گوناگون

تاسف از آمار خودكشی دانش‌ آموزان

پارسینه: يكي از خبرهايي كه امسال در حوزه حوادث، در رسانه‌هاي مختلف منعكس شد، اخباري بود كه هر چند گاه، از خودكشي يك دانش‌آموز خبر مي‌دادند. اخباري كه زنگ هشداري جدي را براي مسئولان و تصميم‌گيرندگان عرصه‌هاي مربوط به كودكان و نوجوانان، به صدا درآورده‌اند.

يكي از خبرهايي كه امسال در حوزه حوادث، در رسانه‌هاي مختلف منعكس شد، اخباري بود كه هر چند گاه، از خودكشي يك دانش‌آموز خبر مي‌دادند. اخباري كه زنگ هشداري جدي را براي مسئولان و تصميم‌گيرندگان عرصه‌هاي مربوط به كودكان و نوجوانان، به صدا درآورده‌اند.

براساس آنچه اخيرا در اين ارتباط در رسانه‌ها عنوان شده، از آغاز سال 94 تا به حال، 12 دانش‌آموز كمتر از 18 سال، اقدام به كشتن خود كرده‌اند. انعكاس اين اخبار، موجب شد برخي مسئولان حوزه آموزش و پرورش، از به كار بردن عنوانِ «دانش‌آموز» در اين خبرها انتقاد كنند و اعلام كنند كه تاكيد بر «خودكشي يك دانش‌آموز» موجب مي‌شود انگشت اتهام در درجه اول، به سمت آموزش و پرورش نشانه برود؛ در حالي كه مي‌توان به جاي اين گونه تيترها و عناوين، گفت:‌«خودكشي يك نوجوان».

همچنين در اغلب اخباري كه در خصوص خودكشي دانش‌آموزان در رسانه‌ها منتشر شده بود، يكي از نكات مطرح‌شده، اين بود كه: دانش‌آموز مزبور، وضعيت تحصيلي خوبي داشته و هيچ گونه مشكلي با اولياي مدرسه نداشته است، كه تاكيد و اصرار بر چنين مطلبي، موجب مي‌شد چنين اظهاراتي ازسوي مسئولان، آن هم بلافاصله بعد از وقوع حادثه، بيشتر نوعي توجيه به شمار برود تا واقعيت.

درست است كه اين مساله، تنها خاص كشور ما نبوده و در ساير كشورها نيز مصداق دارد، اما سوال مهمي كه در اين خصوص مي‌توان از مسئولان- چه مسئولان حوزه آموزش و پرورش و چه ساير نهادها و سازمان‌هاي مربوط به كودكان و نوجوانان، پرسيد، اين است كه: براي جلوگيري از تكرار چنين مسائلي و بالا بردن سطح سلامت روان در كودكان و نوجوانان، كه به طور طبيعي به حمايت مادي و معنوي بيشتري نياز دارند، چه راهكاري انديشيده شده و چه برنامه‌هايي درنظر گرفته شده است؟

اگرچه نگاه منطقي و واقع‌بينانه ايجاب مي‌كند تنها يك سازمان- همچون آموزش و پرورش را- به تنهايي مسئول يا مقصر در اين خصوص ندانيم، اما بدون وارد كردن اتهام، بايد اين واقعيت را قبول كرد كه بخش مهمي از زندگي كودكان و نوجوانان در محيط مدرسه رقم مي‌خورد و بر اين اساس، نقش آموزش و پرورش در حفظ سلامت روان دانش‌آموزان، انكارناشدني است.

طرحي كه اخيرا در ارتباط با بازنگري‌ در استخدام معلمان و انتخاب آموزگاراني كه واجد ويژگي‌هاي خاص براي شغل آموزگاري باشند، احتمالا قدم خوبي براي بالا بردن كيفيت تدريس در مدارس و تامين سلامت روان دانش‌آموزان خواهد بود و شايد موجب شود ديگر، كمتر خبرهاي مربوط به تنبيهات عجيب و غريب دانش‌آموزان توسط معلم و... را بشنويم و بخوانيم.

اما به طور كلي در رابطه با رويارويي با اين آسيب اجتماعي، اين انتظار از مسئولين مربوطه مي‌رود كه به جاي فرافكني و دفاع از خود، فكري براي حل اين مشكل و معضل اجتماعي بكنند. اگرچه حل اين مساله، فقط متوجه مسئولان حوزه كودك و نوجوان نيست بلكه مسئولان ساير سازمانها نيز، با تصميمات و اقدامات بجا يا نابجاي خود، ممكن است در تشديد يا حل اين مشكل، تاثيرگذار باشند.

همان طور كه آموزگاران و افراد باتجربه در امر تدريس مطلع‌اند اغلب مشكلات رفتاري و تحصيلي دانش‎‌آموزان، بازتاب مشكلات درونِ خانواده و مسائلي است كه كودكان و نوجوانان در كانون خانواده خود با آن مواجهند. بنابراين، تصميمي كه مي‌تواند بر شغل يا بيكاري والدين، اوضاع اقتصادي آنها و تامين يا عدم تامين بهداشت رواني والدين، اثرگذار باشد، به طور مستقيم، كودكان و نوجوانان را نيز هدف قرار مي‌دهد.

با توجه به اين كه آمار مطرح شده در اين خصوص، خودكشي‌هاي ناموفق در بين دانش‌آموزان را شامل نمي‌شود و با نظر به اين كه مشكلات مربوط به حوزه كودك و نوجوان، فقط به خودكشي ختم نمي‌شود و ناهنجاري‌هاي روحي-رواني و رفتاري گسترده‌تري را دربرمي‌گيرد، غيرمنطقي نخواهد بود اگر انتظار داشته باشيم كه مسئولان با برنامه‌ريزي‌هاي معقول و واقع‌بينانه، از بروز اتفاقات تلخ مربوط به كودكان و نوجوانان، پيشگيري كنند

ارسال نظر

  • ناشناس

    همین اظهار تاسف کفایت می کند بقیه مسائل خود به خود حل می شوند

  • شیرین صفوی

    ای وای ای وای !!!!

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار