پیشنهاداتی برای اصلاح لایحهی بودجهی ۹۳
پارسینه: بررسیهای کارشناسی مجلسیها دربارهی بودجهی 93 در حالی آغاز میشود که شرایط خاصی پیش روی اقتصاد کشور از بُعد داخلی و خارجی وجود دارد و با شعارهای مطرحشده از سوی دولت، انتظار مردم نیز از دولت در جهت حل مشکلات بالاتر رفته است. حال سؤال این است که بودجهی 93 چقدر از مشکلات کنونی اقتصاد ایران را حل میکند؟
برهان: این روزها همه جا صحبت از لایحهی بودجهی 93 است؛ لایحهای که اگرچه زودتر از همیشه به صحن علنی مجلس رفت، اما حرف و حدیثهای زیادی بر جای گذاشت. اما آیا لایحهی 93 توانسته بر اساس معیارهای اقتصاد مقاومتی تدوین شود؟ و تا چه حد درآمدهای دولت کفاف هزینهها را خواهد داد؟ سؤال دیگر اینکه آیا 37 هزار میلیارد تومانی که برای بودجههای عمرانی در نظر گرفته شده کفاف سه هزار پروژهی عمرانی ناتمام را خواهد داد؟
برای پاسخ به سؤالات مطرحشده، نزد رئیس سابق دانشکدهی اقتصاد علامه طباطبایی رفتیم. دکتر رضا مقدس، معتقد است: «باید پروژههای عمرانی را اولویتبندی کرده و به این ترتیب، بقیه را به بخش خصوصی واگذار کنیم.»
آقای دکتر، به نظر شما درآمدهای بودجهی 93 چقدر با هزینهها همخوانی دارد؟ همچنین چند درصد آن با اصول اقتصاد مقاومتی همپوشانی دارد؟ گویا دولت بر طبق نتایج مذاکرات ژنو در گذشته، بسیار خوشبینانه درآمدها را افزایش داده است.
بله، نظر شخصی من این است که ما اکنون در بحرانی جهانی به سر میبریم و کشور مورد تاختوتاز واقع شده است. در 33 سال گذشته، کشتی جمهوری اسلامی در اقیانوس متلاطمی به سر برده است. اولین و مهمترین نکته این است که جان سرنشینان این کشتی حفظ شود. به این منظور، ما دست به کارهای مختلفی زدیم که ممکن است در شرایط باثبات، غلط به نظر برسند.
نظر من این است که در شرایط متلاطم فعلی در صحنهی جهانی، باید از سرنگونی این کشتی جلوگیری کنیم. درآمدهایی که در بودجهی 93 پیشبینی شده، به نظر مقداری غیرواقعی است؛ اما به نظر من با توجه به روندهای گذشتهی درآمدی، که شرایط بحرانیتر بود، منطقی است. مثلاً میزان صدور نفت و قیمت آن منطقی پیشبینی شده است. به نظر بنده، چارهای جز این نداریم.
نکتهی مهم این است که حقوق کارکنان باید تأمین شده و تورم جبران شود. نمیتوانیم نرخ آن را صفر یا 40 درصد تخمین بزنیم؛ چون این منابع مالی باید وجود داشته باشد. پس با توجه به اینکه در قانون برنامه، جبران تورم متناسب با نرخ تورم دیده شده، نه دقیقاً معادل آن، منطقی است. اگر دقیقاً معادل آن پیشبینی میشد، باید 40 درصد میشد.
بنابراین به نظر میرسد که حدود 40 درصد هست؛ ولی از صفر تا 18 درصد افزایش یافته است.
آیا رقمی که به بودجهی عمرانی اختصاص داده شده کفاف پروژههای عمرانی ناتمام را خواهد داد؟
نکته اینجاست که تمام سه هزار طرح و پروژه را نمیتوانیم اجرا کنیم. پس شرط عقل این است که بر حسب اولویت اقدام نماییم. یکی از عوامل اولویت این است که 80 درصد آن تمام شده باشد. عامل دیگر این است که وقتی این پروژهها به پایان میرسند، گرهی را در اقتصاد باز کنند.
همچنین اقتصاد طرف عرضه یا supply side را گسترش دهد. در حال حاضر، پروژههایی که انتخاب شده (با توجه به بودجهای که برای هزینههای عمرانی کنار گذاشتهایم) منطقی به نظر میرسد. فراموش نکنید که در مجموع، ما در شرایط استراتژیکی به سر میبریم. به نظر میرسد که اگر مذاکرات پیش رود و شفافیت بیشتری پیدا کند، میتوانیم بعضی از ردیفها را کاهش دهیم.
بودجهی 93 تا چه میزان با اقتصاد مقاومتی همخوانی دارد؟
از طرف دیگر، توجه به اقتصاد مقاومتی و تکیه به داخل کشور را باید در بقیهی پروژهها در نظر بگیریم. مثلاً باید هر فعالیت اقتصادی مفید و ارزآوری را به نحوی به فعالیتهای داخلی ربط بدهیم. به علاوه، بخش خصوصی میتواند اجرای برخی از آنها را بر عهده بگیرد که بسیار مفید است.
