رسانه حوادث را چگونه ببیند؟
پارسینه: حوادث از جذابترین خبرهای هر رسانهای است که اتفاقا در کشور ما هم مشتری بسیاری دارد؛ اما از آن مهمتر نحوهی انتشار چنین اخباری است که همیشه مورد بحث کارشناسان رسانه بوده است؛ برخی معتقدند که انتشار اخبار حوادث باعث ایجاد حس ناامنی در جامعه میشود و عدهای دیگر بر این باورند که انتشار اخبار حوادث در نهایت آگاهی را به جامعه تزریق میکند.
به گزارش ایسنا، حوادث از جذابترین خبرهای هر رسانهای است که اتفاقا در کشور ما هم مشتری بسیاری دارد؛ اما از آن مهمتر نحوهی انتشار چنین اخباری است که همیشه مورد بحث کارشناسان رسانه بوده است؛ برخی معتقدند که انتشار اخبار حوادث باعث ایجاد حس ناامنی در جامعه میشود و عدهای دیگر بر این باورند که انتشار اخبار حوادث در نهایت آگاهی را به جامعه تزریق میکند.
اما آنچه اغلب کارشناسان رسانه نسبت به آن اتفاق نظر دارند، نحوهی پوشش اخبار حوادث است؛ اینکه نباید در انتشار چنین خبرهایی به صرف ارسال خبر بسنده کرد و در کنار آن گفتوگو با چند کارشناس حوزههای مختلف دلایل اتفاق، میتواند بسیار راهگشا باشد و از تلخی خبر بکاهد.
در هفتههای اخیر انتشار خبر قتل ستایش قریشی - دختر بچه افغان - توسط یک پسر نوجوان ایرانی و همچنین انتشار خبر 21 روز شکنجه یک زن به همراه دو فرزندش توسط پدر خانواده در مشهد، موجی از اعتراضات و همدردی در شبکههای اجتماعی را موجب شد؛ این موج ایجاد شده در جامعه باعث شد تا بار دیگر بحث لزوم انتشار اخبار حوادث در رسانهها به بحث گذاشته شود.
در حالی که بسیاری از صفحات شبکههای اجتماعی حامل این خبر بودند، برخی نسبت به عدم بازتاب مناسب این خبر در رسانههای رسمی نیز گله میکردند؛ اما اینکه برخورد رسانهها با چنین خبرهایی چگونه باید باشد؛ خبرهایی که در عین حساسیت بابت ایجاد نگرانی احتمالی در جامعه، انتشارشان برای آگاهیبخشی عمومی، امری ضروری به نظر میرسد، موضوعی است که خبرنگار بخش رسانه ایسنا در گفتوگو با برخی از اساتید رسانه و ارتباطات به بحث گذاشته است.
اخبار حوادث باعث آگاهیبخشی به جامعه میشود
محمد بلوری که از او به عنوان پدر حادثهنویسی ایران یاد میشود، معتقد است که «اخبار حوادث باعث آگاهیبخشی به جامعه میشود، میتواند جامعه را بیدار کند و همزمان پلشتیها و راه چاره را نشان دهد.»
این پیشکسوت عرصه روزنامهنگاری درباره اینکه برخی از اهالی رسانه معتقدند اخبار حوادث باعث سیاهنمایی و ترویج ناامنی در جامعه میشود، اظهار میکند: این طور نیست و برعکس چنین اخباری باعث آگاهی میشود؛ برای مثال موضوع «خفاش شب»؛ این خبر را نباید نوشت؟ اتفاقاً باید بنویسیم که به خانمها هشدار دهیم تا بیشتر احتیاط کنند و هر ماشینی را سوار نشوند؛ این آگاهی دادن بسیار مهم است.
بلوری دربارهی نحوه انتشار اخبار جنایات از سوی رسانهها، توضیح میدهد: روزنامهنگاران باید سعی کنند که مقداری از نوشتن بخشهایی که باعث اضطراب جامعه میشود، پرهیز کنند. در انتشار اخبار جنایات، هم مسالهی اضطراب جامعه مطرح است و هم وظیفهی روزنامهنگاری. باید شم خبرنگاری داشته باشیم تا بدانیم چه مطالبی را در اخبار حوادث پوشش دهیم. در گزارشها و اخبار حوادث باید به دنبال علتها و انگیزهها رفت و فقط به گزارشهای پلیسی اکتفا نکرد.
او اضافه میدهد: در انتشار اخبار حوادث باید از طرح قسمتهایی که روح مردم را جریحهدار میکند، پرهیز کرد؛ برای مثال اگر قتلی صورت میگیرد، نباید نحوهی قتل را نوشت یا عکسهایی که خواننده را ناراحت میکند را نباید منتشر کرد و بهتر تنها به انتشار خبر آن اتفاق بسنده کرد؛ به نظرم باید به همراه اخبار حوادث، نظر چند کارشناس هم نوشته شود؛ اگر این طور باشد برای خواننده خیلی جالب میشود، چراکه هم خبر را خوانده است و در جریان این مشکلات و اتفاقات قرار میگیرد و هم علت و انگیزههای این اتفاقات را متوجه میشود.
هدف رسانهها تحریک احساسات مردم نباشد
کامبیز نوروزی یک مدرس حقوق ارتباطات معتقد است که «حوادثی از قبیل حادثهی فجیع قتل ستایش قریشی به اندازهی کافی بار احساسی دارند و نباید هدف رسانهها صرفاً تحریک احساسات مردم باشد».
او میگوید: متاسفانه در گزارشها و اخباری که از حادثه قتل ستایش منتشر شد، هیچکدام از رسانهها قواعد دقیق و حرفهای روزنامهنگاری در حوزه حوادثنگاری را مورد توجه قرار ندادند و باز هم متاسفانه در اخبار این نوع جنایات، هیچگونه قدرتی از تجزیه و تحلیل رسانهها و مطبوعات مشاهده نشد.
نوروزی که معتقد است «گزارشهای حوادث نباید هدفشان تحریک احساسات باشد» در همین باره میگوید: در روزنامهنگاری حوادث نباید تمرکز اصلی بر روی تحریک احساسات و عواطف شکل بگیرد؛ این اتفاق منجر به این میشود که از عمق حادثه فاصله بگیریم؛ چرا که احساسات قدرت تحلیل و شناخت را از بین میبرد یا حداقل کاهش میدهد. به ویژه در اخبار حوادث که همیشه یک نفر بزهکار یا متهم به ارتکاب جرم است و معمولاً در انتشار اخبار حادثهای احساسات به نفع قربانی جرم تحریک میشود. در این صورت ما با خطر قلیان احساسهای کینهتوزانه و انتقام جویانه در جامعه روبهرو میشویم که این حس برای جامعه خطرناک است.
باید در عمق لایه اجتماعی نفوذ کرد
همچنین مهدی منتظرقائم - استاد ارتباطات - دربارهی بازنمایی اخبار مربوط به حادثه قتل ستایش قریشی در رسانهها اظهار میکند: اخباری از این دست، معمولاً در رسانهها پیگیری نمیشوند و موجآفرینی نمیکنند؛ زیرا ملاحظات کلی مبنی بر پرهیز از سیاهنمایی به رسانهها ابلاغ شده است؛ رسانهها به درستی یا اشتباه ممکن است حوادث را برجسته نکنند.
این استاد ارتباطات میگوید: اینگونه نیست که به لحاظ افغانی بودن مقتوله، بازنمایی اخبار و برجستهسازی صورت نگرفته است، این اقدام جنایت علیه انسانیت است، اگر مقتول ایرانی هم بود اتفاق معکوسی را نداشتیم و باز هم در رسانهها برجستهسازی و موجآفرینی درست نمیشد؛ البته این مطلب ناظر بر این نیست که موضوع نباید بررسی شود. معمولاً حوادث زیادی در ایران اتفاق میافتد، اما برجسته نمیشوند. با وجود بار عاطفی زیاد اینگونه حوادث، رسانهها موجآفرینی را دامن میزنند؛ البته در مواردی نیز اخبار حوادث با بار عاطفی زیاد ایجاد و برجسته میشود که برجسته کردن اینگونه اخبار، خطرات اخلاقی برای جامعه ایجاد میکند.
او معتقد است که «در مواجهه با اینگونه خبرها باید با استفاده از نظر صاحبنظران ابعاد فرهنگی آسیبها را واکاوی کرد نه اینکه در سطح موج ایجاد و در عمق لایه اجتماعی نفوذ کرد؛ این گونه اخبار باید با حفظ منافع ملی، عواطف، حفظ بیطرفی، انسانگرایی و مجموعه مولفهای خوب، تحلیل شود و حق قربانی نیز محفوظ باشد. این حادثه به تنهایی ناخوشایند است و واکاوی لایههای نظام زیرین، فهم بهتری درست میکند».
خواندن اخبار حواد سرگرمی است
داوود صفایی - استاد دانشکده خبر- ملموس بودن و عینی بودن اخبار حوادث را از جمله دلایل جذایت این اخبار میداند و میگوید: یکی از عوامل بسیار مهم در ایران که باعث میشود مردم به اخبار حوادث توجه کنند، نبود سرگرمی است. سرگرمیهای مختلف در ایران خیلی کم است؛ بنابراین خواندن خبر حوادث سرگرمی میشود، چراکه جذاب، ارزان و موجود است.
صفایی معتقد است «حجم اخبار تلخ با کیفیت پایین در رسانهها بسیار زیاد است؛ ما اخبار آموزنده حوادث نداریم و شاید پیدا کردنش سخت است. اخبار تلخ با کیفیت پایین را میتوان به راحتی از دادسرا پیدا کرد، اما اینکه در جایی از یک مرگی پیشگیری شده است را اصلاً نداریم».
رسانهها با اخبار حوادث ناروا برخورد میکنند
میو بدیعی از دیگر اساتید ارتباطات و روزنامهنگاری معتقد است که «رسانهها جرایم اجتماعی را اغراقآمیز روایت میکنند و به نوعی با اخبار حوادث ناروا برخورد میکنند؛ در حالی که این مساله در حیطهی اخلاق رسانهای نمیگنجد».
او میگوید: یکی از دلایل گرایش مخاطبان به اخبار بد، به خود رسانهها برمیگردد؛ رسانهها حوادث را طوری مینویسند که اغراقآمیز است. به ویژه رسانههای چندمنظوره که با انتشار فیلم و تصاویر، بیشتر روان جامعه را به هم میریزند و متاسفانه هیچ نوع کنترلی در انتشار چنین اخباری نیست.
این روزنامهنگار درباره گرایش روزافزون مخاطبان در سالهای اخیر به سمت اخبار بد و حوادث، معتقد است که «متاسفانه رسانههای خبری گسترده در دنیا در سالهای اخیر به ارائه و نشر خشونت گرایش وحشتناکی پیدا کردهاند؛ در حال حاضر رسانهها به گونهای ذهن مخاطب را پرورش دادهاند که نیاز خبریشان اینگونه اخبار باشد و متاسفانه این جو گستردهای است که رسانهها آن را ایجاد کردهاند؛ شاید هم دلیل اصلی آن بار اقتصادی و مالی که این خبرهای غمانگیز در بر دارند باشد و اینکه تاثیر بسزایی در جذب مخاطب دارند. خبر حوادث به عنوان کالایی فروخته میشود که بار خشونت و تنش آن خیلی بالاست.»
بدیعی درباره انتشار اخبار حوادت در شبکههای اجتماعی میگوید: در شبکههای اجتماعی متاسفانه هیچ کنترلی نیست، حتی اخباری که شایعه میشود عوارض بسیار نامطلوب بر ذهن جوانان ایجاد میکند. از طرفی خود رسانهها هم اخبار واقعی را برای مردم توضیح نمیدهند و همه این اتفاقات ریشه در مسائل اجتماعی و نیازهای رسانهها دارد که ذهن مردم را درگیر خبری میکنند که آنقدر ارزش ندارد و به ویژه به خاطر اینکه رقیبشان را از میدان به در کنند این حرکت را انجام میدهند.
انتشار اخبار در حوزه اخبار حوادث مدیریت میخواهد
از طرفی علی آقاغفار - نویسنده و روزنامهنگار - معتقد است که «اگر قرار است رسانهها آرامش را به مردم انتقال دهند، باید بین آنها یک اعتماد متقابل صد درصدی ایجاد شود». او دربارهی نحوهی انتشار اخبار حوادث در رسانهها به گونهای که در عین جلوگیری از تشنج در جامعه، به جلب اعتماد مخاطب منجر شود، میگوید: اگر مردم با اخبار بد به هم میریزند و دلهره پیدا میکنند، به این علت است که از پیش، این واکسن به آنها تزریق نشده است؛ باید بسیاری از خبرهایی که تلخ و آزاردهنده است، اما میدانیم که مردم را واکسینه میکنند، منتشر کنیم. وقتی این خبرها منتشر میشود، اعتماد متقابل پیدا خواهد شد. در حال حاضر هر خبرگزاری و رسانه مکتوب و رسانه رسمی هر خبری را اعلام میکند، تقریباً اکثر مخاطبان جست وجو میکنند تا ببینند اصل خبر چیست و مطمئن هستند که آن خبر از یک فیلترهایی عبور کرده است.
او با تاکید بر اینکه انتشار اخبار در حوزه اخبار حوادث مدیریت میخواهد، درباره انتشار اخبار حوادث در شبکههای اجتماعی متذکر میشود که اگر زمانی مردم خبرهای طولانی را مینشستند و صبورانه میخواندند، به این دلیل بود که آن اخبار برایشان تازگی داشت؛ اما امروزه مخاطب در همه شبکههای اجتماعی عضو است و به عنوان مثال کسی که عضو تلگرام باشد متوجه میشود که بیش از 90 درصد اطلاعات و اخبار تکراری است. خسته میشود و ندیده پاک میکند و این پاک کردن بستن چشم مخاطب بر روی رسانههاست. علت آن هم این است که آن خبر دیگر کهنه است و تازگی ندارد و نمیتواند تاثیر خودش را بگذارد. در چنین شرایطی است که خطر شایعه اعتبار پیدا میکند و وقتی شایعه توسعه پیدا کرد، خبری که حتی صحت داشته باشد را تحت تاثیر قرار میدهد.
صلاحیت علمی و اخلاقی لازمه انتشار اخبار حوادث است
همچنین کاظم انبارلویی - سردبیر روزنامه رسالت - دربارهی نحوهی انتشار اخبار حوادث در رسانهها به گونهای که در عین جلوگیری از تشنج در جامعه، به جلب اعتماد مخاطب منجر شود، میگوید: کسانی که پشت اخبار حوادث و حوزهی اجتماعی قرار دارند، حتماً باید صلاحیتهای علمی و اخلاقی داشته باشند. آنها اگر قرار است برای بهبود اوضاع سلامت جامعه کار کنند، باید مطالعات عمیق، جامعهشناسانه و روانشناسانه داشته باشند و به صرف ماجراجویی و یک تلاش ژورنالیستی در انتشار و عدم انتشار خبری کار نکنند که در چنین شرایطی قطعاً بر حجم مشکلات جامعه میافزایند.
انبارلویی درباره این موضوع که رسانهها با وجود شبکههای اجتماعی چگونه میتوانند از عهده اطلاعرسانی صحیح بربیایند و در عین حال برای جلب اعتماد مخاطب از شبکههای اجتماعی هم جا نمانند؟ بیان میکند که اگر کاری خلاف شرع و خلاف مروت انسانی است نباید به دنبالش رفت؛ یعنی سرک کشیدن در حوزهی خصوصی افراد و خانوادهها درست نیست متاسفانه شبکههای اجتماعی این کار را میکنند. او میگوید: ما به عنوان رسانهای که میخواهیم اخلاق اسلامی و قرآنی را رعایت کنیم نباید هر اقدامی که شبکههای اجتماعی یا دیگر رسانهها کردند ما هم دنبالهروی آنها باشیم.
او با اشاره به اینکه رقابت بین شبکههای اجتماعی و رسانهها همچنان وجود دارد، یادآور میشود: سرعت در انتقال خبر خود آفاتی دارد و ممکن است بعدها مشخص شود حادثهای که رخ داده به شکل دیگری بوده است؛ یعنی ممکن است حق کسی ضایع شود در نتیجه باید یک خبر را پرتعمق منتشر کرد؛ به عنوان مثال حادثهای مثل مهاباد را میتوان از این دست اخبار عنوان کرد. کسی که نمیداند قتل و خودکشی به چه صورت بوده خبری را میزند ممکن است مسؤولان امنیتی و قضایی را حتی به اشتباه بیاندازد.
مردم به اخبار حوادث علاقهمند هستند
محسن ماندگاری ، یکی دیگر از روزنامهنگاران کشورمان دربارهی نحوهی انتشار صحیح اخبار حوادث به گونهای که در عین اطلاعرسانی به موقع، عاملی برای ایجاد تشنج در جامعه نباشند، میگوید: به هر حال مردم علاقهمند هستند بدانند در پیرامونشان چه مسائلی اتفاق میافتد؛ عمده اتفاقاتی که برای مردم جذابیت دارد، در همین حوزه حوادث رخ میدهد. حوادثی از قبیل سرقت، جرم و جنایت، قتل و مسائل مربوط به درگیریها. به همین دلیل مطبوعات و رسانهها نمیخواهند این فرصت را از دست بدهند و خوانندگانشان را از خودشان ناامید کنند.
او معتقد است که «همیشه دربارهی انتشار اخبار مرتبط با حوادث در رسانهها در کشورمان بحثهای مختلفی مطرح بوده است؛ به نوعی که برخی به اطلاعرسانیهای پرحجم اتفاقات و حوادث به ویژه جرم و جنایت حساسیت دارند و با آن مخالف هستند و در عین حال بسیاری از رسانهها به دلیل جذابیت این نوع خبرها برای مردم و خوانندگانشان در برابر طیف اول معتقدند چون مخاطب به این اخبار علاقهمند است ما هم باید بر روی آن کار کنیم و اشراف کامل داشته باشیم.»
ارسال نظر