بحران مدیریت در ذوب آهن!
پارسینه: در لیگ های دوازدهم و سیزدهم تا کنون شش مربی هدایت تیم فوتبال ذوب آهن را بر عهده گرفته اند
به نظر می رسد بحران مدیریت در باشگاهی مانند ذوب آهن که قبلا به عنوان یکی از با ثبات ترین باشگاههای ایران مطرح بود بیش از سایر عوامل باعث کسب نتایج ضعیف شده است .
*از کربکندی تا فیروز کریمی
پس از جدایی منصور ابراهیم زاده و حضور وی در فوتبال پایتخت رسول کربکندی به عنوان سرمربی ذوب آهن انتخاب شد . در هفته های آغازین لیگ دوازدهم کربکندی نتوانست موفق باشد اما همینکه تیم به هماهنگی بیشتری دست یافت و اوضاعش مناسب شد فرهاد کاظمی جای کربکندی را گرفت . با این تغییرات ذوبی ها به مرحله پلی آف لیگ برتر رسیدند جایی که برای بقا در سطح اول فوتبال باشگاهی کشور می بایست برابر پاس همدان از لیگ یک قرار می گرفتند . قبل از این دو مسابقه کاظمی هم با نظر باشگاه برکنار شد تا محمود یاوری سکان دارسفید و سبزپوشان اصفهانی باشد .
پیروزی در مجموع دو دیدار رفت و برگشت بالاخره ذوبی ها را در لیگ برتر ماندگار کرد اما یاوری هم در ابتدای فصل سیزدهم لیگ برتر جای خود را به لوکا بوناچیچ داد . سرمربی کروات ذوب آهن نتوانست تیم را از قعر جدول جدا کند و از هفته نوزدهم مجتبی تقوی راهی اصفهان شد تا روی نیمکت این تیم بنشیند .
پس از باخت برابر فجر سپاسی و در حالی که هنوز سه هفته از پایان فصل جاری باقی است مسئولین ذوب آهن تصمیم گرفتند فیروز کریمی را به لیگ برتر برگردانند و روی نیمکت تیم خود بنشانند که البته با توجه به مسائل قبلی و محرومیت 8 جلسه ای کریمی حضور او روی نیمکت جای حرف و حدیث دارد .در صورت تحقق حرف و حدیث های این روزها این انتخاب را میتوان شاهکاری در گزینش سرمربی تاریخ باشگاه قلمداد کرد . شش مربی در دو فصل رکوردی است که شاید بتوان آن را در کتاب گینس ثبت کرد . ذوب آهن که نائب قهرمانی آسیا را در کارنامه اش دارد حالا به اندازه تیم های عربی مربی عوض کرده است .
*نقش ضعیف مدیرعامل
شهریور سال 90 خسرو ابراهیمی مسئول ورزش همگانی جایگزین اصغر دلیلی شد و دوسال به عنوان مدیرعامل در باشگاه ذوب آهن فعالیت کرد . ابراهیمی در این مدت انچنان که باید و شاید نتوانست ابزار موفقیت ذوب آهن را در لیگ برتر فراهم کند .
کاهش بودجه و ناتوانی مدیرعامل و هیات مدیره در تامین هزینه های باشگاه اوضاع ذوبی ها را نامناسب کرد بطوریکه در این مدت بازیکنان ذوب آهن اعتصاب کردند و جالب اینجا است که از ان بازیکنان چند نفری هم در اعتصابات این فصل پرسپولیس حضور داشتند !
اواخر شهریور ماه گذشته سعید آذری یک بار دیگر به عنوان مدیرعامل ذوب آهن معرفی و جایگزین خسرو ابراهیمی شد. کارنامه موفق این باشگاه در دوره مدیریت قبلی آذری ورزش دوستان اصفهانی را به بازگشت ذوب آهن در مسیر خوشبختی امیدوار کرد .
احیای تیم بسکتبال ذوب آهن یکی از توجهات ویژه آذری در روزهای نخستین بازگشت به ذوب آهن بود . پی گیری و برنامه ریزی برای پرداخت مطالبات بازیکنان هم از اقدامات قابل توجه مدیرعامل بود ولی از جمله مواردی که در مورد نقاط ضعف آذری باید بدان اشاره کرد ابقای لوکا بوناچیچ علیرغم استعفای وی بود .
وقتی سرمربی تیم اذعان دارد که نمی تواند کار خاصی در ادامه لیگ انجام دهد دلیلی برای ماندن وی وجود ندارد خصوصا اینکه در بهترین زمان ممکن یعنی فصل نقل و انتقالات بوناچیچ تصمیم خود را رسانه ای کرد زمانی که ذوب آهن می توانست با مربی جدیدی به توافق برسد و بازیکنان مورد نیاز این مربی را در مدت نقل و انتقالات به خدمت بگیرد اما این اتفاق رخ نداد تا در هفته نوزدهم تقوی روی نیمکت ذوب اهن بنشیند زمانی که نمی تواند بازیکنی به خدمت بگیرد و تغییرات در تیم ایجاد کند . جالب اینجا است که عمر همکاری تقوی با این باشگاه اصفهانی بیش از 9 هفته دوام نیاورد تا فیروز کریمی سکاندار ذوبی ها در سه دیدار باقی مانده و شاید مسابقات پلی آف باشد . آیا کریمی قرار است در این مدت معجزه کند ؟
*سکوت معنا دار هیات مدیره !
داود شیران سخنگوی هیأت مدیره باشگاه ذوبآهن هفته گذشته در مورد انتخاب سرمربی این تیم به فارس گفت: هیأت مدیره باشگاه ذوبآهن در انتخاب هیچکدام از دو سرمربی این فصل ذوبآهن نقشی نداشت. لوکا بوناچیچ را سعد محمدی مدیرعامل کارخانه خودش برای ذوبآهن انتخاب کرد در انتخاب مجتبی تقوی هم هیأت مدیره هیچ نقش و اثری نداشت.
ما 8 گزینه برای هدایت تیم فوتبال ذوبآهن داشتیم که تقوی جزو این گزینهها نبود اما باز هم سعد محمدی مدیرعامل کارخانه بود که تقوی را به عنوان سرمربی تیم فوتبال ذوبآهن انتخاب کرد. اکنون هم سعد محمدی مدیرعامل کارخانه باید پاسخگوی مدیران ارشد، طرفداران ذوبآهن، مردم شهیدپرور اصفهان و کارگران ذوبآهن اصفهان باشد ! این ادعا عذر بدتر از گناه است . در این بین سوال این است پس نقش هیات مدیره چیست ؟ چرا هیات مدیره در این مدت سکوت کرده است . سکوتی معنا دار برای فوتبال اصفهان که خود را به عنوان قطبی دیگر مطرح کرده است . چرا زمانی که بوناچیچ از این تیم استعفا داد سخنگوی باشگاه که پیش از این رئیس هیات کشتی اصفهان بوده این مساله را عنوان نکرد و در بحرانی ترین شرایط و پس از باخت برابر فجر سپاسی به یاد اتفاقاتی افتاد که در این فصل برای ذوبی ها رقم خورده است ؟!
*مواردی برای یادآوری
در حالی که زلاتکو کرانچار پس از دربی اصفهان گفت همین تیم ذوب آهن اگر دو بازیکن با کیفیت دیگر به خود اضافه کند، یکی از بهترین تیمهای آسیا در سال 2015 خواهد بود و مطمئنا برای قهرمانی در سال آینده تلاش خواهد کرد باید اذعان کرد رسانه های اصفهان حمایتی از تیم و سرمربی خود انجام ندادند . بعضی رسانه هایی که باید تیم را برای ماندن در لیگ برتر حمایت کنند در کنفرانس مطبوعاتی سوالات جالبی را می پرسیدند سوالاتی که شاید متاسفانه بیشتر نشان دهنده علاقه آنها برای عدم موفقیت ذوب آهن باشد تا مسائل دیگر!
چرا زمانی که ذوب اهن یکی یکی بازیکنان خوب خود را از دست می داد صدایی نه از طرف هیات مدیره نه از طرف رسانه ها شنیده نشد ؟ پیام صادقیان ، محسن مسلمان و احسان پهلوان از جمله بازیکنان مطرحی بودند که از این تیم جداشدند ولی آب از دل کسی تکان نخورد ! چرا لوکابوناچیچ از تمامی طرفیت استفاده از بازیکنان رده های پایه استفاده نکرده است ؟ چرا اول فصل با بازگشت صادقی توسط لوکا مخالفت شد و دروازه بان ملی پوش خارجی باشگاه نیز کنارگذاشته شد ؟
برد مقابل نفت مدعی در تهران ، بازی های جذاب و تماشاگر پسند مقابل سایر مدعیان مانند متوقف کردن فولاد در فولادشهر یا استقلال در تهران ، از دست رفتن پنالتی در چند دیدار این تیم و موقعیت هایی که مهاجمان ذوب به راحتی از دست داده اند یا حتی گلهای بدی که به واسطه نداشتن دروازه بان شش دانگ دریافت کرده اند را ظاهرا دوستان در باشگاه ذوب آهن به فراموشی سپرده اند ! نداشتن دروازه بان و خط دفاعی مناسب هم مشکلی است که دوستان زمان لوکابوناچیچ در ابتدای فصل و یا تیم فصل باید به فکر آن می بودند . ب
حث وضعیت لیدرهای این باشگاه هم مانند لیدرهای سایر باشگاهها مفصل است اما انچه از فوتبال اصفهان انتظار می رفت این شرایط نبود .
ای کاش اردشیر سعد محمدی مدیرعامل کارخانه ذوب آهن که نشان داده فردی فوتبالی است از مشاوران بهتری استفاده می کرد افرادی که به وی در مورد ثبات مربی مشاوره دهند تا روزگار ذوب آهن بهتر از این باشد . بدون شک در صورت سقوط نائب قهرمانی فصل 2010 آسیا به لیگ یک مسئولیتی بر عهده فیروز کریمی نخواهد بود .
بحران مدیریریت در ذوب آهن حادتر از بحران نتیجه گیری است . این باشگاه به هیات مدیره ای جدید نیاز دارد . خون تازه باید در کالبد باشگاه دمیده شود .
حسین ردکا/آرمان
*از کربکندی تا فیروز کریمی
پس از جدایی منصور ابراهیم زاده و حضور وی در فوتبال پایتخت رسول کربکندی به عنوان سرمربی ذوب آهن انتخاب شد . در هفته های آغازین لیگ دوازدهم کربکندی نتوانست موفق باشد اما همینکه تیم به هماهنگی بیشتری دست یافت و اوضاعش مناسب شد فرهاد کاظمی جای کربکندی را گرفت . با این تغییرات ذوبی ها به مرحله پلی آف لیگ برتر رسیدند جایی که برای بقا در سطح اول فوتبال باشگاهی کشور می بایست برابر پاس همدان از لیگ یک قرار می گرفتند . قبل از این دو مسابقه کاظمی هم با نظر باشگاه برکنار شد تا محمود یاوری سکان دارسفید و سبزپوشان اصفهانی باشد .
پیروزی در مجموع دو دیدار رفت و برگشت بالاخره ذوبی ها را در لیگ برتر ماندگار کرد اما یاوری هم در ابتدای فصل سیزدهم لیگ برتر جای خود را به لوکا بوناچیچ داد . سرمربی کروات ذوب آهن نتوانست تیم را از قعر جدول جدا کند و از هفته نوزدهم مجتبی تقوی راهی اصفهان شد تا روی نیمکت این تیم بنشیند .
پس از باخت برابر فجر سپاسی و در حالی که هنوز سه هفته از پایان فصل جاری باقی است مسئولین ذوب آهن تصمیم گرفتند فیروز کریمی را به لیگ برتر برگردانند و روی نیمکت تیم خود بنشانند که البته با توجه به مسائل قبلی و محرومیت 8 جلسه ای کریمی حضور او روی نیمکت جای حرف و حدیث دارد .در صورت تحقق حرف و حدیث های این روزها این انتخاب را میتوان شاهکاری در گزینش سرمربی تاریخ باشگاه قلمداد کرد . شش مربی در دو فصل رکوردی است که شاید بتوان آن را در کتاب گینس ثبت کرد . ذوب آهن که نائب قهرمانی آسیا را در کارنامه اش دارد حالا به اندازه تیم های عربی مربی عوض کرده است .