البته عدم تعادلهای منطقهای نیز در پروژهها اتفاق میافتد. مثلاً ممکن است بعضی از پروژهها که بین 80 تا 100 درصد از آن باقی مانده، متعلق به یک منطقه باشد. آن گاه مردم در آن بخش اعتراض میکنند که چرا نیازهای آنها تأمین نمیشود.
آیا این امر همگام با اقتصاد مقاومتی هست و این 37 هزار میلیارد کفاف سه هزار پروژه را میدهد؟
خیر، یک سری از پروژهها انتخاب شدهاند. من معتقدم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید سراغ بقیهی پروژهها برویم و برای اجرای این پروژهها تا جای ممکن با نگاه به داخل کشور، برنامهریزی کنیم. در واقع، باید چشممان را به روی واردات ببندیم. بنده در جلسه با مدیران یکی از شرکتهای تولید خودرو عرض کردم اگر بعضی قطعات در داخل وجود ندارد، خودمان دست به کار شویم و آنها را تولید کنیم.
قطعهسازها و متخصصان باید با همفکری، کار را به نحوی سامان بدهند تا انشاءالله پس از این، نیازی به واردات نداشته باشیم. در گذشته نیز کمی دست به تولید قطعات در داخل کشور زده بودیم و الآن هم ممکن است ابتدا تولیداتمان کیفیت چندانی نداشته باشد؛ ولی واقعیت این است که چارهای جز این نداریم.
آقای دکتر، به نظر میرسد بودجه تأکیدی بر درآمدهای مالیاتی ندارد و بیشتر بر روی درآمدهای نفتی تکیه کرده است.
این طور نیست. در بودجهی 93 حدود 32 تا 35 درصد به درآمدهای مالیاتی اضافه شده است. منظور آن کسانی است که مالیات را درست پرداخت میکنند. دولت مقداری از آنها میگیرد. عدهی دیگری مالیات را کم میدهند که قرار است آنها را شناسایی کنند. عدهای هم شانه خالی کرده و هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنند. متأسفانه به راحتی در سطح جامعه هستند؛ چرا که آنها را شناسایی نکردهایم. مالیات این افراد هم به درآمدها اضافه خواهد شد. این اقدامات چندان دور از ذهن نیست؛ زیرا شرایط فعلی روحیهی همکاری را در مردم ایجاد کرده است. باید فرهنگ مالیاتی را در جامعه گسترش دهیم.
درست است که باید فرهنگ مالیاتی گسترش پیدا کند، ولی در بودجه چندان به درآمدهای مالیاتی تأکید نشده است.
دو منبع اصلی جزء درآمدهای دولت تعریف شده است. اولی یک میلیون بشکه نفت با نرخ 100 دلار است. بقیهی درآمدها نیز به این وسیله تأمین میشود که دولت سهم کمی را به سود شرکتها اختصاص داده؛ قسمت دیگری را هم درآمدهای مالیاتی دانسته است. بخش سوم نیز تکیه بر فروش اوراق مشارکت دارد. در شرایط فعلی، چارهای جز این کار نداریم. انشاءالله منتظریم نتیجهی دور بعدی مذاکرات هم مشخص شود.
برای پاسخ به سؤالات مطرحشده، نزد رئیس سابق دانشکدهی اقتصاد علامه طباطبایی رفتیم. دکتر رضا مقدس، معتقد است: «باید پروژههای عمرانی را اولویتبندی کرده و به این ترتیب، بقیه را به بخش خصوصی واگذار کنیم.»
آقای دکتر، به نظر شما درآمدهای بودجهی 93 چقدر با هزینهها همخوانی دارد؟ همچنین چند درصد آن با اصول اقتصاد مقاومتی همپوشانی دارد؟ گویا دولت بر طبق نتایج مذاکرات ژنو در گذشته، بسیار خوشبینانه درآمدها را افزایش داده است.
بله، نظر شخصی من این است که ما اکنون در بحرانی جهانی به سر میبریم و کشور مورد تاختوتاز واقع شده است. در 33 سال گذشته، کشتی جمهوری اسلامی در اقیانوس متلاطمی به سر برده است. اولین و مهمترین نکته این است که جان سرنشینان این کشتی حفظ شود. به این منظور، ما دست به کارهای مختلفی زدیم که ممکن است در شرایط باثبات، غلط به نظر برسند.
نظر من این است که در شرایط متلاطم فعلی در صحنهی جهانی، باید از سرنگونی این کشتی جلوگیری کنیم. درآمدهایی که در بودجهی 93 پیشبینی شده، به نظر مقداری غیرواقعی است؛ اما به نظر من با توجه به روندهای گذشتهی درآمدی، که شرایط بحرانیتر بود، منطقی است. مثلاً میزان صدور نفت و قیمت آن منطقی پیشبینی شده است. به نظر بنده، چارهای جز این نداریم.
نکتهی مهم این است که حقوق کارکنان باید تأمین شده و تورم جبران شود. نمیتوانیم نرخ آن را صفر یا 40 درصد تخمین بزنیم؛ چون این منابع مالی باید وجود داشته باشد. پس با توجه به اینکه در قانون برنامه، جبران تورم متناسب با نرخ تورم دیده شده، نه دقیقاً معادل آن، منطقی است. اگر دقیقاً معادل آن پیشبینی میشد، باید 40 درصد میشد.
بنابراین به نظر میرسد که حدود 40 درصد هست؛ ولی از صفر تا 18 درصد افزایش یافته است.
آیا رقمی که به بودجهی عمرانی اختصاص داده شده کفاف پروژههای عمرانی ناتمام را خواهد داد؟
نکته اینجاست که تمام سه هزار طرح و پروژه را نمیتوانیم اجرا کنیم. پس شرط عقل این است که بر حسب اولویت اقدام نماییم. یکی از عوامل اولویت این است که 80 درصد آن تمام شده باشد. عامل دیگر این است که وقتی این پروژهها به پایان میرسند، گرهی را در اقتصاد باز کنند.
همچنین اقتصاد طرف عرضه یا supply side را گسترش دهد. در حال حاضر، پروژههایی که انتخاب شده (با توجه به بودجهای که برای هزینههای عمرانی کنار گذاشتهایم) منطقی به نظر میرسد. فراموش نکنید که در مجموع، ما در شرایط استراتژیکی به سر میبریم. به نظر میرسد که اگر مذاکرات پیش رود و شفافیت بیشتری پیدا کند، میتوانیم بعضی از ردیفها را کاهش دهیم.
بودجهی 93 تا چه میزان با اقتصاد مقاومتی همخوانی دارد؟
از طرف دیگر، توجه به اقتصاد مقاومتی و تکیه به داخل کشور را باید در بقیهی پروژهها در نظر بگیریم. مثلاً باید هر فعالیت اقتصادی مفید و ارزآوری را به نحوی به فعالیتهای داخلی ربط بدهیم. به علاوه، بخش خصوصی میتواند اجرای برخی از آنها را بر عهده بگیرد که بسیار مفید است.
البته عدم تعادلهای منطقهای نیز در پروژهها اتفاق میافتد. مثلاً ممکن است بعضی از پروژهها که بین 80 تا 100 درصد از آن باقی مانده، متعلق به یک منطقه باشد. آن گاه مردم در آن بخش اعتراض میکنند که چرا نیازهای آنها تأمین نمیشود.
آیا این امر همگام با اقتصاد مقاومتی هست و این 37 هزار میلیارد کفاف سه هزار پروژه را میدهد؟
خیر، یک سری از پروژهها انتخاب شدهاند. من معتقدم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی باید سراغ بقیهی پروژهها برویم و برای اجرای این پروژهها تا جای ممکن با نگاه به داخل کشور، برنامهریزی کنیم. در واقع، باید چشممان را به روی واردات ببندیم. بنده در جلسه با مدیران یکی از شرکتهای تولید خودرو عرض کردم اگر بعضی قطعات در داخل وجود ندارد، خودمان دست به کار شویم و آنها را تولید کنیم.
قطعهسازها و متخصصان باید با همفکری، کار را به نحوی سامان بدهند تا انشاءالله پس از این، نیازی به واردات نداشته باشیم. در گذشته نیز کمی دست به تولید قطعات در داخل کشور زده بودیم و الآن هم ممکن است ابتدا تولیداتمان کیفیت چندانی نداشته باشد؛ ولی واقعیت این است که چارهای جز این نداریم.
آقای دکتر، به نظر میرسد بودجه تأکیدی بر درآمدهای مالیاتی ندارد و بیشتر بر روی درآمدهای نفتی تکیه کرده است.
این طور نیست. در بودجهی 93 حدود 32 تا 35 درصد به درآمدهای مالیاتی اضافه شده است. منظور آن کسانی است که مالیات را درست پرداخت میکنند. دولت مقداری از آنها میگیرد. عدهی دیگری مالیات را کم میدهند که قرار است آنها را شناسایی کنند. عدهای هم شانه خالی کرده و هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنند. متأسفانه به راحتی در سطح جامعه هستند؛ چرا که آنها را شناسایی نکردهایم. مالیات این افراد هم به درآمدها اضافه خواهد شد. این اقدامات چندان دور از ذهن نیست؛ زیرا شرایط فعلی روحیهی همکاری را در مردم ایجاد کرده است. باید فرهنگ مالیاتی را در جامعه گسترش دهیم.
درست است که باید فرهنگ مالیاتی گسترش پیدا کند، ولی در بودجه چندان به درآمدهای مالیاتی تأکید نشده است.
دو منبع اصلی جزء درآمدهای دولت تعریف شده است. اولی یک میلیون بشکه نفت با نرخ 100 دلار است. بقیهی درآمدها نیز به این وسیله تأمین میشود که دولت سهم کمی را به سود شرکتها اختصاص داده؛ قسمت دیگری را هم درآمدهای مالیاتی دانسته است. بخش سوم نیز تکیه بر فروش اوراق مشارکت دارد. در شرایط فعلی، چارهای جز این کار نداریم. انشاءالله منتظریم نتیجهی دور بعدی مذاکرات هم مشخص شود.
ارسال نظر