گوناگون

هوا برای زنان معتاد ناجوانمردانه سرد است!

هوا برای زنان معتاد ناجوانمردانه سرد است!

پارسینه: پدرهای زیادی هستند که با دیدن اعتیاد دختران خود دق کرده‌اند و مرده‌اند...

پارسینه/الهام رشیدی: هوا بیرون سرد است، برف شبانه دی‌ماه شهر را برای مردم زیبا کرده است.برف ریز ریز می‌بارد.آسمان کاملا ابری است و نشان می‌دهد که «این برف را سرباز ایستادن نیست»( بخشی از شعر احمد شاملو) و تا صبح خواهد بارید.شهر زیبا شده است؛ برای آنهایی که می‌دانند بعد از گشت و گذار در شهر و قدم زدن زیر برف و سرما به خانه‌ای گرم خواهند رفت و انرژی خود را با آشامیدنی و خوردنی گرم بازسازی خواهند کرد.اما برای آن‌کسی که سرپناهی ندارد، برف نه تنها نعمت و زیبایی نیست که رنج است و بدبختی.

آدمی می‌تواند گرما را تاب بیاورد؛ حداقل‌اش این است که شبها می‌تواند گوشه پارک بخوابد اما سرما آدم را می‌کشد.این نوع مردن در زنان بیشتر از مردان است؛ مردان بنا به فیزیولوژی بدن و توانایی‌هایی که دارند بیشتر از زنان می‌توانند سختی‌ها را تحمل کنند.

حالا با این اوصاف دختر جوان و معتادی را تصور کنید که در شب زمستانی و برفی کنار در ورودی یک قنادی ایستاده به زمین خیره شده و دستش را مقابل هر کسی که می‌خواهد به وارد مغازه شود و یا خارج شود دراز می‌کند.نگاهش که می‌کنی زیبایی مخفی را در صورتش می‌بینی.مژه‌های بلندش روی چشمانش را گرفته و استخوان‌بندی چهره‌اش نشان می‌دهد روزی، روزگاری گونه‌های برجسته و زیبایی داشته است.

امان از دود و امان از اعتیاد که دامن آدم‌ها رو می‌گیرد.زن و مرد نمی‌شناسد و خیلی زود زیباترین، خوش‌هیکل‌ترین، خلاق‌ترین و حتی باسوادترین آدم‌ها را به هیچ و پوچ تبدیل می‌کند ازآنها آدم‌های نیازمند و طفیلی و سربار می‌سازد.

حالا دیگر شنیدن این جمله خیلی تکراری است؛ اعتیاد بلای خانمان‌سوز.اما باید قبول کرد که در آتش اعتیاد، زنان بیشتر از مردان می‌سوزند.مرد معتاد می‌تواند در گوشه خیابان هم بخوابد بدون این‌که کسی به حریم خصوصی و شخصی او ورود کند اما یک زن هر چند معتاد اگر در کنار خیابان بماند و بخوابد هزاران آسیب می‌بیند.تجاوز اولین خطری است که او را تهدید می‌کند.

دختر جوان کنار در قنادی ایستاده است. کاملا مشخص است که معتاد است و خمار.در چنین مواقعی آدم نمی‌داند چه کند! به او پول بدهد یک جور او را بدبخت کرده است، پول ندهد جور دیگر در بدبختی او سهیم شده است.اگر به دختر جوان معتاد پول و مواد نرسد دست به کارهایی می‌زند که حیثیت همه زن‌ها را آلوده می‌کند.

زن در کشور ما در هاله‌ای از شرف و قداست پیچیده شده است.زن ، مادر، خواهر و همسر است.در فرهنگ ما زن یعنی ناموس.کسی دوست ندارد ناموس او به باد رود.کسی دوست ندارد ناموس او مورد تجاوز روانی و جسمی قرار گیرد.اما اعتیاد ناموس را از بین می‌برد.پدرهای زیادی هستند که با دیدن اعتیاد دختران خود دق کرده‌اند و مرده‌اند.