*نقش ضعیف مدیرعامل
شهریور سال 90 خسرو ابراهیمی مسئول ورزش همگانی جایگزین اصغر دلیلی شد و دوسال به عنوان مدیرعامل در باشگاه ذوب آهن فعالیت کرد . ابراهیمی در این مدت انچنان که باید و شاید نتوانست ابزار موفقیت ذوب آهن را در لیگ برتر فراهم کند .
کاهش بودجه و ناتوانی مدیرعامل و هیات مدیره در تامین هزینه های باشگاه اوضاع ذوبی ها را نامناسب کرد بطوریکه در این مدت بازیکنان ذوب آهن اعتصاب کردند و جالب اینجا است که از ان بازیکنان چند نفری هم در اعتصابات این فصل پرسپولیس حضور داشتند !
اواخر شهریور ماه گذشته سعید آذری یک بار دیگر به عنوان مدیرعامل ذوب آهن معرفی و جایگزین خسرو ابراهیمی شد. کارنامه موفق این باشگاه در دوره مدیریت قبلی آذری ورزش دوستان اصفهانی را به بازگشت ذوب آهن در مسیر خوشبختی امیدوار کرد .
احیای تیم بسکتبال ذوب آهن یکی از توجهات ویژه آذری در روزهای نخستین بازگشت به ذوب آهن بود . پی گیری و برنامه ریزی برای پرداخت مطالبات بازیکنان هم از اقدامات قابل توجه مدیرعامل بود ولی از جمله مواردی که در مورد نقاط ضعف آذری باید بدان اشاره کرد ابقای لوکا بوناچیچ علیرغم استعفای وی بود .
وقتی سرمربی تیم اذعان دارد که نمی تواند کار خاصی در ادامه لیگ انجام دهد دلیلی برای ماندن وی وجود ندارد خصوصا اینکه در بهترین زمان ممکن یعنی فصل نقل و انتقالات بوناچیچ تصمیم خود را رسانه ای کرد زمانی که ذوب آهن می توانست با مربی جدیدی به توافق برسد و بازیکنان مورد نیاز این مربی را در مدت نقل و انتقالات به خدمت بگیرد اما این اتفاق رخ نداد تا در هفته نوزدهم تقوی روی نیمکت ذوب اهن بنشیند زمانی که نمی تواند بازیکنی به خدمت بگیرد و تغییرات در تیم ایجاد کند . جالب اینجا است که عمر همکاری تقوی با این باشگاه اصفهانی بیش از 9 هفته دوام نیاورد تا فیروز کریمی سکاندار ذوبی ها در سه دیدار باقی مانده و شاید مسابقات پلی آف باشد . آیا کریمی قرار است در این مدت معجزه کند ؟
*سکوت معنا دار هیات مدیره !
داود شیران سخنگوی هیأت مدیره باشگاه ذوبآهن هفته گذشته در مورد انتخاب سرمربی این تیم به فارس گفت: هیأت مدیره باشگاه ذوبآهن در انتخاب هیچکدام از دو سرمربی این فصل ذوبآهن نقشی نداشت. لوکا بوناچیچ را سعد محمدی مدیرعامل کارخانه خودش برای ذوبآهن انتخاب کرد در انتخاب مجتبی تقوی هم هیأت مدیره هیچ نقش و اثری نداشت.
