رضا صادقی: آخرش من را بدبخت میکنید!
اجرای رضا صادقی، رنگی شاد و عاشقانه به نخستین شب جشنواره موسیقی فجر بخشید.
شامگاه پنجشنبه 24 بهمن، در نخستین اجرای بخش پاپ بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر، برج میلاد تهران شاهد به صحنه رفتن گروه موسیقی مشکی پوشان شد.
رضا صادقی در این کنسرت، 13 قطعه از کارهای قدیمی و جدیدش از جمله «نترس»، «ولی نبو»، «مشکی رنگ عشقه»، «بانوی من»، «مشق عشق»، «حواسم بهت بود»، «ادعا»، «دوست دارم خدا» و... را خواند.
ریتمهای تند و ترانههای شاد
این خواننده بندرعباسی که مثل دیگر خوانندگان ساحل نشین خلیج فارس، بسیاری از قطعاتش با بهره گیری از ملودیهای موسیقی جنوب ایران، ریتمی تند و شاد دارند، بیشتر زمان کنسرت خود در جشنواره موسیقی فجر را هم به اجرای این نوع کارهایش اختصاص داد.
در حالی که فضایی محزون و سنگین بر کارهای بیشتر خوانندگان داخل کشورمان حاکم است، رضا صادقی از معدود اهالی موسیقی پاپ ایرانی است که در کنار قطعات غمگین که ریتمیهایی کند دارند، آهنگهای تند و ترانههای شاد زیادی هم در کارنامهاش دارد. توانایی او در اجرای خوب و درست هر دو گونه این قطعات، تنوع و گسترهای وسیع به کارهایش داده است.
رضا صادقی که عادت دارد وقت زیادی از زمان کنسرتهایش را به هم کلامی با تماشاگران اختصاص دهد، پنج شنبه شب هم در میان ترانههایی که خواند، حرفهای شنیدنی زیادی زد که بعضی تکراری و برخی تازه بودند.
فراموش کردن سرود «ای ایران»
او در ابتدای این کنسرت، با بیان اینکه حال خیلی خوبی دارد، مثل همیشه از ناصر عبدالهی، بابک بیات و خسرو شکیبایی یاد کرد و از تماشاگران خواست به پا خیزند و با دست زدن، خاطره این هنرمندان را زنده کنند.
در ادامه صادقی از حاضران در سالن همایشهای برج میلاد خواست تا او را در اجرای ترانهها همراهی کنند و افزود: «اینجا تا میتوانید جیغ بزنید، چون تنها جایی است که بابت این کار شما را نمیگیرند.»
این خواننده قبل از اجرای قطعه معروف «مشکی رنگه عشقه» به طنز از تماشاگران پرسید آیا این ترانه را حفظ دارند یا از روی صدای کنار دستی خود تقلب میکنند. او در همین ارتباط با ذکر خاطرهای گفت: «بسیاری از ترانههایی که فکر میکنیم، حفظ هستیم، وفت خواندن فراموش میکنیم. اینجا اعتراف میکنم من در کنسرتی مشترک با سالار عقیلی که چند ماه پیش اجرا کردیم، هنگام خواندن دو نفره سرود «ای ایران»، بعضی از جاها را از یاد میبردم و برای همن به لبهای سالار نگاه میکردم تا اشتباه نخوانم.»
کمک به کودکان سرطانی
در بخشی از این کنسرت، رضا صادقی آهنگ «حواسم بهت بود» را به کودکان سرطانی تقدیم کرد و از همه مردم خواست هر جور میتوانند به این فرشتگان زمینی کمک کنند.
او در ادامه ترانه «ولی نبو» را با لهجه بندر عباسی خواند و بعد از تقدیر ویژه از خبرنگاران و عکاسان که فعالیتهای هنری را پوشش میدهند، با ابراز خوشحالی از مدیران جدید عرصه هنر کشور، تاکید کرد: «انتصاب پیروز ارجمند به مدیریت دفتر موسیقی اتفاق بسیار حوبی است، چون این بار کار به اهل موسیقی سپرده شده و بیشک بسیاری از مشکلات گذشته رفع میشود.»
برقص... نترس... بمون
در ادامه این اجرا، وقتی تماشاگران با فریاد از رضا صادقی خواستند قطعه «نترس» را بخواند، او گفت این ترانه را به افتخار آنان میخواند که میرقصند و نمیترسند. اما بعدش بدون فاصله رو به حاضران در سالن برج میلاد گفت «با این حرفها آخرش من را بدبخت میکنید.»
در اجرای قطعه «نترس»، تماشاگران مثل دیگر ترانههای این کنسرت با رضا صادقی هم آواز شدند و خواندند: «برقص من با تو بیدارم... نترس تنهات نمیذارم... بمون از عشق و با من بخون.»
همراهی تماشاگران با رضا صادقی در اجرای قطعه دوازدهم این کنسرت با نام «ادعا» که ریتمی تند، آهنگی شاد و ترانهای عاشقانه داشت، به اوج خود رسید و او مجبور شد تا بدون فاصله این قطعه را دو باره بخواند.
در پایان این کنسرت، رضا صادقی که صدایش به دلیل دو بار اجرای پشت سرهم قطعه «ادعا» کمی گرفته بود، به معرفی نوازندگان گروه موسیقی مشکی پوشان پرداخت. بعد از آن نوبت به اجرای قطعه آرام و سنگین «دوست دارم» رسید و در حالی که چراغهای سالن همایشهای برج میلاد روشن شده بود، تماشاگران همراه با رضا صادقی هم صدا شدند: «... هر جا برم کنارمی، فرقی نمیکنه کجا، فرقی نمیکنه چقدر فاصله باشه بین ما، چقدر دوست دارم خدا، من چقدر دوست دارم خدا...»
خوش به حال این مرفهین بی درد که فکر و ذکر و غمشون قر دادنه!
بیچاره مردم