اولین گناهی که در عالم ثبت شد
پارسینه: امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: هیچ مردى تکبّر یا گردنکشى نمى کند مگر در اثر ذلّتى که آن را در خود احساس کرده است.
تکبر یکی از محوریترین گناهانی است که گناهان بسیاری زاده آن است.
حجت الاسلام فرحزادی در برنامه سمت خدا در مورد گناه تکبر اینگونه گفتند:
وقتی خداوند به شیطان گفت در برابر انسان سجده کن ، تکبر شیطان به او اجازه نداد و اولین گناه عالم را مرتکب شد. ریشه ی تمام این فتنه ها ، درگیری ها ، قتل نفس ها و ... تکبر خود محور بینی است.
تکبر، چیزی است که در یک لحظه 6 هزار سال عبادت را به باد میدهد.
جهنم جایگاه متکبران و مستکبران است .
در مقابل آن تواضع ، فروتنی و کوچکی و .... کیمیایی عجیب است که باعث پذیرش درب خداوند متعال می شود و گناهان را ذوب میکند و بلاها باطل میشود ، و در نهایت بهشت را برای انسان میخرد.
امام صادق (ع) می فرمایند : کسی که به خودش مغرور شود و اهل مشورت نباشد هلاک میشود.
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که حضرت عیسی(ع) می فرمودند: من هرگونه مریض را با اعجاز الهی شفا داده ام حتی کور مادر زاد هم شفا دادم. حتی مردن که در هیچ کجای دنیا علاجی برایش وجود ندارد. من مرده را زنده کردم. ولی تنها چیزی که نتوانستم شفا دهم درمان آدم احمق بود. آدم احمق شخصی است همیشه حق به جانب است و انتقاد پذیر نیست.
بزرگان نکردند از خود نگاه خدابینی از خویشتن بین نخواه
آثار تکبّر:
ایشان در جایی دیگر از صحبتشان به تکبر اشاره کردند و آثار آن را اینگونه بیان کردند:
تکبر سبب مى شود که انسان جز خود و افکار خودش را نبیند، آیات و معجزات خدا را سحر بخواند، مصلحان را مفسِد و اندرز دوستان و اطرافیان را محافظه کارى و ضعف نفس بشمرد. گناه ابلیس، گناه فرزند آدم (قابیل) و ترک أولاى حضرت آدم(علیه السلام). منشأ هر یک از این سه گناه، یکى از سه چیز بالا بوده است: گناه ابلیس از تکبر سرچشمه گرفت که منجر به طرد همیشگى از درگاه الهى و گرفتارى به لعن ابدى خداوند شد. سرچشمه ترک اولاى آدم(علیه السلام) حرص بود، قابیل بر اثر حسادت برادرش، هابیل را کشت.
تکبر در روایات اهل بیت (علیه السلام):
1ـ در نهج البلاغه در خطبه قاصعه از امیرالمؤمنان على(علیه السلام) به هنگام نکوهش کبر و خودبرتربینى چنین مى خوانیم:
«فَاعْتَبِرُوا بِما کانَ فَعَلَ اللّهُ بِاِبلیسِ اِذا حَبَطَ عَمَلَهُ الطَّویل وَ جَهْدَهُ اَلْجَهید، وَ کانَ قَد عَبَدَاللّه سِتةَ آلاف... عَنْ کِبْرِ ساعَة واحِدَه فَمَنْ ذا بَعدَ اِبلیسِ یَسْلَمُ على اللهِ بِمثلِ مَعْصَیة؟! کُلاً ما کانَ الله سُبْحانه لَیَدْخُلَ الْجَنَّة بَشراً بِاَمْرِ اِخْراجِ بِهِ مِنْها مَلَکاً اِنَّ حُکْمَهُ فِى اَهْلِ السَّماءِ وَ اَهْلِ الاَْرْضِ لَواحِد
پند و عبرت گیرید به آنچه خداوند با ابلیس رفتار کرد، در آن هنگام که اعمال و عبادات طولانى و تلاش و کوشش هاى او را ـ که شش هزار سال بندگى خدا کرده بود... ـ به سبب ساعتى تکبّر بر باد داد، با این حال چه کسى بعد از ابلیس مى تواند از کیفر خدا در برابر انجام همان معصیت مصون بماند؟ نه، هرگز ممکن نیست خداوند انسانى را به بهشت بفرستد در برابر کارى که به سبب آن فرشته اى را از بهشت رانده است. حکم خداوند در باره اهل آسمان و زمین یکى است.
