گوناگون

مناقشه اوکراین به جنگ جهانی سوم منتهی می‌شود؟

مناقشه اوکراین به جنگ جهانی سوم منتهی می‌شود؟

پارسینه: این روز‌ها که آتش جنگ میان روسیه به عنوان قطب قدرت دنیا با اوکراین و اروپا و آمریکا داغ‌تر شده، همواره این پرسش مطرح است که آیا احتمال رویارویی قدرت‌های بزرگ دنیا منتهی به جنگ جهانی می‌شود؟

مناقشه اوکراین به جنگ جهانی سوم منتهی می‌شود؟

این روز‌ها که آتش جنگ میان روسیه به عنوان قطب قدرت دنیا با اوکراین و اروپا و آمریکا داغ‌تر شده است، همواره این پرسش مطرح است که آیا احتمال رویارویی قدرت‌های بزرگ دنیا منتهی به جنگ جهانی می‌شود؟ به اندازه بضاعتم از دانش روابط بین الملل که مبتنی بر یافته‌های علمی - تاریخی است، بنا به دلائل ذیل چنین واقعه‌ای را مُحال می‌دانم.

۱. اصل جهانی شدن:
جهانی شدن یک فرآیند طبیعی است. به معنی حکومت جهانی نیست، به معنی تمامیت خواهی " توتالیتاریسم" و "کدخدا - جهانی " دولت‌های اقتدارگرا درجهان نیست! جهانی شدن؛ حتی به معنی ذوب شدن فرهنگ ها، اعتقاد‌ها و باور‌ها نمی‌باشد. جهانی شدن "برساخته و برخاسته" از اراده نانوشته ملت هاست و به هم آمدن و به هم رسیدن فطرت‌های مشترک واحساس همنوعی است و بدون عاملیت، اجبار و قهر دولت‌ها می‌باشد!

این" جهانی سازی" است که با عاملیت قدرت‌ها و دولت‌های تمامیت خواه، در صدد این هستند تا بتوانند با ذوب فرهنگ‌ها و نگاه‌ها خود را "پدر سالار - جهان معنوی" معرفی کنند! جهانی سازی وزن کشی قدرتِ دولت هاست، اما جهانی شدن هم وزنی و هم افزایی ملت هاست.

با درک تفاوت در تعریف این دو، بسیار واضح است که سرعت و شتاب و مقبولیت جهانی شدن به مراتب افزون‌تر و محبوب‌تر از جهانی سازی است. نتیجه این کارزار نشان می‌دهد که "برنده بازی" جهانی شدن است و قدرت‌هایی نظیر آمریکا و روسیه در پوشش جهانی سازی نمی‌توانند مرز‌های جغرافیای کشور‌ها را درنوردند!

۲. سرعت زمان:
با انفجار تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات، عنصر زمان از دو عنصر انسان و مکان پیشی گرفته است و تمام رخداد‌های جهان در آنِ واحد به سرتاسر دنیا مخابره می‌کند و حس جهانی شدن را بر می‌انگیزاند. مقایسه واکنش‌های جهانی به دو حمله آمریکا به عراق در پایان قرن بیستم که با کمترین واکنش جهانی روبرو شد و حمله امروز روسیه به اوکراین که با واکنش بیشتر کشور‌های جهان مواجه شده است، نشان از تاثیر سرعت زمان و بسیج افکار عمومی در واکنش و تقابل به پدیده "جهان - دولتی" است!

۳. دیپلماسی آشکار:
نقش دیپلماسی آشکار و تسلیم دولت‌ها در برابر دیپلماسی پنهان؛ بدون شک یکی از عوامل بر هم زننده نقشه پنهانی دولت هاست، چه این که یکی از دلائل مبرهن، اما پشت پرده جنگ جهانی اول، نقش دیپلماسی پنهان در نزد کشور‌های صاحب قدرت در اروپا بود!

در جهان امروز، دیپلماسی پنهان رد پایی ندارد و این پدیده‌ی خیری است که می‌تواند مانع از جنگ‌های خانمانسوز جهانی شود۰،

۴. توازن قوا:
توازن قوا، می‌تواند عامل بازدارنده برای " تک قدرت های" فرصت طلب باشد. یک صد سال آرامش نسبی بدون جنگ در دنیای ِ قبل از جنگ جهانی اول، مرهون توازن قوا بین چهار قدرت اول اروپا بود. اما نتیجه برهم خوردن این توازن و یکه تازی وحس جهان گشایی امپراطوری آلمان و فرانسه، منجر به جنگ جهانی اول شد و همین علت نیز به خاطر دست اندازی و تئوری "دولت - جهانی" هیتلر، زمینه‌های جنگ جهانی دوم را فراهم کرد.

۵. تحول در مفاهیم قدرت:
جهان امروز، صرفا متکی به ابزار‌های سخت و جنگ افزاری "سیاست قدرت" نیست! و این وجه تمایز مفهوم قدرت با سده‌های گذشته است. سیاست ِ قدرت امروز، آمیخته و ترکیبی از انواع ابزار‌های قدرت‌ها از قبیل، تحریم، فشار‌های سیاسی، روانی، اجتماعی و اقتصادی است. نقش فزاینده صد‌ها سازمان غیر دولتی جهانی صلح جو که از ثمرات عصر جهانی شدن هست از دیگر عوامل کنترل رفتار دولت‌ها در جنگ افروزی است.

بر این اساس جهان امروز٫ جهانی است از ترکیب "جهانی شدن" و "موازنه قوا " و حاصل این دو می‌تواند امنیت جهانی را ارتقاء بدهد و مانع از جنگ جهانی و جهان گشایی آمریکا و روسیه شود.
* حسین حاجی، تحلیلگر سیاست بین الملل

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار