گوناگون

شگرد جدید کلاهبرداری از پشت میله‌های زندان

پارسینه: وقتی سردسته باند کلاهبرداری از خریداران آهن به زندان افتاد، ۲ همدستش شگرد جدیدی برای کلاهبرداری طراحی کردند.

به گزارش پارسینه آنها با پرداخت حق‌السكوت به سردسته باند در زندان، مطمئن شدند كه لو نمي‌روند و با شگردي تازه به كلاهبرداري‌هايشان ادامه دادند تا اينكه به دام افتادند.رسيدگي به اين پرونده از چندي قبل با شكايت تعدادي از خريداران آهن شروع شد. آنها كه به قصد خريد از شهرهاي مختلف به بازار آهن تهران آمده بودند، فريب مردي كلاهبردار را خوردند كه خود را فروشنده آهن، آن هم با قيمتي مناسب جا زده بود.

يكي از مالباختگان در اين خصوص به كارآگاهان گفت: چند وقت پيش شخصي با من تماس گرفت و خود را فروشنده آهن معرفي كرد. زماني‌كه بر سر نوع آهن‌آلات و قيمت به توافق رسيديم، اين شخص گفت كه حتما راننده‌ كاميوني مورد اعتماد جهت انتقال بار آهن نزد او بفرستم. او مدعي شد كه زماني پول آهن را به‌حساب وي واريز كنم كه راننده كاميون، بارگيري محموله آهن را تلفني به من اطلاع داده تا جاي هيچ نگراني نباشد. همين موضوع باعث شد بدون ديدن اين شخص به او اعتماد كنم و كاميوني را براي انتقال محموله آهن به تهران بفرستم.

پس از انجام معامله، راننده كاميون تماس گرفت و گفت بارگيري انجام شده است. من هم ۴۶ميليون تومان به‌حساب فروشنده واريز كردم اما دقايقي پس از واريز پول، ‌مجددا راننده كاميون با من تماس گرفت و در كمال تعجب گفت كه صاحب محموله آهن فرد ديگري است و مانع خروج كاميون از داخل بازار آهن شده است. با شنيدن حرف‌هاي راننده بلافاصله با شماره فروشنده تماس گرفتم اما او ديگر جوابم را نداد. آنجا بود كه متوجه شدم در دام يك كلاهبردار افتاده‌ام.

شكايت‌هاي سريالي از مرد كلاهبردار كافي بود تا مأموران پايگاه دوم براي شناسايي او وارد عمل شوند. اواخر سال گذشته اين مرد در غرب تهران دستگير شد و در بازجويي‌ها به ده‌ها فقره كلاهبرداري اعتراف كرد. او گفت: من از نوجواني در بازار آهن كار مي‌كردم و اطلاعات دقيقي از شيوه خريد و فروش داشتم.

من با استفاده از اطلاعات درج شده در كتاب ويژه آهن‌فروشان كشور شماره تلفن خريداران آهن در شهرهاي مختلف را به‌دست مي‌آوردم. سپس با آنها تماس مي‌گرفتم و مي‌گفتم كه محموله‌اي با قيمت مناسب براي فروش دارم. آنها فريبم را مي‌خوردند و كاميوني براي انتقال محموله به بازار آهن مي‌فرستادند. من كه از قبل محموله‌اي را پيش‌خريد كرده بودم، آنها را به راننده كاميون تحويل مي‌دادم و وقتي بارگيري انجام مي‌شد، طعمه‌ مورد نظرم، پول را به حسابم واريز مي‌كرد و من بلافاصله بازار را ترك مي‌كردم. اين در حالي بود كه صاحب اصلي محموله وقتي مي‌ديد پولي به او پرداخت نكرده‌ام، از خروج محموله جلوگيري مي‌كرد.

در ادامه تحقيقات مشخص شد كه اين مرد شياد در حدود يك ميليارد تومان با اين شيوه پول به جيب زده است. با دستگيري اين مرد، او كه مدعي بود تنها دست به كلاهبرداري مي‌زده، به زندان افتاد تا اينكه در ادامه تحقيقات مشخص شد كه متهم ۲همدست ديگر هم دارد. با اين اطلاعات قاضي روستا، بازپرس شعبه دوم دادسراي ناحيه ۵تهران دستور بازداشت آنها را صادر كرد. اين در حالي بود كه ۲همدست متهم با اطمينان از اينكه همدستشان آنها را لو نداده همچنان به كلاهبرداري‌هاي خود ادامه مي‌دادند اما اين بار با شگردي تازه. در اين شگرد يكي از آنها راهي بازار آهن مي‌شد و ديگري به صرافي مي‌رفت.

كسي كه بازار آهن مي‌رفت، نقش فروشنده محموله‌هاي آهن را بازي مي‌كرد و با همان شگرد قبلي دست به فريب خريداران در شهرستان‌هاي مختلف مي‌زد. اين بار اما به جاي اينكه شماره حساب خود را به طعمه‌شان بدهد، شماره حساب مغازه صرافي را كه همدستش به آنجا رفته بود، به طعمه‌شان مي‌داد.

از آنطرف، همدست او كه به صرافي رفته بود، به صاحب آنجا مي‌گفت كه همسرش مهريه‌اش را به اجرا گذاشته است و در حدود ۱۰۰سكه طلا مي‌خواهد. مرد صراف هم شماره حسابش را به او مي‌داد تا پول سكه‌ها را واريز كند و بعد آنها را تحويل بگيرد. به اين ترتيب شماره حساب صرافي در اختيار افرادي قرار مي‌گرفت كه قصد خريد محموله‌هاي آهن را داشتند و وقتي آنها اين پول را واريز مي‌كردند، كلاهبردار شماره۲ سكه‌ها را از صرافي تحويل مي‌گرفت و به همراه كلاهبردار شماره يك كه در بازار آهن بود و خود را فروشنده جا زده بود، متواري مي‌شد.اين دو نفر با اين شگرد سر ۵نفر را كلاه گذاشتند و چند صد ميليون تومان به جيب زدند تا اينكه مأموران مخفيگاه آنها را شناسايي و هر دو را دستگير كردند.

حق السكوت زنداني

آنها پس از دستگيري به كلاهبرداري‌هاي ميليوني اعتراف كردند و گفتند: وقتي همدستمان كه سركرده باند است دستگير شد، به او قول داديم كه هوايش را داشته باشيم تا ما را لو ندهد. ما بخشي از پول‌هاي كلاهبرداري را به‌عنوان حق‌السكوت براي وي در زندان مي‌فرستاديم و حتي قول داده بوديم كه به‌زودي او را آزاد خواهيم كرد كه دستگير شديم.

۲متهم با دستور قاضي روستا براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفتند. چنانچه هركس در دام اين ۲مرد شياد گرفتار شده مي‌تواند براي شكايت به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران و يا شعبه دوم دادسراي ناحيه۵ تهران مراجعه كند.


همشهری
به گزارش پارسینه آنها با پرداخت حق‌السكوت به سردسته باند در زندان، مطمئن شدند كه لو نمي‌روند و با شگردي تازه به كلاهبرداري‌هايشان ادامه دادند تا اينكه به دام افتادند.رسيدگي به اين پرونده از چندي قبل با شكايت تعدادي از خريداران آهن شروع شد. آنها كه به قصد خريد از شهرهاي مختلف به بازار آهن تهران آمده بودند، فريب مردي كلاهبردار را خوردند كه خود را فروشنده آهن، آن هم با قيمتي مناسب جا زده بود.

يكي از مالباختگان در اين خصوص به كارآگاهان گفت: چند وقت پيش شخصي با من تماس گرفت و خود را فروشنده آهن معرفي كرد. زماني‌كه بر سر نوع آهن‌آلات و قيمت به توافق رسيديم، اين شخص گفت كه حتما راننده‌ كاميوني مورد اعتماد جهت انتقال بار آهن نزد او بفرستم. او مدعي شد كه زماني پول آهن را به‌حساب وي واريز كنم كه راننده كاميون، بارگيري محموله آهن را تلفني به من اطلاع داده تا جاي هيچ نگراني نباشد. همين موضوع باعث شد بدون ديدن اين شخص به او اعتماد كنم و كاميوني را براي انتقال محموله آهن به تهران بفرستم.

پس از انجام معامله، راننده كاميون تماس گرفت و گفت بارگيري انجام شده است. من هم ۴۶ميليون تومان به‌حساب فروشنده واريز كردم اما دقايقي پس از واريز پول، ‌مجددا راننده كاميون با من تماس گرفت و در كمال تعجب گفت كه صاحب محموله آهن فرد ديگري است و مانع خروج كاميون از داخل بازار آهن شده است. با شنيدن حرف‌هاي راننده بلافاصله با شماره فروشنده تماس گرفتم اما او ديگر جوابم را نداد. آنجا بود كه متوجه شدم در دام يك كلاهبردار افتاده‌ام.

شكايت‌هاي سريالي از مرد كلاهبردار كافي بود تا مأموران پايگاه دوم براي شناسايي او وارد عمل شوند. اواخر سال گذشته اين مرد در غرب تهران دستگير شد و در بازجويي‌ها به ده‌ها فقره كلاهبرداري اعتراف كرد. او گفت: من از نوجواني در بازار آهن كار مي‌كردم و اطلاعات دقيقي از شيوه خريد و فروش داشتم.

من با استفاده از اطلاعات درج شده در كتاب ويژه آهن‌فروشان كشور شماره تلفن خريداران آهن در شهرهاي مختلف را به‌دست مي‌آوردم. سپس با آنها تماس مي‌گرفتم و مي‌گفتم كه محموله‌اي با قيمت مناسب براي فروش دارم. آنها فريبم را مي‌خوردند و كاميوني براي انتقال محموله به بازار آهن مي‌فرستادند. من كه از قبل محموله‌اي را پيش‌خريد كرده بودم، آنها را به راننده كاميون تحويل مي‌دادم و وقتي بارگيري انجام مي‌شد، طعمه‌ مورد نظرم، پول را به حسابم واريز مي‌كرد و من بلافاصله بازار را ترك مي‌كردم. اين در حالي بود كه صاحب اصلي محموله وقتي مي‌ديد پولي به او پرداخت نكرده‌ام، از خروج محموله جلوگيري مي‌كرد.

در ادامه تحقيقات مشخص شد كه اين مرد شياد در حدود يك ميليارد تومان با اين شيوه پول به جيب زده است. با دستگيري اين مرد، او كه مدعي بود تنها دست به كلاهبرداري مي‌زده، به زندان افتاد تا اينكه در ادامه تحقيقات مشخص شد كه متهم ۲همدست ديگر هم دارد. با اين اطلاعات قاضي روستا، بازپرس شعبه دوم دادسراي ناحيه ۵تهران دستور بازداشت آنها را صادر كرد. اين در حالي بود كه ۲همدست متهم با اطمينان از اينكه همدستشان آنها را لو نداده همچنان به كلاهبرداري‌هاي خود ادامه مي‌دادند اما اين بار با شگردي تازه. در اين شگرد يكي از آنها راهي بازار آهن مي‌شد و ديگري به صرافي مي‌رفت.

كسي كه بازار آهن مي‌رفت، نقش فروشنده محموله‌هاي آهن را بازي مي‌كرد و با همان شگرد قبلي دست به فريب خريداران در شهرستان‌هاي مختلف مي‌زد. اين بار اما به جاي اينكه شماره حساب خود را به طعمه‌شان بدهد، شماره حساب مغازه صرافي را كه همدستش به آنجا رفته بود، به طعمه‌شان مي‌داد.

از آنطرف، همدست او كه به صرافي رفته بود، به صاحب آنجا مي‌گفت كه همسرش مهريه‌اش را به اجرا گذاشته است و در حدود ۱۰۰سكه طلا مي‌خواهد. مرد صراف هم شماره حسابش را به او مي‌داد تا پول سكه‌ها را واريز كند و بعد آنها را تحويل بگيرد. به اين ترتيب شماره حساب صرافي در اختيار افرادي قرار مي‌گرفت كه قصد خريد محموله‌هاي آهن را داشتند و وقتي آنها اين پول را واريز مي‌كردند، كلاهبردار شماره۲ سكه‌ها را از صرافي تحويل مي‌گرفت و به همراه كلاهبردار شماره يك كه در بازار آهن بود و خود را فروشنده جا زده بود، متواري مي‌شد.اين دو نفر با اين شگرد سر ۵نفر را كلاه گذاشتند و چند صد ميليون تومان به جيب زدند تا اينكه مأموران مخفيگاه آنها را شناسايي و هر دو را دستگير كردند.

حق السكوت زنداني

آنها پس از دستگيري به كلاهبرداري‌هاي ميليوني اعتراف كردند و گفتند: وقتي همدستمان كه سركرده باند است دستگير شد، به او قول داديم كه هوايش را داشته باشيم تا ما را لو ندهد. ما بخشي از پول‌هاي كلاهبرداري را به‌عنوان حق‌السكوت براي وي در زندان مي‌فرستاديم و حتي قول داده بوديم كه به‌زودي او را آزاد خواهيم كرد كه دستگير شديم.

۲متهم با دستور قاضي روستا براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفتند. چنانچه هركس در دام اين ۲مرد شياد گرفتار شده مي‌تواند براي شكايت به پايگاه دوم پليس آگاهي تهران و يا شعبه دوم دادسراي ناحيه۵ تهران مراجعه كند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار