پایان زندگی اعیانی با طلاهای سرقتی

به گزارش شرق، خبرنگار ما فردی که در زمینه ساخت طلا و جواهرات فعالیت دارد اوایل اسفندماه سال گذشته با مراجعه به اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران طی شکایتی به کارآگاهان گفت: «ساعت 18:50 روز حادثه پس از خرید مقدار زیادی طلا و جواهر از بازار سبزه‌میدان، قصد داشتم آنها را برای ساخت مجدد به شهرستان بفرستم. وقتی در بازار بودم، طلا و جواهرات را به‌گونه‌ای در کیف قدیمی قرار داده بودم که فکر نمی‌کردم کسی به آن توجه کند. با اطمینان از این موضوع که تمامی نکات ایمنی را رعایت کرده‌ام به خیابان وحدت اسلامی رفتم و منتظر اتوبوس ماندم که ناگهان جوانی قوی هیکل همراه راکبان دوموتوسیکلت هوندا125 به من حمله‌ور شدند و ضمن ضرب‌وشتم شدید، کیف را که حاوی چندصدمیلیون‌تومان طلا بود، سرقت کردند.»

کارآگاهان با توجه به اظهارات مالباخته مطمئن شدند سارقان، این مرد را از بازار زیرنظر داشتند به همین دلیل به سبزه‌میدان رفتند و با بررسی تصاویر به‌دست‌آمده از دوربین‌های مداربسته موفق به شناسایی تصویر جوانی حدودا 25ساله شدند. مالباخته بعد از دیدن عکس تایید کرد همین شخص با تهدید و استفاده از چاقو اقدام به زورگیری از وی کرد. فیلم‌های دوربین‌های مختلف مداربسته نشان می‌داد فرد شناسایی‌شده، مالباخته را چندساعت زیرنظر داشته است. تصویر این متهم در روزنامه‌ها منتشر شد و پلیس از مردم برای شناسایی او کمک خواست تا اینکه ده‌ها نفر از ساکنان نازی‌آباد با پلیس آگاهی تماس گرفتند و هویت متهم را «جابر.م» معرفی کردند و گفتند او یکی از افراد شرور آن منطقه است.

کارآگاهان پس از شناسایی «جابر» به محل سکونت وی رفتند و فهمیدند او پس از اطلاع از انتشار تصویر خود در جراید متواری شده است. به همین دلیل تلاش‌ها برای شناسایی مخفیگاه جدید متهم آغاز شد و همزمان تحقیق برای شناسایی دیگر همدستان وی در دستور کار قرار گرفت. ماموران در ادامه یکی از دوستان جابر به نام «کمال» را شناسایی کردند و مالباخته به محض مشاهده تصویر کمال، وی را شناخت و گفت: «کمال شاگرد سابق من در بازار طلافروشی بود.» به این ترتیب کارآگاهان اطمینان پیدا کردند کمال با اطلاع دقیق از میزان سرمایه و همچنین نحوه جابه‌جایی طلا و جواهرات توسط مالباخته، طرح و پیشنهاد سرقت را با جابر و دیگر اعضای گروه در میان گذاشته است. به همین دلیل کمال چند روز قبل دستگیر شد.

این متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی به طراحی نقشه سرقت اعتراف کرد و گفت این طرح را با جابر که سرکرده گروه بود، در میان گذاشت. او همچنین گفت با پولی که از سرقت نصیبش شد پژو405 و خانه‌ای در نازی‌آباد خرید.

کمال در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: «حدودا یک‌ماه پیش از سرقت، درباره وضعیت مالی مالباخته و همچنین نحوه جابه‌جایی طلا و جواهرات توسط وی با جابر صحبت کردم و در همان‌زمان تصمیم گرفتیم در زمان انتقال طلا و جواهرات به شهرستان توسط مالباخته، سرقت را انجام دهیم. همچنین قرار شد من در سرقت حضور نداشته باشم. موضوع را با دو نفر از بچه‌های محل به نام محسن و مرتضی در میان گذاشتیم و آنها نیز بااطلاع از ارزش چندصدمیلیون‌تومانی طلا و جواهرات، قبول کردند در سرقت مشارکت داشته باشند.»

کمال ادامه داد: «جابر به‌مدت دوهفته مالباخته را تحت‌نظر داشت تا اینکه در روز سرقت، زیر پل ابوسعید پس از اطمینان از وجود طلا و جواهرات در کیف مالباخته «جابر» و «محسن» با یک موتور و مرتضی با موتوسیکلت دیگری با چاقو به مالباخته حمله‌ور و پس از سرقت کیف حاوی طلا و جواهرات، هر سه‌نفر به سرعت از محل متواری شدند.»مخفیگاه و محل‌های تردد محسن و مرتضی در گام بعدی شناسایی شد و این دو نفر نیز به دام افتادند. در تحقیق از این متهمان مشخص شد هرکدام از آنها از این سرقت 50میلیون‌تومان به دست آوردند و با آن پژو405 و 206 و همچنین دو موتوسیکلت آپاچی و ZX خریدند که با دستور قضایی، خودرو و موتوسیکلت‌ها توقیف و در بازرسی از مخفیگاه مرتضی مقداری از طلا و جواهرات مسروقه کشف شد.

کارآگاهان در ادامه اقدامات پلیسی اطلاع پیدا کردند جابر با سهم چند صدمیلیون‌تومانی حاصل از فروش طلا و جواهرات مسروقه، مغازه‌ای در منطقه گلستان و چند دستگاه خودرو سواری خریده است. متهمان دستگیرشده در اعترافات خود عنوان کردند پس از سرقت و فروش قسمتی از طلا و جواهرات، جابر در چندین نوبت با اجاره ویلای ساحلی در شمال کشور جشن و میهمانی برگزار کرد. سرانجام جابر چندروز قبل دستگیر شد و در همان تحقیقات اولیه به سرکردگی گروه و زورگیری از مالباخته اعتراف کرد.

سرهنگ محمد اشراقی، معاون مبارزه با سرقت‌های خاص پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تایید این خبر گفت: «با اعتراف صریح متهمان به سرقت چندصدمیلیون‌تومانی طلا و جواهرات و شناسایی خریدار اموال مسروقه، مالخر طلا و جواهرات مسروقه نیز دستگیر شد و همراه سایر متهمان پرونده، با قرار قانونی برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.»