برادران زیادی با دیدن خواهر معتاد خود یا او را سر به نیست کرده‌اند و یا بلایی سرخود آورده‌اند.یک زن معتاد یعنی هستی بر باد رفته خانواده. این را برای خانواده‌های اصل و نسب دار می‌گوییم و گرنه هستند خانواده‌هایی که خودشان باعث ورود دختران‌اشان به دنیای اعتیاد می‌شوند.

یک خانواده سالم اگر ببیند دخترش در دام اعتیاد افتاده است تمام تلاش خود را می‌کند تا او را نجات دهد اما دختران خانواده‌های آسیب‌پذیر و آسیب‌دیده، دختران را مانند کالایی سر راه هر بزه‌ای قرار می‌دهند چون برای آنها ناموس معنایی ندارد.

دختر در خانواده ناسالم هم به راه اعتیاد می‌رود و هم به راه فحشاء.در اصل باید ابتدا چهارچوب و اصل این خانواده‌ها را اصلاح کرد تا فرزندان آنها هم از چرخه بزه‌کاری خارج شوند.

دختر جوان معتاد دم در قنادی ایستاده است.او فقط به نشئه شدن فکر می‌کند.مواد که به او برسد می‌تواند سرما را هم دوام بیاورد.می‌تواند دست به خلاف‌های دیگر هم بزند اما اگر مواد به او نرسد حتی نمی‌تواند خلاف هم بکند در چنین شرایطی است که به دام باند‌های خلافکار می‌افتد، مواد فروش جزء می‌شود و یا فحشاء را تجربه می‌کند.

شبهای سر زمستان در گوشه کنار شهرها می‌توان دختران لرزانی را دید که دستشان را مقابل مردم دراز می‌کنند، گروهی به آنها کمک می‌کنند و عده‌ای هم زیرلب فحشی را نثار آنها می‌کنند.اما این دخترکان لرزان ناموس ما هستند، زنانی هستند که می‌توانند حریم خانه و خانواده را گرم نگه‌دارند.

شهرداری، نیروی انتظامی، بهزیستی و همه جاهایی که کارشان حفاظت از حریم شهروندان است، باید به زنان معتاد، زنانی که جایی برای زندگی ندارند و در شهر آواره هستند، در نظر بگیرند.باید برای زن حرمت قائل شد.مگر نه این است که بهشت زیر پای مادران است، مگر نه این است که برای پیامبر ما زن عزیز بوده، پس بهتر است از همین امروز برای زنان حریم امنی به وجود آید.آنها به خانه‌های امن برده شوند، مداوا شوند و به خانواده‌های سالم برگردانده شوند.

زن وقتی در شهر آواره است؛ درونی‌ترین نقطه وجدان و انسانیت آدمی درد می‌گیرد.زن نهالی است که به تکیه‌گاه نیازمند است اگر تکیه‌گاه نداشته باشد، سقوط می‌کند.

ارسال نظر

  • علی

    در هر جامعه ای اعتیاد وجود داشته و شاید این اعتیاد ریشه در سیاست و یا مسائل اجتماعی داشته باشد اعتیاد زن مساوی با نابودی بشریت و گسستن نظام خانواده است باید دولت در این زمینه فرهنگ سازی نماید و در کنار آن وضعیت معیشت را آسان و راحت نماید و لذا با این موارد و ... پایه خانواده محکم می گردد و می توان در این زمینه به نتایج خوبی دست پیدا کنیم

  • ناشناس

    پارسینه به درک اگر دین مذهب داشتن این بلا سرشون نمی اومد

  • ناشناس

    جاهایی که مسئولان زندگی میکنند معتاد ندارد انشالله هر کس کوتاهی کنه تو مسئولیتش بچش معتاد بشه تا طعم اونر رو بچشه

  • ناشناس

    ریشه و تنه و شاخه درخت اعتیاد : تولید کننده-واردکننده و توزیع کننده هستند تازمانی که این درخت خشک نشود برگهای آن ازدور پیدا و با هیچ چیز پوشیده نمیشود

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار