تصميمات خلق الساعه در نظام آموزش پزشکي
پارسینه: هنوز خاطره چهره مات و مبهوت اساتيد و دانشجويان دانشگاه ايران از ذهنمان پاک نشده. وقتي که صبح از خواب بيدار شدند و حدود ساعت 10 صبح متوجه شدند يک دانشگاه بيست ساله، ديگر وجود ندارد!
دانشجويان و اعضاءهيئت علمي و کارمنداني که صبح متوجه شده بودند ديگر دانشگاهي به اسم دانشگاه علوم پزشکي ايران وجود ندارد. اعتراضاتي که شنيده نشد و در نهايت تشکيل کميتهها و کارگروههاي متعدد که با صرف ساعتها زمان و اختصاص بودجه مقدمات اجرايي شدن تصميمي را فراهم آورند که در کمتر از دو سال ديگر ملقي اعلام شد.
واقعا ارگان يا نهادي هزينه صرف شده براي انجام اينگونه تصميم سازيهاي ناگهاني و شتابزده را برآورد مي کند؟ آيا هرگز کسي بابت اينگونه تصميمها مورد سوال و جواب قرار ميگيرد؟
حالا صبح از خواب بيدار شدهايم و متوجه شدهايم « در راستاي تحقق اهداف متعالي بسته آموزش پاسخگو و عدالت محور از مجموعه برنامه هاي تحول و نوآوري در آموزش پزشکي و به منظور جبران بخشي از کمبود شديد نيروي انساني پرستار در کشور»، بيمارستانهاي دولتي و خصوصي کشور مي توانند خارج از چارچوب کنکور سراسري و با عامليت سازمان سنجش اقدام به پذيرش«دانشجو»!! در رشته کارشناسي پرستاري نمايند. ار همه مهتر اينکه دستور رسيده « زيرساختهاي اجرايي اين آيين نامه، حسب نياز بيمارستانهاي متقاضي به کارشناس پرستاري» در طي کمتر از دو ماه انجام شده و اين آيين نامه قرار است تا بهمن ماه سال جاري اجرايي گردد.
و حالا چند سوال:
1- کمبود نيروي انساني پرستار مهمترين توجيه براي اتخاذ اين تصميم بوده، وقتي بر اساس مستندات و گزارشهاي مسئولين نظام پرستاري همکنون در کشور 40 هزار کارشناس پرستاري استخدام نشده وجود دارد آيا راه بهتر براي جبران اين کمبود، افزايش رديف هاي استخدامي و استخدام بيشتر کارشناسان موجود نيست؟
2- آيا براي براي جبران کمبود نيروي انساني بهتر نيست به جاي به کار گيري افرادي که در کنکور سراسري پذيرفته نشدهاند، از از 20 هزار دانشجوي پرستاري سال آخر (که با رتبه هاي خوب در اين رشته پذيرفته شده اند» مطابق مصوبه معاونت پرستاري استفاده نمود؟
3- آيا اين عدالت است که دانشجوي پرستاري که با رتبه 600 تا 4000 در يک دانشگاه تيپ يک پذيرفته شده است، مدرکي دريافت کند که همان مدرک را فردي که در هيچ رشته اي در دانشگاه قبول نشده و از طريق يک آزمون خارج از کنکور سراسري وارد اين سيستم آموزشي شده دريافت مي کند؟ و از همه اسفبار تر اينکه فارغ التحصيلان اين سيستم آموزشي خلق الساعه که هنوز مشخص نيست چه کيفيتي دارد، در هنگام استخدام در اولويت قرار مي گيرند؟
4- در اين آيين نامه اشاره شده است که با توجه به امکانات گسترده بيمارستانها اين طرح پيشنهاد مي گردد. آيا بهتر نيست که اين امکانات گسترده!!!( که در وجود آن شک داريم) با دانشکده پرستاري به اشتراک گذاشته شود تا دانشکده ها بتوانند با افزايش ظرفيت، تعداد بيشتري دانشجو بر اساس ساختارها و فرايندهاي آموزشي استاندارد و دانشگاهي تربيت نمايند؟
5- و در نهايت و از همه مهمتر اينکه، تشکيلات حرفه اي و قانوني پرستاري، نظير معاونت پرستاري، بورد تخصصي پرستاري و سازمان نظام پرستاري در اين فرايند تصميم سازي به طور رسمي و قانوني دخالت داده نشده اند و اين طرح به طور رسمي به تاييد آنها نرسيده است. آيا تصميم سازي در مورد حرفهاي که امسال يکصدمين سالگرد تولدش را جشن گرفته است توهين به جايگاه علمي و حرفهاي يک ديسيپلين دانشگاهي و يک عقبگرد 50 ساله نيست؟!
در پايان اميد است، تصميمسازان نظام سلامت با مداقه بيشتر نسبت به اصلاح و بازنگري اينگونه تصميمات، در جهت ارتقاء کيفيت خدمات ارائه شده در نظام سلامت و حفظ روحيه و انگيزه دانشجويان، اعضاء هيئت علمي و کارشناس پرستاري اقدامات لازم را انجام دهند.
دکتر فاطمه حشمتی نبوی/استادیار پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
واقعا ارگان يا نهادي هزينه صرف شده براي انجام اينگونه تصميم سازيهاي ناگهاني و شتابزده را برآورد مي کند؟ آيا هرگز کسي بابت اينگونه تصميمها مورد سوال و جواب قرار ميگيرد؟
حالا صبح از خواب بيدار شدهايم و متوجه شدهايم « در راستاي تحقق اهداف متعالي بسته آموزش پاسخگو و عدالت محور از مجموعه برنامه هاي تحول و نوآوري در آموزش پزشکي و به منظور جبران بخشي از کمبود شديد نيروي انساني پرستار در کشور»، بيمارستانهاي دولتي و خصوصي کشور مي توانند خارج از چارچوب کنکور سراسري و با عامليت سازمان سنجش اقدام به پذيرش«دانشجو»!! در رشته کارشناسي پرستاري نمايند. ار همه مهتر اينکه دستور رسيده « زيرساختهاي اجرايي اين آيين نامه، حسب نياز بيمارستانهاي متقاضي به کارشناس پرستاري» در طي کمتر از دو ماه انجام شده و اين آيين نامه قرار است تا بهمن ماه سال جاري اجرايي گردد.
و حالا چند سوال:
1- کمبود نيروي انساني پرستار مهمترين توجيه براي اتخاذ اين تصميم بوده، وقتي بر اساس مستندات و گزارشهاي مسئولين نظام پرستاري همکنون در کشور 40 هزار کارشناس پرستاري استخدام نشده وجود دارد آيا راه بهتر براي جبران اين کمبود، افزايش رديف هاي استخدامي و استخدام بيشتر کارشناسان موجود نيست؟
2- آيا براي براي جبران کمبود نيروي انساني بهتر نيست به جاي به کار گيري افرادي که در کنکور سراسري پذيرفته نشدهاند، از از 20 هزار دانشجوي پرستاري سال آخر (که با رتبه هاي خوب در اين رشته پذيرفته شده اند» مطابق مصوبه معاونت پرستاري استفاده نمود؟
3- آيا اين عدالت است که دانشجوي پرستاري که با رتبه 600 تا 4000 در يک دانشگاه تيپ يک پذيرفته شده است، مدرکي دريافت کند که همان مدرک را فردي که در هيچ رشته اي در دانشگاه قبول نشده و از طريق يک آزمون خارج از کنکور سراسري وارد اين سيستم آموزشي شده دريافت مي کند؟ و از همه اسفبار تر اينکه فارغ التحصيلان اين سيستم آموزشي خلق الساعه که هنوز مشخص نيست چه کيفيتي دارد، در هنگام استخدام در اولويت قرار مي گيرند؟
4- در اين آيين نامه اشاره شده است که با توجه به امکانات گسترده بيمارستانها اين طرح پيشنهاد مي گردد. آيا بهتر نيست که اين امکانات گسترده!!!( که در وجود آن شک داريم) با دانشکده پرستاري به اشتراک گذاشته شود تا دانشکده ها بتوانند با افزايش ظرفيت، تعداد بيشتري دانشجو بر اساس ساختارها و فرايندهاي آموزشي استاندارد و دانشگاهي تربيت نمايند؟
5- و در نهايت و از همه مهمتر اينکه، تشکيلات حرفه اي و قانوني پرستاري، نظير معاونت پرستاري، بورد تخصصي پرستاري و سازمان نظام پرستاري در اين فرايند تصميم سازي به طور رسمي و قانوني دخالت داده نشده اند و اين طرح به طور رسمي به تاييد آنها نرسيده است. آيا تصميم سازي در مورد حرفهاي که امسال يکصدمين سالگرد تولدش را جشن گرفته است توهين به جايگاه علمي و حرفهاي يک ديسيپلين دانشگاهي و يک عقبگرد 50 ساله نيست؟!
در پايان اميد است، تصميمسازان نظام سلامت با مداقه بيشتر نسبت به اصلاح و بازنگري اينگونه تصميمات، در جهت ارتقاء کيفيت خدمات ارائه شده در نظام سلامت و حفظ روحيه و انگيزه دانشجويان، اعضاء هيئت علمي و کارشناس پرستاري اقدامات لازم را انجام دهند.
دکتر فاطمه حشمتی نبوی/استادیار پرستاری، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
واقعا مدیریت لحظه ای معرکه ای داریم.
حالا مونده وزیربهداشت مردمی مهربان رو بشناسید
چی شد؟ ما که هرچی می نوشتیم گول کارهای عوامفریبانه جناب وزیر محبوبتون رو نخورید پارسینه بهش برمیخورد و هیچکدوم رو منتشر نمیکرد!
کم کم متوجه گندهایی که داره بالا میاره شدید؟
به ایشون باید لقب "آقای دوربینی کابینه" یا احمدینژاد ثانی" داد نه وزیر بهداشت!
وزیر بهداشت ناتوانه و این دیگه برای همه ثابت شده...