اژدها وارد میشود را چطور باید دید؟
پارسینه: بیشترین چالشی که موقع تماشای فیلم داشتم چرایی حضور صادق زیباکلام و سعید حجاریان بود؛
نویسنده و کارگردان: #مانی_حقیقی ؛ کسی که پیش از این، پذیرایی ساده را کارگردانی کرده بود و همچنان آن سکانس قبر کندن پدر و دیالوگهایی که رد و بدل میشود برایم جذاب است؛ اما حالا با اژدها وارد میشود سعی کرده به نوعی بدعتگذار باشد و مستندی را در قالب فیلم سینمایی روایت کند.
بازیگران: با توجه به این که تم اصلی روایتی مستدگونه است بازیگرانِ فیلم آنچه دیگران میگویند را به نمایش در میآورند. بازیها اساساً چنگی به دل نمیز ند و از میان آنها تنها # امیر_جدیدی برایم آشنا بود که سال قبل در فیلم رخ دیوانه هم بازی کرده بود.
داستان: مستندی از زبان مانی حقیقی، # لیلی_گلستان ، # شهرزاد_شرافت ، # صادق_زیباکلام ، # سعید_حجاریان و... روایت میشود در باره مامور ساواک، بابک حفیظی. اواسط دههی چهل، حفیظی ماموریت مییابد شخصی تبعیدی در قشم که ظاهراً خودکشی کرده را دفن کند. دفنِ این تبعیدی موجب زلزله و اتفاقاتِ مافوق بشری میشود. چنین اتفاقی، موجب برانگیختن حس کنجکاوی بابک حفیظی میشود. پس، برای یافتن جواب پرسشهایش با یک نفر زمینشناس و همینطور صدابردار فیلمِ # خشت_و_آیینه یعنی کیوان حداد رهسپارِ قشم میشود.
موسیقی: آهنگسازی # کریستف_رضاعی آنچنان در فیلم به چشم میآید که اگر حذف شود حس و حالِ روایت مخدوش خواهد شد؛ خاصه از این نظر که بیان برخی اعتقادات عامیانهیِ ماورایی و صحبت از اَجِنه نیاز به یک موسیقی پر التهاب دارد تا فیلم در نوع خودش به یک تریلر بدل شود و با همین موسیقیست که در برخی سکانسها، تپشِ قلب دو چندان میشود و میتوان پلان به پلان با دلهره و اضطرابِ فیلم همراه شد.
تدوین: با توجه به اینکه قرار است زبان فیلم مستند باشد اما همزمان با بازیهای سینمایی هم آمیخته شود بنابراین نقش تدوین بیش از پیش رخ نشان میدهد هر چند هر از گاهی انسجامِ فیلم از کف میرود اما از تدوینِ ماهرانهی # هایده_صفی_یاری که مدام باید بین این دو فضا در حرکت باشد هم نمیتوان به سادگی گذشت.
نقطه قوت: در سینمای ایران نمونههای آنچنان شاخصی از آمیختن مستند و فیلم نداریم. بنابراین، چنین اِبتکاری در کنار سبک روایتِ پر کششی که همزمان بتواند پرسشهای بیشماری در ذهن تماشاگر ایجاد کند و گام به گام مخاطب را تا به انتها بکشاند، از نقاط برجسته فیلم به حساب میآید. ضمن اینکه، پیرنگ سورریال حاکم بر فضای کلی فیلم به خوبی توانسته با اعتقادات و باورهای عامیانه آمیخته و چفت شود. اما، اینکه چه میزان از این باورها حقیقتاً، وجود داشته و چه میزان از آنچه روایت میشود ساخته و پرداخته ذهنِ کارگردان است، چندان مکشوف نمیشود. گرچه، ظاهر فیلم که میگوید آنچه بیان میشود اتفاق افتاده و نقلِ واقع است.
نمرهی من: از ده، هفت میدهم.هرچند، بیشترین چالشی که موقع تماشای فیلم داشتم چرایی حضور صادق زیباکلام و سعید حجاریان بود؛ حضوری که کمکی به پیشبرد فیلم هم نداشت جز اینکه شاید مقصود، سیاسی کاری باشد. ضمن اینکه واقعاً عدم حضور پدربزرگِ کارگردان، # ابراهیم_گلستان ، هم به چشم میآمد.
ضرغام نره ئی
ارسال نظر