باز شدن نفس داعشیها در هوای بارانی موصل
پارسینه: نبرد آزادسازی موصل با رسیدن به محله قدیمی شهر با کندی پیش می رود و هوای ابری و بارش باران باعث شده است تا شرایط به نفع نیروهای داعش و به ضرر نیروهای عراقی باشد.
به گزارش خبرنگار پارسینه به نقل از رویترز، خیابان ها، خانه ها و ساختمان های ویران شده در اطراف موزه موصل به شکل ترسناکی ساکتند و تنها صدای مبهم خودروهای زرهی نیروهای عراقی شنیده می شود.
صدای معمول هواپیماها و شلیک بالگردها به مواضع داعش هم شنیده می شود، چرا که پوشش ابر و بارش باران شرایط را برای حمله هوایی به شهر دشوار کرده است.
این وضعیتی است که نیروهای داعش از آن لذت می برند.
علی ابوحمرا از نیروهای واکنش سریع عراق می گوید: «آنها از هوای ابری و بارانی برای حمله هایشان استفاده می کنند و این وضعیت مانع پیشروی ما می شود».
هوای دوشنبه خیلی در میدان نبرد تاثیرگذار نبود، اما به نیروهای داعش که اکنون به مناطق پرجمعیت شهر، همچون محله قدیمی موصل، رفته اند اجازه می دهد که راحت تر مقاومت کنند و در مقابل زندگی را برای نیروهای واکنش سریع عراق سخت کرده است.
هفته گذشته، موزه موصل و ساختمان های دولتی اطراف آن آزاد شدند، اما هنوز منطقه امن نیست. نبرد برای پیشروی های فراتر از این منطقه که هم مرز محله قدیمی است، نشان می دهد که جنگیدن در قلب موصل، در حالی که داعشی ها خمپاره شلیک می کنند و تک تیراندازهایشان از گوشه و کنار شلیک می کنند، چقدر دشوار است.
داعش بیش از آن چه دولت عراق در ابتدای عملیات آزادسازی شهر تصور می کرد، در موصل مقاومت کرده است.
نیروهای عراقی در ماه ژانویه منطقه شرقی رود دجله را به طور کامل آزاد کردند و از ماه فوریه هم عملیات آزادسازی منطقه غربی که شامل مراکز اداری دولتی استان نینوا و محله قدیمی موصل با خیابان های تنگ و باریک می شود، آغاز شد.
در محله قدیمی موصل مسجدی قرار دارد که ابوبکر البغدادی در سال 2014 در آنها خلافت خود بر مناطق وسیعی از شمال عراق و شرق سوریه را اعلام کرد.
پلیس فدرال و نیروی واکنش سریع عراق اوایل هفته جاری اعلام کردند که به محله قدیمی وارد شدند، اما از آن زمان پیشروی چشمگیری صورت نگرفته است و شبه نظامیان داعش که داخل این محله قرار دارند، نیروهای عراقی را ساعت ها زمین گیر کردند.
ناصر طالب که در «خیابان حلب» در ابتدای محله قدیمی زخمی شده است می گوید «اکنون نبرد در محله قدیمی است، اما بسیار سنگین است، [چرا که] خیابان ها باریک هستند».
هرچه نبرد به قلب شهر نزدیک تر می شود، افراد بیشتری جان خود را از دست می دهند و خرابی ها گسترده تر می شود. در نزدیکی موزه، چاله هایی عمیق به خاطر بمباران های هوایی ایجاد شده است و آسفالت خیابان کنده شده است.
درخت های خرما در کنار بلوار مرکزی سیاه شده اند و تنه هایشان از انفجارها زخمی است.
در حالی که نبرد صبح شدت می گیرد و بارش باران متوقف می شود، توپخانه و راکت اندازهای عراقی، مواضع دورتری را در محله قدیمی هدف قرار می دهند. سر و کله هواپیماها هم در آسمان پیدا می شود، اما حملات زیادی صورت نمی گیرد.
سربازی که در پادگانی دور از خط مقدم نبرد قرار دارد می پرسد: «امروز روز پیشروی چه کسی است، ما یا آنها؟».
ارسال نظر