گوناگون

در دهه‌ی ۴۰ بین رفاه اجتماعی و سانسور؛ تعادل وجود داشت

پارسینه: محمدعلی سپانلو در این مراسم؛ از خاطرات سالیان دورش گفت. همچنین با اشاره به برخی از آثارش که در ایران چاپ نشده است، تاکید کرد که نوشته‌هایش در هیچ دوره‌ای قانون را نقض نکرده.

پارسینه- گروه فرهنگی: محمدعلی سپانلو(شاعر، مترجم و پژوهشگر نامی کشورمان)، در مراسم رونمایی از مجموعه اشعارش که به تازگی توسط نشر نگاه روانه‌ی بازار شده، ضمن تشکر از دوستارانش به بیان پاره‌ای از خاطران و مطالب پرداخت.

به گزارش ایلنا؛ سپانلو با اشاره به خاطرات پاتوق‌هایش در دوره‌های مختلف، گفت: از بهارستان که به سمت یوسف‌آباد می‌رفتیم؛ کافه‌های متعددی وجود داشت که هراز گاهی پاتوق ما می‌شد. البته هرکسی به فراخور توانایی مالی‌خود به کافه‌های مختلف می‌رفت. مثلا قیمت یک چای در کافه نادری، 2 تومان بود و ما چون وسع‌مان نمی‌رسید، گاهی در قهوه‌خانه‌ی پشتی این کافه، پاتوق می‌کردیم و از موسیقی زنده‌ای که در کافه نادری پخش می‌شد، لذت می‌بردیم.

وی همچنین در ادامه؛ به بیان خاطراتی از شاعران هم‌نسل خود، نظیر احمد شاملو، نصرت رحمانی، منوچهر آتشی، احمدرضا احمدی و... پرداخت و در ادامه، شعری از مجموعه آثار خود برای حضار خواند که به قول خودش، نقشه‌خوانی تهران است و به نقاط مختلف تهران قدیم اشاره می‌کند.

سپانلو در ادامه و درمورد تهرانی بودن خودش گفت: 5 نسل من تهرانی بوده‌اند. البته می‌دانید که تهران یک موقعی شهر منفوری بود، چراکه مردم شهرها و شهرستان‌های دیگر تهران را شهر دروغ و ریا می‌خواندند؛ انگار که شهرهای خودشان، مظهر صداقت باشد! من یک زمانی در واکنش به چنین اظهار نظرهایی درمورد تهران گفتم؛ مهمترین چیزی که تهران برای شما داشته، امنیت است. چون اگر در هر شهری بروید و از آن شهر و مردمش بدگویی کنید، بدون شک جان سالم به در نخواهید برد. تهران؛ شهری جهان وطن است!

این شاعر شناخته شده، همچنین در راستای پرداختن به خاطرات قدیمی‌اش، به این پرسش پاسخ داد که «چرا دهه‌ی 40، دهه‌ی پر اهمیتی برای فرهنگ و هنر ایران بود؟». وی در این باره گفت: در دهه‌ی 30، رادیو با ذکر نام؛ نیما را مسخره می‌کرد! اما در دهه‌ی 40 بود که شعر نو به ثبات رسید و شاعرانی همچون احمد شاملو به مردم شناسانده‌ شدند. در این دهه بود که سینمای فارسی به دنیا آمد؛ ده‌ها رمان‌ فارسی منتشر شد؛ همچنین برای اولین بار مساله‌ی گرافیک و هنر چاپ کتاب مطرح شد.

سپانلو ادامه داد: دلیل بروز این اتفاق‌های خوب در دهه‌ی 40، وجود سطح نسبی رفاه اجتماعی بود. به عبارت دیگر رفاه آنقدر بود که چهره‌ی زشت فقر، چندان خودنمایی نکند. البته درمورد تهران صحبت می‌کنم و نه شهرهای دیگر کشور. همچنین بین رفاه اجتماعی و مساله‌ی سانسور، تعادلی نسبی برقرار بود. اما بعد از ماجرای سیاهکل، خیلی از زندانی‌ها اعتراف کرده بودند که حرف‌هاشان را از شعر شاعران یاد گرفته‌اند، به همین دلیل فشار سانسور رفته رفته زیاد شد.

وی درمورد آثار خودش اظهار داشت: من همواره سعی کرده‌ام با آثارم، روح تاریخ این سرزمین را به مخاطبانم انتقال دهم. البته تاریخ ثابت خواهد کرد که چقدر در این راستا موفق بوده‌ام.

این مترجم در بخش دیگر از سخنانش به جایگاه زنان در ادبیات داستانی یاد کرد و گفت: تا بیست سال دیگر، تعداد نویسندگان زن به مراتب بیشتر از نویسندگان مرد خواهد بود. اما نویسندگان زن اگر می‌خواهند جهانی شوند، نباید همواره در صدد انعکاس شکوه‌هاشان در رمان باشند. باید این رویکرد را فراموش کنند و دنبال این نباشند که صرفا خاطرات خودشان را به رمان تبدیل کنند.

وی همچنین در بخش دیگری؛ با اشاره با برخی از آثارش که در ایران اجازه‌ی چاپ نگرفته و منتشر نشده؛ خصوصا خاطراتش از روزگاران گذشته، گفت: من حقوق خوانده‌ام و به نظر خودم هیچ کدام از نوشته‌هایم مشکلی برای چاپ ندارند و تا هیچ قانونی را نقض نکرده‌انند. اما به هر حال به دنبال این نیستم که چرا برخی از کارهایم مجوز نشر نگرفته‌اند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار