دستاوردهای نامرئی نامداران ورزشی در شورا!
پارسینه: حکایت ناتمام حضور سلبریتی های ورزشی بر مسند شوراها و عقیم ماندن ماموریت شورای شهر!
تحریریه پارسینه - فلسفه اساسی شورای اسلامی شهر این است که چهرههای شهری و استانی با حضور در مجلسی کنار یکدیگر از روند اجرای پروژههای شهری اطلاع پیدا کنند و مسائل شهری را برنامهریزی و حل کنند.
با این تفاسیر در چنین جمعی حضور همه اقشار مختلف میتواند مؤثر باشد اما نکتهای که همیشه نگران کننده بوده است، حضور چهرههایی در این مجلس است که پیش از آنکه مدیر باشند به واسطه چهره محبوبشان به مجلس راه پیدا کردند.
در موعدد انتخاباتی در چند دوره گذشته انتخابات شورای شهر گویا ورزشکاران بیشتر و بهتر از جریانهای سیاسی و حزبی رای مردم را خوانده بودند وبطوریکه تعداد ورزشکاران در شورای شهر تهران از یک عضو در شورای دوم به چهار عضو در شورای چهارم رسید.مصوبه مجلس در خصوص کاهش اعضای شورای شهر تهران برای دوره آتی با وجود مخالفت های شوراهای کشور به تایید شورای نگهبان رسیده و بدین طریق تعداد نمایندگان پارلمان شهری آینده تهران از ۳۱ نفر به ۲۱ نفر کاهش یافته است.
.
yjc
از این رو به همان نسبت ورود سلبریتی ها نیز با محدودیت هایی مواجه خواهد شد، موضوعی که شاید از منظر نیاز به مدیریت شهری تخصصی تر به نفع مردم و سیمای شهر و روستا باشد. الهه رضایی، مجری دوران معروف و سابق برنامه کودک تلویزیون، محمدرضا عیوضی، یکی از خوانندگان دهه هفتاد، عبدالحسین مختاباد، آهنگ ساز و خواننده موسیقی سنتی ، حمید سوریان، قهرمان المپیک و دکتر آذر مجری برنامه معرف مشاعره تلویزیون تنها بخشی از نامهایی بودند که در موعد ثبت نام انتخابات شورای های چهارم به فرمانداری تهران رفتند تا برای شرکت در چهارمین دوره شورای شهر تهران ثبت نام کنند.
انتخاباتی که معمولا بیشتر از آنکه محبوب سیاسیون و کارشناسان مسائل شهری برای رفع محدودیت های مسائل شهری و پاسخ به نیازهای ضروری مردم باشد برای سلبریتیها جالب توجه بوده و در این بین ورزشکاران سهم خاصی در ترکیب شوراها بواسطه تسخیر تبلیغاتی و اشتهارشان کسب کرده اند.
رسول خادم، قهرمان سابق المپیک اولین چهره غیر سیاسی شورای شهر تهران بود که در دوره دوم از سالهای ۸۱ تا ۸۵ بر یکی از کرسیهای شورای شهر تهران تکیه زده بود. حضور خادم موجب شد تا در انتخابات های بعدی سلبریتی های هنری و ورزشی نیز به لیست اضافه شوند و در این بین ورزشکاران مشهوری چون علیرضا دبیر، حسین رضا زاده، عباس جدیدی و هادی ساعی هم به صرافت حضور در عرصه سیاست بیفتند و به طوریکه این روند باعث شد سلبریتی های ورزشی ۴ نفره ای را در ترکیب شورای شهر تهران شاهد باشیم.
از دیدگاه کارشناسان مسائل شهری و دلسوزان حقیقی عرصه خدمت رسانی به مردم، یکی از بحث برانگیزترین و در عین حال پرچالش ترین موضوعات در این باره حضور ورزشکاران درترکیب شورای شهر است. ورود ورزشکاران به دنیای سیاست از قدیم مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان بوده و این حضور از منظرهای گوناگونی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
فارغ از این که چه کسانی با چه گرایشاتی قصد ورود به ترکیب شورای شهر را خواهند داشت سوال اینجا است که در تصمیم گیری های ورزشکاران حاضر در شورای شهر مردم چه جایگاهی داشته و دارند؟
زمانی که عزم جزم می شود برای ورود به دنیای سیاست، همواره از این سخن می گویند که می خواهیم به مردم خدمت کنیم و خود را در معرض انتخاب ملت قرار دهیم و زمانی که اعتماد مردم را برای ورود به مجلس یا شورای شهر جلب می کنند به محض رسیدن به یک موقعیت بهتر رای مردم را فراموش کرده و راه را کج می کنند !
این نوع نگاه به جامعه، کرسی مسئولیت و مردم نگاه به شدت مخربی است که راه به بیراهه می برد، ضمن اینکه ظلم به مردم است که به امیدی به ایشان اعتماد کرده اند.
نیم نگاهی به صفحات عملکردی ورزشکاران در شورای شهر شاهد بارزی بر این ادعاست. در حالیکه می بینیم بسیاری از نمایندگان مردم در شوراها و مجلس با دایر کردن وب سایت ها و ایجاد امکان تعامل برای گزارش دهی از عملکرد و ارتباط با کسانی که وام دار رای هایشان هستند، تلاش دارند از این طریق خود را مرهون آرای مردم بدانند و از فرصت مسئولیت در جهت خدمت به ایشان استفاده کنند اما صفحات عملکرد ورزشکاران شورا یا به انتصابات و سوابق ورزشی (!) محدود می شود یا پر از خالی (!) است.
ناگفته پیداست ورزشکاران و هنرمندان عضو شورای شهر در تهران و کلانشهرها، بیشتر رای خود را به دلیل محبوبیت بدست آورده اند و نه تخصص مدیریت شهری و یا حتی مدیریت.
تصمیمها و اظهارنظرها در شورا در فضای سیاستزده رخ میدهد و براساس همان دستهبندیها در برخی موارد خلاف منافع مردم و شهر عمل میشود و منفعتگرایی یا مصلحتگرایی هم از پیامدهای این رویکرد است و جایی که ورزشکاران در این عرصه حضور پیدا می کنند شدت تاثر و تحت تاثیر قرار گرفتن منافع مردم نیز بیشتر است.
باید تاکید کرد که شهرت همیشه خدمت نمی آورد و برخی افراد که به دلیل اشتهار در ورزش خاص دچار توهم شده و سطوح خدمتگزاری خود به مردم را چنان گسترش میدهند که عملا به «ضدخدمت» تبدیل میشود.
اینکه در انتخابات آتی شوراها مردم با اخذ تجربه از حضور چندین ساله ورزشکاران باز به ایشان اعتماد خواهند کرد یا نه، سوالی است که پاسخ به آن در نظر گرفتن مولفه های دیگری را می طلبد. چیزی که مهم است این است که میشود مشهور بود، قلب مردم را با رفتن روی سکوی مسابقات آسیایی و جهانی شاد کرد، اما اینها لزوما به معنای احتمال منفعت بخشی و ورود به عرصهای که مستقیما با منافع شهر و مردم در ارتباط است، نیست.
میشود ورزشکار ماند اما با زندگی مردم بازی نکرد همان طور که بسیاری دیگر از افراد که به صرف تدین (بدون تخصص) وارد شورا میشوند اما هم منافع مردم را مورد تهدید قرار می دهند و هم فرصت خدمت رسانی جهت زدودن آثار ناملایمتی ها از سیمای شهر را محدود می کنند.
بار خودشون را حسابی حسابی بسته اند.!!!!
جانا سخن از دل ما می گویی!
ولی کو گوش شنوا؟
این ورزشکارا چنان میخشون رو به شوراها کوبیدن که کندن آن از ذهن عوامالناس کار فیله... . باید مردم تاوان این استقبال از به اصطلاح شوراها را بدهند.
به جاش جيباشون پر شده براى مردم اب نداره براى اونا نون كه داره
بعضیاشون حرف زدن یاد گرفتن توی شورا
دستاورد از این مهمتر
حیف اعتمادی که بر ورزشکاران شد
نویسنده خیلی خوب اشاره کرده؛
میشود ورزشکار ماند اما با زندگی مردم بازی نکرد همان طور که بسیاری دیگر از افراد که به صرف تدین (بدون تخصص) وارد شورا میشوند اما هم منافع مردم را مورد تهدید قرار می دهند و هم فرصت خدمت رسانی جهت زدودن آثار ناملایمتی ها از سیمای شهر را محدود می کنند.