گوناگون

هاشمی طبا دستور رئیسی را با دستور ناصرالدین شاه مقایسه کرد

هاشمی طبا دستور رئیسی را با دستور ناصرالدین شاه مقایسه کرد

پارسینه: سیدمصطفی هاشمی‌طبا به وعده اخیر ابراهیم رئیسی درباره ساخت یک ورزشگاه بزرگ پرداخته است.

در این یادداشت آمده است؛
جناب آقای رئیس‌جمهور در مراسم تقدیر از قهرمانان و بدرقه کاروان ورزشی بازی‌های آسیایی وعده دادند که یک مجموعه بزرگ ورزشی در تهران در شأن کشور که شخصیت بین‌المللی داشته باشد، خواهند ساخت (نقل به مضمون) و سازمان برنامه و بودجه و وزارت ورزش و جوانان را مأمور به پیگیری این امر کردند.
اینکه احداث مجموعه‌های جدید ورزشی امری نیکو و مستحصن است، امری بدیهی است و خوشبختانه در چهار دهه اخیر بیش از چهار هزار سالن و استخر ورزشی در سراسر کشور ساخته شده و استادیوم‌های بزرگ و مناسب مانند نقش جهان اصفهان، یادگار امام تبریز، امام رضای مشهد و غدیر اهواز افتتاح شده و در دسترس عموم قرار داده شده و مجموعه اخیرالذکر ابتکاری جناب آقای رئیس‌جمهور می‌تواند در راستای توسعه اماکن ورزشی تلقی شود.
اینکه چنین مجموعه ورزشی مدرن و گسترده‌ای با چه ابعاد و امکانات، در کجا و با چه امکان و در چند سال ساخته شود مشخص نیست، بیاناتی که بدون ذکر مشخصات به زبان آورده شود، گو اینکه جهت کار را مشخص می‌کند و بیش از این نیز از ریاست‌جمهوری انتظار نیست، به خودی خود نمی‌تواند حاوی انجام کار باشد و در پی این بیان لازم است هم‌زمان با مکان‌یابی، امکان تملک زمین، طراحی مجموعه و پادار کردن اعتبار لازم از طریق لایحه برنامه هفتم و لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ (که به‌زودی باید به مجلس ارائه شود) دیده شود.
خوش‌بینانه اگر نگاه کنیم در سال ۱۴۰۳، تنها امکان تعریف مجموعه و تملک زمین وجود خواهد داشت و طراحی و چنین مجموعه‌ای خود نیاز به بررسی‌های مختلف و کار پرفشار دارد. هرچند گفته می‌شود که می‌توان از سازندگان چینی با توجه به مراودات اقتصادی فی‌مابین در این رابطه استفاده کرد اما این امر خود دچار چالش‌های اساسی در کشور است و تجربه بزرگراه شمال و فاز ۱۱ با چینی‌ها، دورنمای چندان روشنی را نمی‌نمایاند.
برویم بر سر اینکه اگر چنین مجموعه‌ای ساخته شد با آن چگونه رفتار می‌کنیم. ببینیم با مجموعه‌های موجودمان از جمله آزادی چه رفتاری داشته‌ایم و آیا از آنها حفظ و حراست کرده و تعمیرات و نگهداری لازم را به عمل می‌آوریم یا خیر؟ در همین ابتدای امر باید یادآوری شود که چمن مجموعه آزادی حدود سال ۱۳۸۰ با زیرسازی کامل و چمن خوب فراهم شد. اما این چمن بدون رسیدگی یا تعویض مرتب مورد بهره‌برداری قرار گرفت و ناگهان همه دیدند که چمن خراب شده است و البته می‌گویند یکی از علل خرابی آبیاری آن با آب دریاچه آزادی است.
شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی در ابتدا با عنوان شرکت تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی تأسیس شد اما به‌زودی نام و وظیفه آن تغییر پیدا کرد و مسئولیت اجرای طرح‌های عمرانی ورزشی را به عهده گرفت. طبعا این شرکت که قرار بود به امر تجهیز و نگهداری بپردازد کاملا تغییر وظیفه داد و کار نگهداری به عهده افراد متفرقه گذاشته شد و طبعا امکان مالی هم برای این امر پادار نشد.
مجموعه جدید که قول آن داده شده بر فرض احداث دیری نمی‌پاید که به‌دلیل عدم نگهداری به سرنوشت استادیوم آزادی دچار می‌شود.
اینکه ما از بسیاری لحاظ از کشورهای مجاور به‌ویژه حاشیه‌نشین‌های خلیج فارس عقب مانده‌ایم و مظاهر و جلوه‌های مدرنیسم از جمله زیرساخت‌های ورزشی در آنجا به حدی است که شاید هرگز به آن نرسیم و بیشتر و بیشتر عقب بمانیم اما بر فرض اجرای نظر رئیس‌جمهور آیا با یک مجموعه ورزشی عقده‌های فروخورده جوانان گشاده می‌شود و مسائل کشور حل‌وفصل می‌شود؟
اگر نیک بنگریم مجموعه حکمرانی ما به اصل پایداری و معموربودن ایران و اولویت نگهداری سرزمین ایران بی‌توجه است و در حقیقت به مرور زمان کشور ما مانند بشکه‌ای سوراخ شده که هرچه در آن آب ریخته شود، هرگز پر نمی‌شود. یعنی اول برویم سراغ پوشاندن سوراخ‌ها و سپس ادعای فراهم‌کردن آب برای بشکه بکنیم.
استهلاک و تخریب استادیوم آزادی سمبلی است از تخریب روزافزون سرزمین ایران. روزنامه همشهری در تاریخ شنبه اول مهر ۱۴۰۲ نوشته است که آثار فرونشست مسجد جامع عباسی اصفهان نسبت به گذشته بیشتر شده و ستون‌های شبستان غربی مسجد جامع کج شده و دو طرف ستون‌ها هفت سانتی‌متر چرخش داشته است و البته این فقط یک نمونه از هزاران نمونه تخریب سرزمینی در کشور است که از فرط فراوانی دیگر قابل احصا نیست. بگذریم که اگر بخواهیم سوار هواپیما شویم باید هزار حمد و قل هوالله بخوانیم تا جرئت سوارشدن به خود بدهیم، درحالی‌که هواپیما سوار شدن در اروپا مثل تاکسی سوارشدن است و البته مسجد جامع عباسی و هواپیما فقط اشاره‌ای به وضع موجود کشور است. حال وقتی مجموعه عظیم ورزشی آزادی در غرب تهران و مجموعه ورزشی تختی در شرق تهران را داریم کدام اولویت اجازه می‌دهد که یک مجموعه مشابه در نقطه دیگر تهران بسازیم و همچنان سرمایه‌گذاری‌ها را در تهران متمرکز کنیم، درحالی‌که بسیاری از نقاط کشور در حال تخریب است و هزاران طرح عمرانی دولت در سراسر کشور مغفول مانده است.
اگر به جای رئیس‌جمهور محترم بودم، از وعده داده‌شده منصرف می‌شدم و البته دستور پیگیری و اصلاح و مرمت و بازسازی ورزشگاه آزادی و پیگرد عدم فعل افراد در نگهداری و تجهیز آن و نیز تعیین تکلیف ورزشگاه تختی را می‌دادم و سؤال می‌کردم که استادیوم ۴۰ هزار نفره که ۱۵ سال است در ضلع شرقی ورزشگاه آزادی در حد فونداسیون باقی مانده چرا بالا نمی‌رود. چرا نمی‌توانیم در ورزشگاه آزادی یک پیست چوبی دوچرخه‌سواری بسازیم و پیست سیمانی را دائما مرمت می‌کنیم، درحالی‌که مطلوب دوچرخه‌سواران نیست و حال برای یک مجموعه ورزشی مدرن بین‌المللی دورخیز کرده‌ایم. می‌گویند ناصرالدین شاه به درباریان دستور داد به قصیده‌سرایی که در نوروز قصیده خوانده بود، یک کیسه زر بدهند، ولی در طول سال درباریان آن را ندادند. سال بعد قصیده‌سرا به شاه معروض داشت که اعلی‌حضرت، دستور شما در طول سال اجرا نشد. ناصرالدین گفت تو شعری خواندی که من خوشم آمد من هم حرفی زدم که تو خوشت آید. چنین مباد.
منبع: شرق

ارسال نظر

  • سعید

    خسته نباشید گوش ملت از این وعده های دروغ پرشده

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار