گوناگون

اهداف راهبردی سفر وزیر دفاع چین به تهران

اهداف راهبردی سفر وزیر دفاع چین به تهران

پارسینه: تاکید بر ارتباط مستقیم سفر وزیر دفاع چین به اجرای نقشه راه همکاری مشترک 25 ساله میان ایران و چین و تلاش برای القاء این گزاره غلط که این نقشه راه، ماهیتی نظامی دارد از جمله ترفندهای روانی است که به محور اصلی اطلاع‌رسانی رسانه‌های غربی در این خصوص تبدیل شده است.

ارتشبد «وی فنگ هه» وزیر دفاع جمهوری خلق چین صبح چهارشنبه به منظور گفتگو با مقامات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران وارد تهران شد.

در بررسی ابعاد این سفر مهم بیش از هر چیز توجه به اهدافی که دو کشور در توسعه همکاری‌های نظامی و دفاعی دنبال می‌کنند قابل توجه است.

ایران و چین به عنوان دو قدرت منطقه‌ای، دارای ظرفیت‌های دفاعی بومی قابل توجهی هستند که هم‌افزایی در توسعه این توانایی می‌تواند مولفه‌ای مهم در مسیر پیگیری اهداف دفاعی دو کشور باشد.

بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد از اکتبر سال ۲۰۲۰ تحریم‌های تسلیحاتی ایران لغو شده و جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با توان بومی قابل توجه در طراحی و ساخت تسلیحات دفاعی و نظامی می‌تواند بدون موانعی که در گذشته ایجاد شده بود، فرآیندخرید و فروش تسلیحات با کشورهای مختلف را دنبال کند.

با توجه به سوابق همکاری‌های دفاعی و تسلیحاتی میان ایران و چین و تمایل دو کشور به احیای روند گذشته، پایه‌گذاری مناسبات جدید در این بخش یکی از اولویت‌های مهم بخش دفاعی محسوب می‌شود.

در این رابطه با توجه به تحولات سیاسی و امنیتی پردامنه‌ای که طی سال‌های اخیر در منطقه خلیج فارس به وقوع پیوسته، به ویژه اخراج اشغال‌گران آمریکایی از افغانستان، ضرورت‌های جدیدی در محیط امنیتی ایران رخ داده که موضوع همکاری‌های نزدیک دفاعی با کشورهای منطقه و همچنین قدرت‌های نظامی چون چین را در چارچوب اهداف و منافع مشترک اجتناب‌ناپذیر نموده است.

مجموعه رخدادهای سیاسی، امنیتی و نظامی پس از اخراج آمریکا از منطقه مبین این واقعیت است که واشینگتن با مشارکت انگلیس به دنبال پایه‌گذاری مناسبات نظامی جدید در منطقه است که محور اصلی آن مهار کشورهای مستقل و ارائه نقش جدید به رژیم شرور صهیونیستی برای اجرای ماموریت‌های نیابتی است.

تحولات سیاسی و نظامی در اوکراین که با ورود غیر مستقیم آمریکا و غرب به صحنه رویارویی نظامی با روسیه به بحران بین‌المللی بی‌سابقه پس از جنگ جهانی دوم تبدیل شده نیز به عنوان موضوع بسیار مهمی که اثرات مستقیم و غیر مستقیم آن مناسبات و معادلات امنیتی در منطقه آسیای مرکزی را متاثر خواهد ساخت از جمله موضوعات بسیار مهمی است که باید برای مدیریت آثار احتمالی آن از هم اکنون چاره‌اندیشی شود.

با توجه به راهبرد ثابت ایران در پیگیری دیپلماسی امنیتی و دفاعی فعال با همسایگان و قدرت‌های منطقه‌ای، افزایش تعاملات دفاعی با چین می‌تواند ضمن ارتقاء درک مشترک دو کشور نسبت به تحولات منطقه‌ای و افزایش هم‌افزایی ظرفیت‌ها، گامی پیشگیرانه در مقابل دخالت‌های بحران‌ساز بیگانگان در منطقه باشد.

در این راستا به ویژه از زمان آغاز به کار دولت سیزدهم با فعال‌تر شدن بخش دیپلماسی دفاعی ایران و توسعه مناسبات با کشورهای منطقه، اقدامات جدیدی برای دستیابی به توافقات دفاعی جدید و ایجاد هم‌گرایی نظامی با تکیه بر ظرفیت‌های نظامی و امنیتی منطقه‌ای تعریف شده است.

سفر سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح به پاکستان و روسیه و رایزنی‌های مستمر در سطوح مختلف دفاعی و امنیتی با کشورهای عراق، ترکیه، سوریه و... نیز در این چارچوب قابل ارزیابی است.

سفر وزیر دفاع چین به تهران نیز به عنوان گامی مهم در این مسیر در تکمیل راهبرد ذکر شده نقش تعیین‌کننده‌ای دارد.

این رویکرد برخلاف ادعای بنگاه‌های خبرپراکنی بیگانه و عقبه آنها در داخل کشور که با شرق‌هراسی تلاش می‌کنند از شکل‌گیری جبهه دفاعی در برابر نفوذ غرب به ویژه آمریکا در منطقه جلوگیری کنند، تنها مبتنی بر توسعه مناسبات دفاعی و امنیتی با چین و روسیه و یا جبهه مقاومت دنبال نشده، بلکه ایران با ارائه طرح «ابتکار صلح هرمز» از مدت‌ها قبل آمادگی و علاقه خود برای همکاری با همسایگان عرب حوزه جنوبی خلیج فارس را نیز در این چارچوب اعلام کرده بود.

نکته آنکه؛ هر چند امروزه اصل اول در روابط میان کشورها، همکاری در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی است اما این تعاملات بدون فراهم شدن بسترهای امنیتی مطمئن، اساسا یا شکل نمی‌گیرند و یا از ثبات و پایداری قابل اطمینانی برخوردار نخواهند شد.

چنانچه طی سال‌های حضور اشغال‌گران در افغانستان و عراق به دلیل رویکرد بحران‌ساز آنها عملا تعاملات اقتصادی مطلوبی میان همسایگان شکل نگرفت.

نکته دیگری که در باب سفر وزیر دفاع چین به تهران و البته رویکرد سایر کشورها به توسعه مناسبات دفاعی با جمهوری اسلامی لازم است مورد توجه قرار گیرد، واهی بودن ادعای انزوای ایران است که غرب به ویژه آمریکا به دنبال القاء آن است.

همکاری‌های دفاعی ایران با قدرت‌های نظامی مهمی چون چین و روسیه نشان می‌دهد که آمریکا در اتخاذ سیاست یک‌جانبه‌گرایی برای دور زدن قطعنامه‌های شورای امنیت و پیگیری سیاست تحریم و فشار حداکثری ناکام بوده و نتوانسته اراده خود را به کشورهای مستقل تحمیل کند.

تلاش همه‌جانبه رسانه‌های غربی برای منحرف کردن افکار عمومی نسبت به اهداف و رویکردهای واقعی سفر وزیر دفاع چین به ایران و دروغ‌پردازی‌های هدفمند برای تحریک اذهان عمومی در داخل را نیز باید در همین چارچوب مورد توجه قرار داد.

تاکید بر ارتباط مستقیم این سفر به اجرای نقشه راه همکاری مشترک ۲۵ ساله میان ایران و چین و تلاش برای القاء این گزاره غلط که این نقشه راه، ماهیتی نظامی دارد از جمله ترفندهای روانی است که به محور اصلی اطلاع‌رسانی رسانه‌های غربی در این خصوص تبدیل شده است.

این در حالی است که نقشه راه همکاری‌های ۲۵ ساله ایران و چین دارای محتوایی کاملا اقتصادی و تجاری است و بر اساس آن باید قراردادهای مختلف میان دو کشور آماده و پس از سیر مراحل قانونی امضا و عملیاتی شود.

بی‌شک تداوم فضاسازی‌های غیر واقعی رسانه‌های غربی که در گذشته نیز با طرح ادعاهای مضحک مدعی واگذاری کیش به چینی‌ها برای تاسیس پایگاه نظامی و مواردی از این دست شده بودند نمی‌تواند بر اراده دو کشور برای به فعلیت رساندن ظرفیت‌های گسترده همکاری در ابعاد سیاسی، اقتصادی، تجاری و دفاعی تاثیرگذار باشد و روند هوشمندانه‌ای که طی ماه‌های گذشته به ویژه پس از دائمی شدن عضویت ایران در سازمان شانگهای آغاز شده با جدیت و عزم مضاعف ادامه خواهد یافت.

منبع: خبرگزاری ایسنا

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار