مذاکره با آمریکا؛ از ماجرای ایرباس ایرانایر تا ملاقات هستهای در وین!
پارسینه: روزهای پایانی مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵ مصادف شده است با سالروز فاجعه سقوط ایرباس ایرانی توسط ناو وینسنس ایالات متحده.
پارسینه/محمد اسدی: در تاریخ ۱۲ تیرماه ۱۳۶۷، پرواز ۶۵۵ ایرانایر به مقصد دبی بر فراز خلیج فارس در حال حرکت بود که ویلیام راجرز، فرمانده ناو وینسنس دستور شلیک دو موشک به آن را صادر کرد. بر اثر حماقت این افسر جنگطلب و ناپختهی امریکایی ۲۹۰ سرنشین هواپیما که ۶۶ تای آنها کودک بودند، جان خود را از دست دادند.
بعد از این فاجعهی وحشتناک دولت ایران از ایالات متحده به ترتیب نزد شورای امنیت سازمان ملل متحد، سازمان ایکائو و دیوان بینالمللی دادگستری در شهر لاهه هلند اقامهی دعوی کرد. شورای امنیت مطابق معمول فقط تأسف خورد و شورای سازمان هواپیمایی کشوری (ایکائو) هم به همین شکل به اظهاراتی کلّی و بیارتباط با درخواست ایران بسنده کرد.
در ادامه، دولت ایران که به تصمیم ایکائو معترض بود دادخواستی را به دیوان لاهه تقدیم کرد. دیوان نیز ۲۱ شهریور ۱۳۷۳ را روز شروع رسیدگی به پرونده اعلام کرد.
اما یک ماه پیش از روز شروع رسیدگی، دوَل ایران و امریکا توافق کردند تا جلسه را به تعویق بیاندازند. پس از آن مذاکراتی بین نمایندگان دو کشور صورت گرفت که نتیجه آن امضای یک مصالحه در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۷۴ بود.
به موجب این مصالحه دولت ایالات متحده مبلغی را به عنوان غرامت به خانواده قربانیان و شرکت هواپیمایی ایرانایر پرداخت کرد و به این ترتیب پرونده پرواز شماره ۶۵۵ برای همیشه بسته شد.
بعدها اما از جانب اهل فن انتقادات زیادی به این مصالحه شد. مخصوصاً اینکه به تصویب مجلس شورای اسلامی هم نرسیده بود. ایشان معتقد بودند دولت ایران به هر دلیلی نباید به مصالحه با ایالات متحده رضایت میداد، بلکه باید حکم محکومیت امریکا را از یک نهاد رسمی بینالمللی دریافت میکرد.
در این صورت سند مظلومیت مسافران ایرانی و البته کشور ایران ثبت در تاریخ میشد. چه بسا این رخداد دردناک منشاء وضع قوانین جدیدی در عرصهی بینالمللی نیز میشد. به این صورت به اعتبار دولت امریکا هم لطمهای جدی وارد میآمد و در تمام محافل دانشگاهی و بینالمللی راجعبه این پرونده بحث میشد. شرح آن در کتب معتبر حقوقی دنیا درج میشد و نتیجه آن چیزی جز مخدوش شدن سابقه ایالات متحده در عرصهی بینالملل نبود.
آن زمان، ایرانِ خسته از جنگ به هر دلیلی نتوانست حکم محکومیت امریکا را بگیرد. حتی غرامتی هم که از جانب امریکا پرداخت شد نه از باب پذیرش اشتباه که بلاعوض، یعنی از سر خیرخواهی بود!
نتیجه این شد که ما که خون داده بودیم، به ناگزیر تن به خونصلحی ناعادلانه نیز دادیم. چرا که شاید توان ما در آن روزگار همین بود و موضع ما در ضعف.
امروز اما وضع فرق کرده است. هرچند ایران به دلیل سوء مدیریتها و تحریم و انزوای بینالمللی ضعفهایی دارد اما ایران امروز، ایران دهه شصت نیست. جنگ رخت بر بسته و کشور بر سریر قدرت در منطقه تکیه زده. ایرانِ دهه نود، کشور مقتدری است که قدرتهای جهانی را ماهها پای میز مذاکره نشانده و بنای توافق با دنیا گذاشته است. این ایران، میخواهد و میتواند عزتمندانه پرونده هستهایاش را ببندد.
تاریخ میگوید که در ماجرای ایرباس ما نتوانستیم به طور کامل حق خود را بگیریم و به آنچه که میخواستیم برسیم اما الان به لطف کشوری مقتدر، دولتی با اراده، ملتی مقاوم و مذاکرهکنندگانی کاردان امیدواریم از این پیچ تاریخی به سلامت، آن هم با دستی پر عبور کنیم و خاطره تلخ سقوط ایرباس را با حلاوت تحفهای از وین، کمی تلطیف کنیم.
روان مظلومین بیدفاع آن پرواز بیبازگشت قرین شادی و رحمت.
بعد از این فاجعهی وحشتناک دولت ایران از ایالات متحده به ترتیب نزد شورای امنیت سازمان ملل متحد، سازمان ایکائو و دیوان بینالمللی دادگستری در شهر لاهه هلند اقامهی دعوی کرد. شورای امنیت مطابق معمول فقط تأسف خورد و شورای سازمان هواپیمایی کشوری (ایکائو) هم به همین شکل به اظهاراتی کلّی و بیارتباط با درخواست ایران بسنده کرد.
در ادامه، دولت ایران که به تصمیم ایکائو معترض بود دادخواستی را به دیوان لاهه تقدیم کرد. دیوان نیز ۲۱ شهریور ۱۳۷۳ را روز شروع رسیدگی به پرونده اعلام کرد.
اما یک ماه پیش از روز شروع رسیدگی، دوَل ایران و امریکا توافق کردند تا جلسه را به تعویق بیاندازند. پس از آن مذاکراتی بین نمایندگان دو کشور صورت گرفت که نتیجه آن امضای یک مصالحه در تاریخ ۳ اسفند ۱۳۷۴ بود.
به موجب این مصالحه دولت ایالات متحده مبلغی را به عنوان غرامت به خانواده قربانیان و شرکت هواپیمایی ایرانایر پرداخت کرد و به این ترتیب پرونده پرواز شماره ۶۵۵ برای همیشه بسته شد.
بعدها اما از جانب اهل فن انتقادات زیادی به این مصالحه شد. مخصوصاً اینکه به تصویب مجلس شورای اسلامی هم نرسیده بود. ایشان معتقد بودند دولت ایران به هر دلیلی نباید به مصالحه با ایالات متحده رضایت میداد، بلکه باید حکم محکومیت امریکا را از یک نهاد رسمی بینالمللی دریافت میکرد.
در این صورت سند مظلومیت مسافران ایرانی و البته کشور ایران ثبت در تاریخ میشد. چه بسا این رخداد دردناک منشاء وضع قوانین جدیدی در عرصهی بینالمللی نیز میشد. به این صورت به اعتبار دولت امریکا هم لطمهای جدی وارد میآمد و در تمام محافل دانشگاهی و بینالمللی راجعبه این پرونده بحث میشد. شرح آن در کتب معتبر حقوقی دنیا درج میشد و نتیجه آن چیزی جز مخدوش شدن سابقه ایالات متحده در عرصهی بینالملل نبود.
آن زمان، ایرانِ خسته از جنگ به هر دلیلی نتوانست حکم محکومیت امریکا را بگیرد. حتی غرامتی هم که از جانب امریکا پرداخت شد نه از باب پذیرش اشتباه که بلاعوض، یعنی از سر خیرخواهی بود!
نتیجه این شد که ما که خون داده بودیم، به ناگزیر تن به خونصلحی ناعادلانه نیز دادیم. چرا که شاید توان ما در آن روزگار همین بود و موضع ما در ضعف.
امروز اما وضع فرق کرده است. هرچند ایران به دلیل سوء مدیریتها و تحریم و انزوای بینالمللی ضعفهایی دارد اما ایران امروز، ایران دهه شصت نیست. جنگ رخت بر بسته و کشور بر سریر قدرت در منطقه تکیه زده. ایرانِ دهه نود، کشور مقتدری است که قدرتهای جهانی را ماهها پای میز مذاکره نشانده و بنای توافق با دنیا گذاشته است. این ایران، میخواهد و میتواند عزتمندانه پرونده هستهایاش را ببندد.
تاریخ میگوید که در ماجرای ایرباس ما نتوانستیم به طور کامل حق خود را بگیریم و به آنچه که میخواستیم برسیم اما الان به لطف کشوری مقتدر، دولتی با اراده، ملتی مقاوم و مذاکرهکنندگانی کاردان امیدواریم از این پیچ تاریخی به سلامت، آن هم با دستی پر عبور کنیم و خاطره تلخ سقوط ایرباس را با حلاوت تحفهای از وین، کمی تلطیف کنیم.
روان مظلومین بیدفاع آن پرواز بیبازگشت قرین شادی و رحمت.
مرگ بر ظالمان کودک کش، مردم بیدار باشید و شمر زمان را بشناسید. مبادا پشت کسی که ایت الله بهجت درباره شان چه سفارشاتی می کنند را خالی بگذارید
دو فروند ايرباس نو A 300 به هما تحويل داده شد.
مجموعا چند ميليون دلار هم غرامت به دولت براي خانواده هاي كشته شدگان پرداخت شد.
البته شايد دلايل ديگري هم باعث مصالحه خارج از دادگاه و دريافت غرامت شده باشد. در آن موقع ايران و آمريكا درگير ساير موضوعات حقوقي هم بودند و اين موضوع مي تواند متاثر از مسائلي ديگري هم باشد.
اكنون بيش از ١٢٠ ميليارد دلار از وجوه نقدي كشور بلوكه شده است. به اين مبلغ بايد معادل دهها ميليارد دلار از محل فروش نفت به چين، كره جنوبي و هند (بعد از زمان تحميل محدوديت فروش نفت) را هم اضافه كرد. اين پولها بناچار به ارزهاي محلي نگهداري مي شوند و امكان تبديل و يا خروج از آن كشورها را هم ندارند.
مضاعف بر اينها ميلياردها دلار مطالبات كشور از شركتهاي نفتي مي باشد كه بدليل تحريمها امكان دريافت آنها وجود نداشته است.
پروژه هاي توسعه نفتي و زيربنايي متعددي هم بدليل تحريمها از فاينانس بانكهاي خارجي معلق شده اند.
بنابراين موضوع رفع تحريمها براي وضعيت حال و آينده امنيت اقتصادي كشور اهميت استراتژيك فوق العاده اي دارد.
سلام
در اين دنياي كاهي كه به پر گاهي نميارزد چه ظلم ها و چه كودك كشها و خيلي از بلايا براي حفظ قدرت و قلدري در تمام دنيا وجود دارد .
و ماها در دنيايي زندگي ميكنيم كه پر است از حيوانات وحشي .از قبيل سگ كرگ انسان و حيوانات درنده كه بدون هيچ توهمي انسان را از پاي در مياورد .
ولي در طرف ديگر انسان اشرف مخلوقات هست بدليل بزرگواري حس انسان بودن و فخر فروشي به خاطر اينكه فرشته سر سجده به انسان فرود آورد به اذن خدا .
دنيا دنياي دوستي و رفع كدورت هاست نميشود هميشه دشمني كرد نميشه هميشه حس انتقام داشت نميشود هميشه قلدري كرد .
بالاخره اون بالا خدايي هست .
حالا امريكا در يك زماني اشتباهي كرد به خاطر هر چيزي كه فكرش را بكنيد .و ما براي اينكه بتوانيم زندگي كنيم و پيشرفت داشته باشيم بايستي با دنيا تعامل داشته باشيم حس انتقام اگر آنهايي كه ميخواهند بگويند هميشه بايد باشد احساس انسان بودن را از خود دور ميكنند كمي منطقي باشيم كمي زندگي كنيم نه اينكه زنده ماني بكنيم .
هيچ چيز بدون حساب و كتاب نيست و هر عملي عكس العملي دارد . و اين دنيا بدون علت آفريده نشده به طبع هر علتي دنبال معلولي هست .با تشكر
ای خداااااااا
مقاله درباره روسیه نبود
وگرنه کامنتهای فوج فوج منتشر میشد
من شنيدم كه در پوشش اون هواپيماي مسافربري و در پشت سرش يك هواپيماي جنگي پنهان شده بود و در واقع آمريكا ميخواست اون رو بزنه