البته اطلاق فرشته بر شیطان براى آن است که در صفوف آنها جاى داشت و هم ردیف آنها بود نه این که از خود آنها بوده.
2ـ در حدیثى از امام على بن الحسین(علیه السلام) چنین نقل شده که فرمود: «گناهان شعب و سرچشمه هایى دارند. اوّلین سرچشمه گناه (تکبّر) است که گناه ابلیس بود و به سبب آن از انجام فرمان خدا امتناع کرد و تکبّر ورزید و از کافران شد; بعد (حرص) بود که سرچشمه ترک اولاى آدم و حوا شد...; سپس (حسد) بود که سرچشمه گناه فرزند آدم، قابیل شد که به برادرش، هابیل حسد ورزید و او را به قتل رسانید.
3ـ از امام صادق(علیه السلام) در اصول کافى نقل شده که فرمود:
«أُصُولُ الْکُفْرِ ثَلاثَة: الحِرصُ والاستِکْبارُ والحَسَدُ. فأَمّا الحرصُ فَانَّ آدَم حینَ نهى عن الشجرة، حَمَلَه الْحرصُ على أَنْ أَکَلَ مِنْها; و أَمّاالاستکبارُ فابلیس حیثُ أمَرَ بالسجودِ لِآدَمَ فَأَبى; و أَمّاالْحَسَدُ فابْنا آدَمَ حیثُ قَتَلَ أَحَدُهُما صاحبَه
اصول و ریشه هاى کفر سه چیز است: حرص; تکبر و حسد. حرص سبب شد که آدم از درخت ممنوع بخورد; تکبّر سبب شد که ابلیس از فرمان خدا سرپیچى کند; و اما حسد، سبب شد که یکى از فرزندان آدم دیگرى را به قتل برساند»
4- از پندهاى خداوند به موسى(علیه السلام) است که «یا موسى ، ضَعِ الْکِبْرَ وَ دَعِ الْفَخْرَ وَاذْکُرْ أَنَّکَ ساکِنُ الْقَبْرِ، فَلْیَمْنَعْکَ ذلِک مِنَ الشَّهَواتِ; اى موسى، تکبّر را رها کن و دست از فخرفروشى بردار و به یاد آور که تو در قبر سکونت خواهى یافت. باید اینها تو را از تمایلات باز دارد.»
5 ـ از امام صادق(علیه السلام) از پدرانش نقل شده که امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: «عَجِبْتُ لِاِبْنِ آدَمَ أَوّلُهُ نُطْفَةٌ و آخِرُهُ جیفَةٌ; وَ هُوَقائِمٌ بَیْنَهُما وِعاءٌ لِلْغائِطِ، ثُمَّ یَتَکَبّر; در شگفتم از پسر آدم که آغازش نطفه و پایانش مردار و در میان این دو حالت، ظرف مدفوع است، باز هم تکبّر مى کند.»
6ـ از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «مامِنْ رَجُلٌ تَکَبَّرَ أَوْ تَجَبّرَ ، اِلاّلِذِلَّة وَجَدَها فِى نَفْسِه; هیچ مردى تکبّر یا گردنکشى نمى کند مگر در اثر ذلّتى که آن را در خود احساس کرده است.»
7ـ از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده است: «خالِطُوا النّاسَ مُخالَطَةً انْ مُتُّم مَعَها بَکَوْا عَلَیْکُمْ، وَ اِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا اِلَیْکُمْ; با مردم چنان معاشرت کنید که اگر در آن حال مردید بر شما بگریند و اگر زنده ماندید به شما علاقه داشته باشند.»
8 ـ از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که رسول خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود: «مَنْ یَسْتَکْبِرْ، یَضَعْهُ اللّهُ; هرکس تکبّر ورزد خدا او را پست مى گرداند.»
9ـ از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده که فرمود:«مَنْ تَکَبَّرَ عَلَى النّاسِ، ذَلَّ; هر کس در مقابل مردم تکبّر ورزید خوار مى گردد.»
10ـ از داود بن فرقد، از برادرش نقل شده که گفت: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: «اِنَّ الْمُتِکَبِّرینَ یُجّعَلُونَ فىِ صُوَرِ الذَّرِّ ، یَتَوَطَّ أُ وَ هُمُ النّاسُ حتّى یَفْزَغَ اللّهُ مِنَ الْحِساب; (در روز قیامت) متکبّران به صورت مورچه در مى آیند و مردم آنها را پایمال مى کنند تا آن که خداوند از حساب فارغ شود.»
منبع: خبرگزاری دانشجو
ارسال نظر