این کار را کرد چون آزار مقامات بومی، به قیمت وسیله امرار معاش او تمام شده بود.
*سلفیها در حال بهرهگیری از بینظمی ناشی از تحولات
همانطور که دستفروشان اینها را بیان میکردند، نماز در مسجد آن سوی خیابان به پایان رسید. در میان مؤمنین، سلفیها هم بودند، یعنی مسلمانان سنی بسیار محافظهکار که برای تعریف نظم جدید، بر اساس سنتهای مذهبی قرن هفتم به جای واقعیات زمینی، در حال رقابتجویی هستند. سالها، سلفیهای بسیاری -«سلف» یعنی پیشین- از سیاست دوری میکردند و حاکمان مستبد را، مادامی که مسلمان بودند، میپذیرفتند اما در هشت ماه گذشته، گروههایی در خاورمیانه، به شکل جنبشهای سلفی قدرتمندی درآمدهاند که در حال بهرهگیری از سرخوردگی و بینظمی ناشی از تحولات هستند.
*سلفیها، جایگزینی برای نظامیان
یک هلال جدید سلفی که درحال تابیدن از قلمروهای شیخنشین خلیج فارس تا خاور نزدیک و شمال آفریقاست، یکی از ناشایستترین و آشوبسازترین حاشیهها برای نفوذ در قیامهای عربی است. این متعصبین تودهگرا، با درجات مختلف در حال حرکت به سوی فضای سیاسی هستند که روزی در اشغال نظامیان بود؛ نظامیانی که اکنون در حاشیه هستند. هر دو گروه، بنیادگرایانی هستند که موافق یک نظم جدید شکل گرفته در صدر اسلام هستند. با اینحال، سلفیها لزوماً جنگجو نیستند. بسیاری از آنها خشونت را رد میکنند.
*جبهه اصلاح، مخالفت با آزادی بیان، مخالفت با هنر
در تونس، سلفیها در ماه مه، حزب «جبهه اصلاح» را بنیان نهاده و تظاهراتی را از جمله در سیدی بوزید، رهبری کردند. تابستان امسال، آنها به کرات نمادهای آزادی بیان جدید را مورد حمله قرار دادهاند، یک گالری هنری را غارت کردهاند و از اجرای موسیقیدانان و کمدینهای سیاسی جلوگیری کردهاند. در مصر، سلفیها در سال گذشته، از میان احزاب گمنام و شکل گرفته به صورت شتابزده ظاهر شدند و 25 درصد از صندلیهای پارلمان را از آن خود کرد که نسبت به اخوانالمسلمین 84 ساله در جایگاه دوم بود. سلفیان، نفوذی در حال رشد در طغیان سوریه دارند و در الجزیره، بحرین، کویت، لیبی، یمن و در میان فلسطینیان، احزاب یا جناحهایی دارند.
*سلفیها بیشترین مخالفت را با اقلیتها و حقوق زنان دارند
سلفیها تنها بخشی از طیف اسلامگرای سریعاً در حال رشد هستند. گوناگونی اسلامگرایان در ابتدای قرن 21، یادآور گوناگونی جامعهگرایی در قرن 20 است. سلفیها بیشترین مخالفت را با اقلیتها و حقوق زنان دارند.
*وهابیون، در جستجوی در دست گرفتن آینده
یک ویژگی مشترک میان گروههای متمایز سلفی، حمایت از جانب وهابییها است که شاخهای متعصب از اسلامسنی در عربستان سعودی هستند. همه اهل عربستان وهابی نیستند. همه سلفیها نیز وهابی نیستند. اما وهابیون اساساً همگی سلفی هستند. اعراب بسیاری، به ویژه خارج از خلیجفارس دارای جمعیت پراکنده، به این مسأله بدگمان هستند که وهابیون در تلاشند تا با همدستی با سلفیها که به تازگی وارد امور سیاسی شدهاند، آینده را در دست بگیرند(همانکاری که 30 سال پیش با پایهگذاری مدارس جنوب آسیا، که طالبان افغانستان را به وجود آورد، انجام دادند).
*سلفیها تندروتر از گروههای اسلامگرای پیروز شده در انتخابات
سلفیها در محدودکردن زندگی سیاسی و شخصی، از گروههای بزرگتر و مدرنتر اسلامی، که از اکتبر در انتخابات مصر، تونس و مراکش پیروز شدند، فراتر میروند. شعار بیشتر اعراب عدالت است، هم اقتصادی، هم سیاسی. برای سلفیها، عدالت در مورد پاکدامنی است که خصیصهای انعطافناپذیر و اجرایی است.
«شیخ محمد الکردی» پس از آن که به عنوان یک عضو حزب سلفی «لنور» به پارلمان مصر راه یافت، به من گفت: «شما دو انتخاب دارید، بهشت یا آتش جهنم». این حزب خواستار تفکیک جنسیتی در مدارس و ادارات است، او به من گفت که در نتیجه این تفکیک، مردها میتوانند تمرکز کنند. او توضیح داد که «اشکالی ندارد شما در این اتاق باشید، مهمان ما هستید و میدانیم چرا اینجا هستید اما شما یک زن هستید و ما سه مرد و همه میخواهیم با شما ازدواج کنیم». شاید از کلمه ازدواج برای رساندن مفهومی نامناسب استفاده کرده است.
*واهمه اسلامگرایان از سلفیها
دیگر اسلامگراهای مدرن از سلفیها واهمه دارند. «رشید الغنوشی» بنیانگذار «النهضه» حزب اسلامگرای حاکم در تونس گفت: «سلفیها سعی میکنند ما را مجبور کنند». دو گروه اسلامگرا اکنون رقیب یکدیگر هستند. «محرزیه العبیدی» معاون اول رییس مجلس ملی موسسان تونس و عضو «النهضه» گفت: «سلفیها مخالف تهیه پیشنویس قانوناساسی هستند. معتقدند قانون اساسی قرآن است.»
سلفیها، در حال عمق دادن به فاصله بین شیعه و سنی هستند و قصد دارند «هلال شیعی» را به چالش بکشند، (اصطلاحی که شاه عبدالله پادشاه اردن در سال 2004، در زمان جنگ عراق، برای تعریف هلال تأثیرگذاری ایران شیعه به همپیمانانش در عراق، سوریه و لبنان استفاده کرد). امروز، این هلالیهای مخالف برای آینده منطقه، ریسک تبدیل کشورهای در حال تحول به میدان جنگ را قبول میکنند.
*واشنگتن همچنان از حکومتهای سلطنتی و استبدادی در خلیج فارس نظیر عربستان سعودی استقبال میکند
اخیرا سیاست آمریکا بعد از 60 سال حمایت از حاکمان مستبد، بیدار شد. آمریکا، استقبال از قدرت مردم و تغییرات انتخاباتی در تونس، مصر، لیبی، مغرب و یمن را انتخاب کرد اما واشنگتن همچنان از حکومتهای سلطنتی و استبدادی در خلیج فارس نظیر عربستان سعودی استقبال میکند و قولهای ضعیف آنها برای اصلاحات را تحمل میکند و حتی به آنها تعهد حمایت آمریکا را میدهد.
سیاست خارجی باید متفاوت شود، چه به دلیل نیازهای نفتی یا به دلیل مقابله با تهدیدات ایران. اما یک اشتباه مهیب در مورد پیوند جایگاه آینده آمریکا در زادگاه و سنگر سلفیها و دیدگاه انحرافی آنها در مورد نظم جدید، وجود دارد.
ارسال نظر