ماجرای یک دوپینگ و یک دنیا امید واهی
پارسینه: AFC در یک تصمیم قابل پیشبینی به لحاظ قانونی، اعتراض تیم ملی فوتبال ایران را رد کرد، اینکه چرا چنین اتفاقی افتاد به کنار، اما سوال اساسی این است که آیا فدراسیون فوتبال و سایر مسوولان دست اندرکار از ابتدای ثبت دوپینگ بازیکن سابق تراکتورسازی تا پایان این ماجرا را به درستی مدیریت کردهاند؟
به گزارش پارسینه، کنفدراسیون فوتبال آسیا در حالی اعتراض ایران دربارهی تغییر نتیجه بازی تیمهای ملی ایران و عراق را به خاطر دوپینگی بودن یکی از بازیکنان حریف رد کرد که این تصمیم شاید از ابتدا هم قابل پیشبینی بود و تنها ابهام آن شاید رفتار مسوولان فدراسیون فوتبال ایران بود که با علم به این موضوع و نتایج آن، علاوه بر اینکه امیدی واهی در دل مردم ایجاد کردند، یاس و ناکامی جدیدی را به جامعه تزریق کردند که این یاس در نتیجه مدیریت ضعیف و شاید هم بِیتدبیری برخی افراد دست اندرکار بوده است.
علا عبدالزهرا محروم نبود!
مسئولان ایرانی اگر چه مدعی شدند "علا عبدالزهرا" هنگامی که در تیم تراکتورسازی بازی میکرد نمونه تست دوپینگ او در آزمایشگاه کلن، مثبت اعلام شده اما ظاهرا این اطلاعات در همان زمان به فیفا اعلام نشده است.
برخی از مسئولان ستاد مبارزه با دوپینگ مدعیاند در نامه نگاری با فیفا مساله را به اطلاع فدراسیون جهانی فوتبال رساندهاند که اگر این بود باید تاکنون حکمی برای این بازیکن عراقی صادر میشد.
چرا دوپینگ علا عبدالزهرا دیر به فیفا رسید؟
این بازیکن عراقی بعد از بازی تراکتورسازی و ذوب آهن دیگر برای تیمش بازی نکرده بود و بعد از آن آزمایش دوپینگ او مثبت شد. این که چرا در آن زمان مساله برای عموم مردم افشا نمیشود و چرا با اطلاع از این قضیه یا حداقل پیش از این که جواب تست دوپینگ او مشخص شود، کارت ITC برایش صادر میشود مشخص نیست.
از طرفی برخی از مسئولان تیم ملی معتقدند که کمیته پزشکی فدراسیون باید موضوع را بنا بر دستور دبیرکل فدراسیون به اطلاع فیفا میرساند اما چنین نشد و در ادامه این کار را به نادو سپرده است و نهایتا کار در وقت مناسب انجام نشده است.
در هر حال وقتی هیچ محرومیتی برای این بازیکن صادر نشده است، بدان معناست که پرونده نتیجه آزمایش دوپینگ او به هیچ رکن قضایی نرسیده است و این اتفاق قبل از جام ملتهای آسیا بوده است و نمیتواند هیچ دلیلی جز عدم اطلاع رسانی به موقع به فیفا داشته باشد.
کیروش: به هیچ نتیجه ای نمیرسید
پس از شکست ایران مقابل عراق زمانی فدراسیون تصمیم گرفت که علیه تیم عراق به علت استفاده از "علا عبدالزهرا" به AFC شکایت کند، جلسهای با کارلوس کیروش برگزار شد. مسئولان تیم ملی تمام دلایلشان برای اعتراض به این موضوع و نیز مدارکی که میتوانستند جمع کنند را ارائه کردند اما کیروش وقتی آنها را بررسی کرد و دید که هیچ مدرکی مبنی بر صدور و یا ابلاغ حکمی درباره این بازیکن وجود ندارد و عملا "عبدالزهرا" از سوی هیچ نهادی به عنوان محروم شناخته نشده است ولو این که تشکیلاتی دوپینگ او را هم تایید کرده باشد، به این نتیجه رسید که اعتراض ایران هیچ فایدهای نخواهد داشت. کیروش خطاب به مدیران تیم هم گفت که "اگر می خواهید تلاشتان را بکنید اما بعید است با این مدارک، شکایتان به جایی برسد."
سرمربی تیم ملی حتی در دومین گفتوگویش با خبرنگاران خبرگزاری داخلی عنوان کرد که بعید است این موضوع به نتیجهای برسد و او مشخص است که او کار را تمام شده میداند.
