اگر به نذر عمل نشود، وظیفه چیست؟
پارسینه: در تحقق نذر، خواندن صیغه و به زبان آوردن آن لازم است، (هرچند عربی بودن لازم نیست)؛ پس اگر صیغه نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمیشود و چیزی واجب نیست.
چنانچه نذر مذکور، مطلق بوده و زمانی برای آن تعیین نشده است، به نحوی که اگر الان آن را انجام دهد، مخالفت با نذر به شمار نمیآید، باید طبق نذر عمل کند و چیز دیگری بر عهده وی نیست. در ادامه این مطلب را به نقل از تبیان بخوانید.
اگر به نذر عمل نشود، وظیفه چیست؟
اما اگر نذر، زمان خاصی داشته و از روی عمد و اختیار به آن عمل نشود، کفّاره واجب میشود و درباره کفاره شکستن نذر، دو نظر بین مراجع تقلید وجود دارد:
۱. گروهی، آن را شبیه کفاره افطار عمدی روزه (اطعام شصت فقیر یا دو ماه روزه پى درپى) میدانند.
۲. گروهی آن را شبیه کفاره قسم (اطعام ده فقیر یا تهیه لباس برای آنان و اگر نتواند سه روز روزه پى درپى) میدانند.
در هر حال بعد از تحقق مخالفت با نذر و وجوب کفاره، عمل به نذر واجب نیست.
البته باید توجه داشت که:
۱. در تحقق نذر، خواندن صیغه و به زبان آوردن آن لازم است، (هرچند عربی بودن لازم نیست)؛ پس اگر صیغه نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمیشود و چیزی واجب نیست.
۲. در نذر باید لفظ «برای خدا» گفته شود و قصد در دل کافی نیست.
شرایط وجوب نذر:
از نظر شرعی نذر وقتی واجب العمل است که یا به صورت صیغه عربی خوانده شود و یا به صیغه فارسی که در بردارنده این مضمون باشد: برای خدا بر عهده و ذمه من باشد اگر فلان حاجت و خواسته من برآورده شد، فلان کار را انجام میدهم ولی اگر تنها از ذهن و قلب گذشته و خطور کرده باشد و صیغه نذر به صورت شرعی که گفته شد خوانده نشود، این نذر وجوب عمل ندارد البته عمل به آن بی اشکال است.
بنابراین، نذر در حقیقت پیمانی است با خداوند تا در نتیجه انجام عمل نیکی که آدمی بر خویش واجب مینماید، حق تعالی حاجت او را برآورد.
باتوجه به تعریف نذر؛ نذر را میتوان نوعی عبادت، دعا و درخواست از خداوند دانست که اتفاقا دارای تأثیر فراوان است و با هدف قرب الهی انجام میشود. به لحاظ شرعی، وفا نمودن به نذر چنانچه مشروع و مستحسن باشد و ضوابط شرعی آن مراعات شود، واجب است، زیرا که مشمول آیه «اوفوا بالعقود» که متضمن حکم وجوب وفاء به هر پیمانی است، میگردد.
فلسفه نذر:
نذر ممکن است فلسفههاى گوناگونى داشته باشد که برخى از آن عبارتند از:
۱. رسیدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت.
۲. تقیّد به بندگى خدا و تلاش در جهت رسیدن به مقام قرب ربوبى.
۳. تقویت انگیزش در جهت سیر و سلوک معنوى.
۴. نجات از مصائب و رویدادهاى سخت.(۱)
اساسا نذر در امورى مجاز است که شرعا راجح باشد مثلاً نماز شب که مستحب است با نذر بر خود واجب مىکند یا ضیافت نیکان که استحباب شرعى دارد با نذر واجب مىگردد. براى سلامتى، قبولى در دروس و به خیرگذشتن حادثه نیز نذر مانعى ندارد.
وفاى به نذر واجب است. نذر در سیره عملى انبیاء الهى و اولیاء وجود داشته است. در فقه اسلامى نیز کتابى تحت عنوان نذر به فروعات فقهى فراوان وجود دارد. ملاک جواز نذر این است که متعلق نذر حرام یا مکروه نباشد.
بنابراین لزوم وفایی به نذر (اعم از مادی و معنوی) یک نوع سپاس و تشکر از خداوند و کسانی است که ما آنها را شفیع و واسطه برای برآورده شدن حاجات خود قرار دادیم. طبیعی است که ما نیاز به نذر و واسطه داریم و منفعت آن به خود ما بر میگردد و گرنه ائمه (علیهم السلام) هیچ گونه نیازی به پول ما، زیارات، اذکار و دعاهای ما ندارند.
پی نوشت:
۱. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج ۲، ص ۶۱۶، م ۲۶۵۴، گردآورنده: بنی هاشمی خمینی، سید محمدحسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق؛ سبحانى، جعفر، رساله توضیح المسائل، ص ۴۹۶، م ۲۲۸۸، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ سوم، ۱۴۲۹ق.
اگر به نذر عمل نشود، وظیفه چیست؟
اما اگر نذر، زمان خاصی داشته و از روی عمد و اختیار به آن عمل نشود، کفّاره واجب میشود و درباره کفاره شکستن نذر، دو نظر بین مراجع تقلید وجود دارد:
۱. گروهی، آن را شبیه کفاره افطار عمدی روزه (اطعام شصت فقیر یا دو ماه روزه پى درپى) میدانند.
۲. گروهی آن را شبیه کفاره قسم (اطعام ده فقیر یا تهیه لباس برای آنان و اگر نتواند سه روز روزه پى درپى) میدانند.
در هر حال بعد از تحقق مخالفت با نذر و وجوب کفاره، عمل به نذر واجب نیست.
البته باید توجه داشت که:
۱. در تحقق نذر، خواندن صیغه و به زبان آوردن آن لازم است، (هرچند عربی بودن لازم نیست)؛ پس اگر صیغه نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمیشود و چیزی واجب نیست.
۲. در نذر باید لفظ «برای خدا» گفته شود و قصد در دل کافی نیست.
شرایط وجوب نذر:
از نظر شرعی نذر وقتی واجب العمل است که یا به صورت صیغه عربی خوانده شود و یا به صیغه فارسی که در بردارنده این مضمون باشد: برای خدا بر عهده و ذمه من باشد اگر فلان حاجت و خواسته من برآورده شد، فلان کار را انجام میدهم ولی اگر تنها از ذهن و قلب گذشته و خطور کرده باشد و صیغه نذر به صورت شرعی که گفته شد خوانده نشود، این نذر وجوب عمل ندارد البته عمل به آن بی اشکال است.
بنابراین، نذر در حقیقت پیمانی است با خداوند تا در نتیجه انجام عمل نیکی که آدمی بر خویش واجب مینماید، حق تعالی حاجت او را برآورد.
باتوجه به تعریف نذر؛ نذر را میتوان نوعی عبادت، دعا و درخواست از خداوند دانست که اتفاقا دارای تأثیر فراوان است و با هدف قرب الهی انجام میشود. به لحاظ شرعی، وفا نمودن به نذر چنانچه مشروع و مستحسن باشد و ضوابط شرعی آن مراعات شود، واجب است، زیرا که مشمول آیه «اوفوا بالعقود» که متضمن حکم وجوب وفاء به هر پیمانی است، میگردد.
فلسفه نذر:
نذر ممکن است فلسفههاى گوناگونى داشته باشد که برخى از آن عبارتند از:
۱. رسیدن به مطلوب و برآورده شدن حاجت.
۲. تقیّد به بندگى خدا و تلاش در جهت رسیدن به مقام قرب ربوبى.
۳. تقویت انگیزش در جهت سیر و سلوک معنوى.
۴. نجات از مصائب و رویدادهاى سخت.(۱)
اساسا نذر در امورى مجاز است که شرعا راجح باشد مثلاً نماز شب که مستحب است با نذر بر خود واجب مىکند یا ضیافت نیکان که استحباب شرعى دارد با نذر واجب مىگردد. براى سلامتى، قبولى در دروس و به خیرگذشتن حادثه نیز نذر مانعى ندارد.
وفاى به نذر واجب است. نذر در سیره عملى انبیاء الهى و اولیاء وجود داشته است. در فقه اسلامى نیز کتابى تحت عنوان نذر به فروعات فقهى فراوان وجود دارد. ملاک جواز نذر این است که متعلق نذر حرام یا مکروه نباشد.
بنابراین لزوم وفایی به نذر (اعم از مادی و معنوی) یک نوع سپاس و تشکر از خداوند و کسانی است که ما آنها را شفیع و واسطه برای برآورده شدن حاجات خود قرار دادیم. طبیعی است که ما نیاز به نذر و واسطه داریم و منفعت آن به خود ما بر میگردد و گرنه ائمه (علیهم السلام) هیچ گونه نیازی به پول ما، زیارات، اذکار و دعاهای ما ندارند.
پی نوشت:
۱. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج ۲، ص ۶۱۶، م ۲۶۵۴، گردآورنده: بنی هاشمی خمینی، سید محمدحسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ هشتم، ۱۴۲۴ق؛ سبحانى، جعفر، رساله توضیح المسائل، ص ۴۹۶، م ۲۲۸۸، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ سوم، ۱۴۲۹ق.
منبع: تبیان
ارسال نظر