ما 8 گزینه برای هدایت تیم فوتبال ذوبآهن داشتیم که تقوی جزو این گزینهها نبود اما باز هم سعد محمدی مدیرعامل کارخانه بود که تقوی را به عنوان سرمربی تیم فوتبال ذوبآهن انتخاب کرد. اکنون هم سعد محمدی مدیرعامل کارخانه باید پاسخگوی مدیران ارشد، طرفداران ذوبآهن، مردم شهیدپرور اصفهان و کارگران ذوبآهن اصفهان باشد ! این ادعا عذر بدتر از گناه است . در این بین سوال این است پس نقش هیات مدیره چیست ؟ چرا هیات مدیره در این مدت سکوت کرده است . سکوتی معنا دار برای فوتبال اصفهان که خود را به عنوان قطبی دیگر مطرح کرده است . چرا زمانی که بوناچیچ از این تیم استعفا داد سخنگوی باشگاه که پیش از این رئیس هیات کشتی اصفهان بوده این مساله را عنوان نکرد و در بحرانی ترین شرایط و پس از باخت برابر فجر سپاسی به یاد اتفاقاتی افتاد که در این فصل برای ذوبی ها رقم خورده است ؟!
*مواردی برای یادآوری
در حالی که زلاتکو کرانچار پس از دربی اصفهان گفت همین تیم ذوب آهن اگر دو بازیکن با کیفیت دیگر به خود اضافه کند، یکی از بهترین تیمهای آسیا در سال 2015 خواهد بود و مطمئنا برای قهرمانی در سال آینده تلاش خواهد کرد باید اذعان کرد رسانه های اصفهان حمایتی از تیم و سرمربی خود انجام ندادند . بعضی رسانه هایی که باید تیم را برای ماندن در لیگ برتر حمایت کنند در کنفرانس مطبوعاتی سوالات جالبی را می پرسیدند سوالاتی که شاید متاسفانه بیشتر نشان دهنده علاقه آنها برای عدم موفقیت ذوب آهن باشد تا مسائل دیگر!
چرا زمانی که ذوب اهن یکی یکی بازیکنان خوب خود را از دست می داد صدایی نه از طرف هیات مدیره نه از طرف رسانه ها شنیده نشد ؟ پیام صادقیان ، محسن مسلمان و احسان پهلوان از جمله بازیکنان مطرحی بودند که از این تیم جداشدند ولی آب از دل کسی تکان نخورد ! چرا لوکابوناچیچ از تمامی طرفیت استفاده از بازیکنان رده های پایه استفاده نکرده است ؟ چرا اول فصل با بازگشت صادقی توسط لوکا مخالفت شد و دروازه بان ملی پوش خارجی باشگاه نیز کنارگذاشته شد ؟
برد مقابل نفت مدعی در تهران ، بازی های جذاب و تماشاگر پسند مقابل سایر مدعیان مانند متوقف کردن فولاد در فولادشهر یا استقلال در تهران ، از دست رفتن پنالتی در چند دیدار این تیم و موقعیت هایی که مهاجمان ذوب به راحتی از دست داده اند یا حتی گلهای بدی که به واسطه نداشتن دروازه بان شش دانگ دریافت کرده اند را ظاهرا دوستان در باشگاه ذوب آهن به فراموشی سپرده اند ! نداشتن دروازه بان و خط دفاعی مناسب هم مشکلی است که دوستان زمان لوکابوناچیچ در ابتدای فصل و یا تیم فصل باید به فکر آن می بودند . ب
حث وضعیت لیدرهای این باشگاه هم مانند لیدرهای سایر باشگاهها مفصل است اما انچه از فوتبال اصفهان انتظار می رفت این شرایط نبود .
ای کاش اردشیر سعد محمدی مدیرعامل کارخانه ذوب آهن که نشان داده فردی فوتبالی است از مشاوران بهتری استفاده می کرد افرادی که به وی در مورد ثبات مربی مشاوره دهند تا روزگار ذوب آهن بهتر از این باشد . بدون شک در صورت سقوط نائب قهرمانی فصل 2010 آسیا به لیگ یک مسئولیتی بر عهده فیروز کریمی نخواهد بود .
بحران مدیریریت در ذوب آهن حادتر از بحران نتیجه گیری است . این باشگاه به هیات مدیره ای جدید نیاز دارد . خون تازه باید در کالبد باشگاه دمیده شود .
حسین ردکا/آرمان
باسلام برادر ما میگیم شما چاپ نمیکنی همه جای ذوب اهن بهرانه مگر در صندوق بازنشستگیش نیست یک بازنشسته