تلاشهای بینتیجه و امیدهای واهی
بسیار خوب است که مسئولان تیم ملی بخواهند با هر وسیلهای به دنبال احقاق منافع کشورمان باشند اما با وجود مسیری که انتهای آن تقریبا مشخص و احتمال گرفتن نتیجه در آن با توجه به عملکردها، اطلاعات و مدارک موجود کمتر از 10 درصد است، چرا اینگونه به مردم امید واهی تزریق میشود؟
عراقیها در جلسه کمیته انضباطی AFC گفته بودند که ما هیچ حکم و ابلاغیهای از سوی فیفا یا هر نهاد دیگری مبنی بر محرومیت علا عبدالزهرا دریافت نکردهایم و بنابراین می توانستیم از این بازیکن استفاده کنیم. البته فرضا فیفا زودتر از این ماجرا مطلع میشد و یک رکن قضایی این بازیکن را محروم میکرد، به طور قابل پیشبینی عراقی ها از این بازیکن در جام ملتهای آسیا استفاده نمیکردند و چنین ماجراهایی هم پیش نمیآمد.
شاید هر وکیل بینالمللی ورزشی یا مشاور حقوقی میتوانست آینده اعتراض ایران را به فدراسیون و مدیران تیم ملی گوشزد کند. چه بسا کارلوس کیروش تقریبا همین را گفته بود، پس چرا مسوولان تیم ملی نه تنها با پردهبرداری از اقدامی که در صددش بودند، بلکه با دمیدن در شیپور این که نتیجه باید از آن ما شود، صرفا به مردم امید واهی القا کردند. مگر فدراسیون فوتبال نمیدانست که چه رویهای در گزارش کردن دوپینگ عبدالزهرا طی شده و چه دسته گلی به آب داده شده است؟
آیا ناراحتی و تاسف از شکستی که به لحاظ فنی حق تیم ملی نبود و حذف از یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا برای مردم کافی نبود که دوباره احساسات آنها را درگیر چنین موضوعی کنیم؟ اقدامی که اگر به صورت ریز محاسبه شود قطعا میلیونها تومان هزینههای تلگرافی، اقامتی و اداری و ... بر تمامی ایرانیان تحمیل کرد. هیچ شکی نیست تیم ملی سعی کرد با تمام توان در جام ملتهای آسیا حاضر شود و در این بین زحماتی هم از سوی فدراسیون و نهادهای مرتبط کشیده شد، اما بالاخره باید روزی برسد که پیش از هر تصمیمی به تمامی ابعاد آن فکر کرد تا مردم را درگیر تبعات روانی تصمیمات اشتباه خودمان نکنیم.
علا عبدالزهرا محروم نبود!
مسئولان ایرانی اگر چه مدعی شدند "علا عبدالزهرا" هنگامی که در تیم تراکتورسازی بازی میکرد نمونه تست دوپینگ او در آزمایشگاه کلن، مثبت اعلام شده اما ظاهرا این اطلاعات در همان زمان به فیفا اعلام نشده است.
برخی از مسئولان ستاد مبارزه با دوپینگ مدعیاند در نامه نگاری با فیفا مساله را به اطلاع فدراسیون جهانی فوتبال رساندهاند که اگر این بود باید تاکنون حکمی برای این بازیکن عراقی صادر میشد.
چرا دوپینگ علا عبدالزهرا دیر به فیفا رسید؟
این بازیکن عراقی بعد از بازی تراکتورسازی و ذوب آهن دیگر برای تیمش بازی نکرده بود و بعد از آن آزمایش دوپینگ او مثبت شد. این که چرا در آن زمان مساله برای عموم مردم افشا نمیشود و چرا با اطلاع از این قضیه یا حداقل پیش از این که جواب تست دوپینگ او مشخص شود، کارت ITC برایش صادر میشود مشخص نیست.
از طرفی برخی از مسئولان تیم ملی معتقدند که کمیته پزشکی فدراسیون باید موضوع را بنا بر دستور دبیرکل فدراسیون به اطلاع فیفا میرساند اما چنین نشد و در ادامه این کار را به نادو سپرده است و نهایتا کار در وقت مناسب انجام نشده است.
در هر حال وقتی هیچ محرومیتی برای این بازیکن صادر نشده است، بدان معناست که پرونده نتیجه آزمایش دوپینگ او به هیچ رکن قضایی نرسیده است و این اتفاق قبل از جام ملتهای آسیا بوده است و نمیتواند هیچ دلیلی جز عدم اطلاع رسانی به موقع به فیفا داشته باشد.
کیروش: به هیچ نتیجه ای نمیرسید
پس از شکست ایران مقابل عراق زمانی فدراسیون تصمیم گرفت که علیه تیم عراق به علت استفاده از "علا عبدالزهرا" به AFC شکایت کند، جلسهای با کارلوس کیروش برگزار شد. مسئولان تیم ملی تمام دلایلشان برای اعتراض به این موضوع و نیز مدارکی که میتوانستند جمع کنند را ارائه کردند اما کیروش وقتی آنها را بررسی کرد و دید که هیچ مدرکی مبنی بر صدور و یا ابلاغ حکمی درباره این بازیکن وجود ندارد و عملا "عبدالزهرا" از سوی هیچ نهادی به عنوان محروم شناخته نشده است ولو این که تشکیلاتی دوپینگ او را هم تایید کرده باشد، به این نتیجه رسید که اعتراض ایران هیچ فایدهای نخواهد داشت. کیروش خطاب به مدیران تیم هم گفت که "اگر می خواهید تلاشتان را بکنید اما بعید است با این مدارک، شکایتان به جایی برسد."
سرمربی تیم ملی حتی در دومین گفتوگویش با خبرنگاران خبرگزاری داخلی عنوان کرد که بعید است این موضوع به نتیجهای برسد و او مشخص است که او کار را تمام شده میداند.
تلاشهای بینتیجه و امیدهای واهی
بسیار خوب است که مسئولان تیم ملی بخواهند با هر وسیلهای به دنبال احقاق منافع کشورمان باشند اما با وجود مسیری که انتهای آن تقریبا مشخص و احتمال گرفتن نتیجه در آن با توجه به عملکردها، اطلاعات و مدارک موجود کمتر از 10 درصد است، چرا اینگونه به مردم امید واهی تزریق میشود؟
عراقیها در جلسه کمیته انضباطی AFC گفته بودند که ما هیچ حکم و ابلاغیهای از سوی فیفا یا هر نهاد دیگری مبنی بر محرومیت علا عبدالزهرا دریافت نکردهایم و بنابراین می توانستیم از این بازیکن استفاده کنیم. البته فرضا فیفا زودتر از این ماجرا مطلع میشد و یک رکن قضایی این بازیکن را محروم میکرد، به طور قابل پیشبینی عراقی ها از این بازیکن در جام ملتهای آسیا استفاده نمیکردند و چنین ماجراهایی هم پیش نمیآمد.
شاید هر وکیل بینالمللی ورزشی یا مشاور حقوقی میتوانست آینده اعتراض ایران را به فدراسیون و مدیران تیم ملی گوشزد کند. چه بسا کارلوس کیروش تقریبا همین را گفته بود، پس چرا مسوولان تیم ملی نه تنها با پردهبرداری از اقدامی که در صددش بودند، بلکه با دمیدن در شیپور این که نتیجه باید از آن ما شود، صرفا به مردم امید واهی القا کردند. مگر فدراسیون فوتبال نمیدانست که چه رویهای در گزارش کردن دوپینگ عبدالزهرا طی شده و چه دسته گلی به آب داده شده است؟
آیا ناراحتی و تاسف از شکستی که به لحاظ فنی حق تیم ملی نبود و حذف از یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا برای مردم کافی نبود که دوباره احساسات آنها را درگیر چنین موضوعی کنیم؟ اقدامی که اگر به صورت ریز محاسبه شود قطعا میلیونها تومان هزینههای تلگرافی، اقامتی و اداری و ... بر تمامی ایرانیان تحمیل کرد. هیچ شکی نیست تیم ملی سعی کرد با تمام توان در جام ملتهای آسیا حاضر شود و در این بین زحماتی هم از سوی فدراسیون و نهادهای مرتبط کشیده شد، اما بالاخره باید روزی برسد که پیش از هر تصمیمی به تمامی ابعاد آن فکر کرد تا مردم را درگیر تبعات روانی تصمیمات اشتباه خودمان نکنیم.
منبع:
خبرگزاری ایسنا
امید واهی رگ خواب مردم غیور ایران شده . چه در زمینه فوتبال چه در زمینه فوتبال چه در زمینه سیاست . بدتر اینکه درس هم نمیگیرن ... وقتی گند میزنن و میگیم بچه ها مچکریم نباید انتظار داشته باشیم تیم خوب بشه . البته در بین همه این تحلیل ها نکته ای که هیچوقت بهش اشاره نمیشه یا ازش فرار میکنن اینه که فوتبال ما خراب نشده آدما خراب شدن . ما از سال 1996 به بعد با اون بازی های درخشان با مربی وطنی (مایلی کهن )و اون تیم قدر چه نتیجه مثبتی گرفتیم ؟اونوقتا هنوز فوتبال مافیایی نشده بود .مربیا دنبال کوبیدن همدیگه نبودن . مبلغ قرار داد بازیکنا فضایی نشده بود . آدما ساده تر بودن .بازیکنا هنوز مدلینگ و بساز بفروش نشده بودن .
اتفاقا در شرایط سخت همدلی بیشتره و بهتر میشه نتیجه گرفت .
خيلى هم خوب بودن اى كاش اينقدر كه در فكر مچگيرى باشيم يك كم به فكر غرور ملى باشيم كه بازيكنانمون چقدر خوب بازى كردن با تدبير مربى خوب .واقعاً اگر يك مربى عرب يا وطنى خدمون روداشتيم واقعًا به همين صراحت و حق به جانبى حرف مى زديم بعيد مى دونم چون كى روش داره چوب درستكارى ووجدان خودشو از افرادى به مانند تفكر شما مى خوره
به فكر غرور ملى باشيم!
کدوم غرور جیگر نه مسلمونیم نه عربیم