ارزانی تلخ، تلخی ارزان
پارسینه: پایگاه اینترنتی الف در یادداشت روز دوشنبه، موضوع ارزانی برخی از محصولات کشاورزی ازجمله هندوانه و سیب زمینی را که سبب خسارت به کشاورزان شد، مورد بررسی قرار داد.
برای ما که همیشه با تورم دست و پنجه نرم کرده ایم و قوت غالبمان شده شنیدن خبر گرانی انواع و اقسام اجناس، مواجه، با ارزان شدن اجناس - ولو یک قلم - برایمان جنبه ی رؤیا دارد. آنقدر که اگر بپرسی، فکر می کنید روزی ممکن است کالایی ارزان شود، بلادرنگ خواهیم گفت. مگه داریم؟! مگه میشه؟
تابستان امسال اما شاهد ارزانی برخی از محصولات کشاورزی بودیم. به عنوان مثال هندوانه را در کلان شهر ها به قیمت۳۰۰ تا ۴۰۰ تومان و تقریبا به نصف قیمت مشابه سال قبل می فروختند. ارزانی که عجیب بود اما شیرین نبود. چرا که خبر می رسید هندوانه را سر زمین از کشاورزان کیلویی ۵۰ تومان می خرند! یا در مورد سیب زمینی مثل همیشه نوسان قیمت و خبر دفن بیش از هزار تن سیب زمینی مازاد. وکشاورزانی که مثل همیشه بازنده ی فصل برداشت هستند. و محصولی که روی دستشان می ماند و نرخ خرید حتی تکافوی هزینه ی برداشت و بسته بندی را هم نمی دهد. چه رسد به سود.
لذا خیلی ها محصولشان را سر زمین رها کردند و عطای برداشت را به لقایی که وجود نداشت بخشیدند. تنظیم عرضه و تقاضا که باید در فصل کاشت صورت می گرفت مثل هر سال دچار ولنگاری شد و مجددا این کشاورز بود که تاوان داد. این دلال ها بودند که سود بردند. بی تردید برخی از کشاورزان به دلیل نشستن به خاک سیاه و برخی دیگر بخاطر سود ده نبودن محصول امسال، سال بعد دست به کاشت مشابه نخواهند زد. لذا قابل پیش بینی است که سال بعد شاهد عرضه ی کمتر از تقاضا در مورد بعضی محصول های کشاورزی باشیم. به راستی تا کی قرار است بدیهی ترین کار وزارت کشاورزی که همانا ساماندهی و تولید محصولات کشاورزی است روی زمین بماند. با این وضع چگونه می شود توقع داشت روند مهاجرت به کلان شهر ها کند و یا متوقف شود؟!
تابستان امسال اما شاهد ارزانی برخی از محصولات کشاورزی بودیم. به عنوان مثال هندوانه را در کلان شهر ها به قیمت۳۰۰ تا ۴۰۰ تومان و تقریبا به نصف قیمت مشابه سال قبل می فروختند. ارزانی که عجیب بود اما شیرین نبود. چرا که خبر می رسید هندوانه را سر زمین از کشاورزان کیلویی ۵۰ تومان می خرند! یا در مورد سیب زمینی مثل همیشه نوسان قیمت و خبر دفن بیش از هزار تن سیب زمینی مازاد. وکشاورزانی که مثل همیشه بازنده ی فصل برداشت هستند. و محصولی که روی دستشان می ماند و نرخ خرید حتی تکافوی هزینه ی برداشت و بسته بندی را هم نمی دهد. چه رسد به سود.
لذا خیلی ها محصولشان را سر زمین رها کردند و عطای برداشت را به لقایی که وجود نداشت بخشیدند. تنظیم عرضه و تقاضا که باید در فصل کاشت صورت می گرفت مثل هر سال دچار ولنگاری شد و مجددا این کشاورز بود که تاوان داد. این دلال ها بودند که سود بردند. بی تردید برخی از کشاورزان به دلیل نشستن به خاک سیاه و برخی دیگر بخاطر سود ده نبودن محصول امسال، سال بعد دست به کاشت مشابه نخواهند زد. لذا قابل پیش بینی است که سال بعد شاهد عرضه ی کمتر از تقاضا در مورد بعضی محصول های کشاورزی باشیم. به راستی تا کی قرار است بدیهی ترین کار وزارت کشاورزی که همانا ساماندهی و تولید محصولات کشاورزی است روی زمین بماند. با این وضع چگونه می شود توقع داشت روند مهاجرت به کلان شهر ها کند و یا متوقف شود؟!
منبع:
خبرگزاری ایرنا
ارسال نظر