تعدد کمپین حمایت از هنرمندان و نتیجه معکوس!
پارسینه: متاسفانه این که بشنویم بازیگران قدیمی بخصوص خانم ها در سن میانسالی، از بیکاری یا کمکاری شکایت دارند، دیگر به یک خبر عادی تبدیل شده است، اما واقعیت این است که این اتفاق تنها باید به صورت کارشناسانه بررسی و حل شود. نه این که هر روز کمپینی موقتی راه بیافتد و حمایت از هنرمندان را به موضوعی بی اثر در نگاه مخاطبان تبدیل کند.
تحریریه پارسینه - چندسالی است که موضوع بیکاری و البته وضعیت بد هنرمندان پیشکسوت بسیار شنیده می شود و بدون شک دلیل این موضوع چیزی جز خلا وجود حمایت و پشتیبانی دولتی نیست، نبود تسهیلات ساده و تعریف شده ای در قالب صندوق بیکاری یا بیمه و بازنشستگی که برخلاف دیگر کشورهای دنیا متاسفانه در ایران هنوز ساماندهی نشده است و حالا ناگزیر شاهد عواقب آن هستیم.
اما وجود این خلا چه وضعی به وجود آورده است؟ هر روز خبری از بازیگری در سن کهن سالی می شنویم که مردم دیگر به او سر نمی زنند یا مسئولان به فکر نیستند؛ یا بانوان بازیگری که بیکاری خود در حوزه سینما و تلویزیون را به دلایلی چون فساد در این حوزه مربوط می دانند در حالی که همکاران آن ها این ادعا را توهین به حضور و فعالیت چندین ساله خود تلقی می کنند. واقعیت هم این است که وضعیت برای بازیگران زن بدتر است... در همه جای دنیا هم اینطور است. با بالا رفتن سن، زن ها پیشنهادهای کمتری برای حضور در سینما و تلویزیون دارند، نمی توان انتظار داشت همه مریل استریپ یا حتی فاطمه معتمدآریا باشند و این موضوع که به توانایی بازیگری هنرمندان باز می گردد، برای معدود بازیگران زن اتفاق می افتد.
البته شکی نیست با وجود این که هر سرمایه گذاری با هر زمینه و سابقه کاری به سینما و تلویزیون نفوذ کرده، قطعا باید منتظر عواقبی چون پیشنهادها و رفتارهای غیر حرفه ای در این حوزه باشیم، اما این تمام مشکل نیست. مشکل اینجاست که نه از سوی خود هنرمندان به روزهای بیکاری و بازنشستگی فکر شده است و نه از سوی دولت، تدبیری برای جلوگیری از به وجود آمدن چنین اوضاعی اندیشیده شده.
نتیجه هم این که در کنار اخباری که مدام درباره بی کاری و گلایه هنرمندان می شنویم (که در هیچ کجای دنیا در این حد مرسوم نیست) این روزها شاهد واکنش های مختلف و متعددی در این زمینه هستیم. نامه سی زن هنرمند به علی اصغر پورمحمدی (معاون وقت سیما در آن زمان) که در آن یکی از دلایل بیکاری خود را موجه بودن و حتی تشکیل خانواده دانسته بودند، یکی از اتفاقات ماه های اخیر است که در کنار گلایه از بیکاری روابط پشت صحنه سریال و فیلم های تلویزیونی را ناسالم توصیف کرده بودند. فقیهه سلطانی تنها هنرمندی که نام خود را در این زمینه فاش کرد از وضعیت بد معاش هنرمندانی که پای این نامه را امضا کرده بودند خبر داده بود.
در کنار این واکنش ها یکی از بهترین روش هایی که در این چند سال وجود داشته ابتکاری است که فرشته طائرپور، رسول صدرعاملی، مجید مظفری و نازنین کریمی در طرحی با عنوان (فیلم هایی که دوستشان داریم) به خرج داده بودند. در این برنامه در ماه دو بار هنرمندان در کنار نمایش فیلم های خاطره انگیز به فیلمنامه خوانی می پردازند و عایدی که از بلیت فروشی این برنامه حاصل می شود صرف کمک به هنرمندان زن کم بضاعت سینما و تئاتر می شود.
طائرپور پیش از این در تشریح این برنامه گفته بود: « در تمام دنیا، حرکتهای مردمی با حضور اقشار مرجع آن جامعه همچون هنرمندان، ورزشکاران و… پیاپی تکرار میشود. این حرکتها بهمنظور حمایت از یک اتفاق، کمک به یک جریان یا پیشگیری از یک اتفاق ناخوشایند است که با هدف جلب توجه افکار عمومی و با اتکا به حمایتهای مردم انجام میشود. مراسم گلریزان و جشنهای نیکوکاری بهعنوان بخشی از حرکتهای اجتماعی و حمایتی در ایران، برگزار می شود و حضور هنرمندان سرمایه بالقوه ارزشمندی است که در اینگونه حرکتها تأثیر بسزایی دارد.
او با اشاره به این که مهمترین سرمایه سینماگران فیلمهایشان است، ادامه داده: «ما با این دیدگاه و اتکا به این سرمایه، طرح «فیلمهایی که دوست داشتیم» را برای حمایت از هنرمندان نیازمند و با حفظ آبروی آنها اجرا میکنیم. در این طرح، بخشی از فیلمنامههای خاطرهانگیز سینما با حضور هنرمندان سینما و تئاتر در قالب برنامههای فیلمنامهخوانی و نمایش فیلم به اجرا درمیآید و عواید فروش برنامهها، به زنان سینماگر کمبضاعت اختصاص پیدا میکند. بعضی از هنرمندان ما بعد از سالها تلاش به علت شرایط واقتصاد نابسامان هنری پشتوانه خوبی نداشتهاند. امیدوارم با اجرای این طرح شرایط خوبی را برای زنان کمبضاعت سینمای ایران ایجاد کنیم. چون وضعیت غمانگیز آنها برای دولت، ملت یا صنف هنرمندان قابل تحمل نیست. سینما محتاج هیچکس نیست. اطمینان دارم اعضای خانواده سینما در این حد که از این وضعیت بحرانی بیرون بیاید حل کنند. این وضعیت دون شان جامعه هنری در کشوری است که صاحب صنعت ملی سینماست که بازیگرانش در سنین از کارافتادگی در این وضعیت به سر ببرند. »
که این دیدگاه بسیار نسبت به انتظار کمک مالی یا توجه مدام مردم به سرنوشت هنرمندان قابل قبول و البته قابل ستایش تر است.
در آخرین اتفاقی که افتاده، کمپینی برای حمایت از هنرمندان تشکیل شده که در آن شماره پیامکی برای حمایت از هنرمند محبوب اعلام شده و کاربران قرار است با فرستان پیامک به این شماره، به حسابی پول واریز کنند! اقدامی که حتی در آن نام خانه سینما نیز آورده شده و از تصویر هنرمندانی مثل امین تارخ و بهاره رهنما و... استفاده شده است. البته هنوز این اتفاق به صورت رسمی از سوی خانه سینما تایید نشده اما آیا شان هنرمندان در چنین اقدامی رعایت شده است؟
در نهایت منظور تنها خرده گرفتن به هنرمندان نیست و دلیل این اتفاق حتما نبود پشتیبانی های لازم از سوی دولت است. اما ایجاد کمپین های هر روزه در حمایت از هنرمندان جز این که این موضوع را از نظر مخاطبان بی اثر کند و حتی دافعه ایجاد کند سودی هم خواهد داشت؟
این بهاره رهنما رو چرا اینقدر گنده میکنید ؟چون گنده است ؟!
اینها وقتی جوان هستند خود را بیمه نمیکنند و درآمدهای خوب خود را هم صرف سرمایه گذاری نمیکنند ماشینهای آنچنانی میخرند و با آن عکس میگیرند وقتی از محبوبیت افتادند یقه دولت را میگیرند مگر دولت موظف است از غیر کارمندان خود هم حمایت کند کارمندی که سی سال مجبور است هر روز 8 صبح سر کار باشد توقعی جز بازنشستگی ندارد آنوقت اینها با آن زیدگیهای خوش و بی در و پیکر متوقع هستند.
دقیقا هم فوتبالیست ها هم بازیگرا جوانی میلیادر ن.در زمان خودشون به سن پیری میرسن میگن از ما حمایت کنید مستاجریم فلان.من جوان بیکار که هر سه ماه 650هزار تومن پول بیمه خویش فرما میدم .پولم بیشتره یا عقلم.
شان هنرمند!!!ههه
پارسينه عزيزم !!
از عكس جديد گلشيفته چه خبر؟
نه این که شک داشته باشیم ولی از کجا بفهمیم که این کمپین حتما صرف امور خیریه هنرمندان میشه آخه !!! یه زمانی یه بنده خدا حساب باز کرده بود واسه باز سازی ارگ بم چه چیزایی که بهش نگفتن و تهمت نزدن و بگذریم !!!!