روایت پیشکسوت پرسپولیس از نحوه آقای گل شدن در تیم+عکس
ملیپوش اسبق پرسپولیس در مصاحبه ای جنجالی، از ماجراهای خود در این تیم برایمان گفت.
به گزارش پارسینه به نقل از خبر ورزشی، مرتضی کرمانیمقدم یکی از بازیکنان شاخص پرسپولیس و تیم ملی در دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰ بود. این ملیپوش اسبق پرسپولیس ۲۴ مرداد سال ۱۳۹۱ در مصاحبه مفصل با خبرورزشی از گذشته خود گفت و حرفهای جالبی بر زبان آورد که مرور چکیده آنها قطعاً هنوز هم جذاب است:
- من عبدالعلی چنگیز را در استقلال خیلی دوست داشتم اما راستش را بگویم تا قبل از اینکه به پرسپولیس بیایم نه استقلالی بودم نه پرسپولیسی. آقای پورحیدری سال ۶۴ که سرباز بودم به من گفت بیا استقلال. یکی دو ماه هم با استقلال تمرین کردم اما از جو این تیم خوشم نیامد. استقلال پر از ستاره بود اما چون من جوان بودم، زیاد اهمیت نمیدادند و مرا به بازی نمیگرفتند. رک و راست بگویم، زیاد تحویلم نمیگرفتند.
- محمد پنجعلی میخواست مرا به پرسپولیس ببرد و بعد از شرایطی که در استقلال برایم ایجاد شد، سر تمرین پرسپولیس رفتم. جو پرسپولیس با چیزی که در استقلال دیده بودم زمین تا آسمان فرق داشت. البته علیآقا پروین تا من را دید به محمد پنجعلی گفت این کیه آوردیش؟ سرانجام با پرسپولیس قرارداد بستم و در بازی مقابل نیروی زمینی که دو بر یک بردیم، اولین مسابقه خودم با پیراهن این تیم را انجام دادم. گل اول بازی را هم خودم به نیروی زمینی زدم.
- همیشه دلم میخواست جای ناصر محمدخانی باشم. وقتی پیراهن شماره ۸ او را به من دادند، از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم.
- فرشاد پیوس به من و محسن عاشوری شام میداد تا به او پاس بدهیم و موقعیتهای گل را خودمان نزنیم تا او آقای گل شود! البته اصلا فرقی نمیکرد چه کسی گل بزند چون بحث رفاقت مطرح بود.
- داستان پیراهن پاره کردن من در دربی زمستان سال ۷۴ از این قرار بود که تعویضم کردند و من هم اعصابم داغان شد. بعدا بچههای پرسپولیس به من گفتند حمید درخشان باعث تعویضت شده چون استانکو شب قبل از بازی به ایران برگشته بود و در فضای دربی تجربه نداشت.
- وقتی در تیم بنیاد شهید حضور داشتم، علی پروین ۳۰ تا توپ به این تیم داد و رضایتنامه من را گرفت!
- ای کاش این سختگیریها و قوانینی که الان وجود دارد زمان ما هم وجود داشت. اگر الان بازی میکردیم، به لحاظ روحی با ما کار میکردند و میگفتند درگیر نشوید ولی در زمان ما یک بار علی پروین میگفت چرا داور را نزدی!
ارسال نظر