گوناگون

هدف بعدی روسیه کدام کشور است؟

هدف بعدی روسیه کدام کشور است؟

پارسینه: اتحاد جماهیر شوروی مدت زمانی طولانی در تلاش بود بسارابیا را که بیشتر مولداوی کنونی را تشکیل می‌داد، در خود جای دهد. این طرح از سال ۱۹۴۰ تحت قراردادی که ویاچسلاو مولوتوف و یواخیم فون ریبنتروپ وزرای خارجه شوروی و آلمان امضا کردند، اجرایی شد. این پیمان به شوروی اجازه می‌داد بخشی از قلمرو رومانیایی بسارابیا را به مولداوی الحاق کند. این یعنی روسیه یک استراتژی بلندمدت را برای به دست آوردن جای پایی در این منطقه- برای کشف فرصت‌های آینده- دنبال کرده است.

سایت خبری عرب‌نیوز نوشته که پس از مناطق اوستیای جنوبی، شبه‌جزیره کریمه و اوکراین، احتمال می‌رود که روسیه احتمالأ در اروپای شرقی به دو سرزمین مولداوی و ترانس‌نیستریا نیز علاقه‌مند شده باشد. در واقع علاقه روسیه به مولداوی زمانی آشکار شد که این کشور منطقه مورد مناقشه ترانس‌نیستریا در شرق این کشور را به عنوان یک کشور مستقل اعلام کرد. بعد از آن ارتش روسیه ۱۵۰۰ سرباز را به عنوان نیرو‌های حافظ صلح در یک پایگاه نظامی در ترانس‌نیستریا مستقر کرده است. در این مدت کشور‌های زیادی به این حرکت توجه نکردند.

به گزارش شفقنا از عرب‌نیوز، سازمان ملل ترانس‌نیستریا را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت نمی‌شناسد و مجمع پارلمانی شورای اروپا نیز سال گذشته ترانس‌نیستریا را به عنوان یکی از بخش‌های مولداوی که تحت اشغال روسیه است، شناسایی کرده است.

تلاش‌های مولداوی برای کسب استقلال بیش از یک قرن سابقه دارد. در سال ۱۸۱۲ مولداوی که در آن زمان مولداویا نامیده می‌شد، از دست دولت عثمانی به کنترل روسیه درآمد. این کشور در دهه ۱۸۵۰ به عنوان بخشی از رومانی شناخته شد. روسیه در سال ۱۸۷۸ سرزمین‌های مولداوی را بازپس گرفت. در سال ۱۹۱۷ مولداوی که آن زمان بسارابیا نام گرفته بود، تبدیل به یک ایالت خودمختار در جمهوری روسیه شد. این منطقه سال بعد اعلام استقلال کرد، اما اندکی بعد با پیوستن به رومانی موافقت کرد. روسیه با این حرکت مخالفت کرد و در سال ۱۹۲۴ نیز این سرزمین تحت عنوان جمهوری سوسیالیستی شورایی مولداوی به عنوان بخشی خودمختار در داخل جمهوری سوسیالیستی شورایی اوکراین شناخته شد.

اتحاد جماهیر شوروی مدت زمانی طولانی در تلاش بود بسارابیا را که بیشتر مولداوی کنونی را تشکیل می‌داد، در خود جای دهد. این طرح از سال ۱۹۴۰ تحت قراردادی که ویاچسلاو مولوتوف و یواخیم فون ریبنتروپ وزرای خارجه شوروی و آلمان امضا کردند، اجرایی شد. این پیمان به شوروی اجازه می‌داد بخشی از قلمرو رومانیایی بسارابیا را به مولداوی الحاق کند. این یعنی روسیه یک استراتژی بلندمدت را برای به دست آوردن جای پایی در این منطقه- برای کشف فرصت‌های آینده- دنبال کرده است.

روسیه ممکن است در دو مرحله پشت سر هم به دنبال تسلط بر ترانس‌نیستریا و مولداوی باشد. در گام اول، مسکو ممکن است به دنبال تثبیت استقلال کشور ترانس‌نیستریا باشد. این کشور که جمعیتی کمتر از یک میلیون نفر دارد، حتی اگر در حال حاضر در محافل و مجامع دیپلماتیک به ندرت به رسمیت شناخته شده، اما ادامه این روند از سوی روسیه ممکن است در نهایت موجب تثبیت این استقلال شود. اتفاقی که اگر رخ دهد و کشور‌های جدید کشور ترانس‌نیستریا را به رسمیت بشناسند، روسیه ممکن است اقدامات بیشتری برای تضمین شناسایی رسمی آن توسط سازمان ملل انجام دهد. این بخشی از استمرار این روند در حافظه دولتی روسیه است.

از قضا یکی از معدود مناطقی که ترانس‌نیستریا را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته، منطقه خودمختار آذربایجانی ناگورنو-کاراباک یا به عبارت بهتر قره‌باغ کوهستانی (یا به گفته ارمنی‌ها آرتساخ) است که روسیه و ارمنستان آن را به رسمیت نمی‌شناسند. جالب‌تر این که دو کشور دیگری که ترانس‌نیستریا را به رسمیت شناخته‌اند آبخازیا و اوستیای جنوبی هستند.

گام بعدی روسیه پس از تثبیت استقلال ترانس‌نیستریا به احتمال زیاد متزلزل کردن پایه‌های دولت مولداوی خواهد بود؛ چرا که کشور مولداوی دارای ساختار‌های مشترکی با ترانس‌نیستریاست. روسیه هم‌چنین بخش بزرگی از عرضه گاز طبیعی خود به اروپا- از جمله مولداوی- را با ادعای مشکلات نگهداری و پرداخت قطع کرده است. مقامات مولداوی هم‌چنین از نقض حریم هوایی کشورشان توسط روسیه شکایت دارند.

این منطقه که از نظر جغرافیایی در اروپای شرقی واقع شده، ترکیب قومی بسیار پیچیده‌ای دارد. روسیه همیشه ادعا کرده که جمعیت روسی‌زبان ترانس‌نیستریا همواره تحت ظلم و ستم قرار گرفته‌اند. ناتالیا گاوریلیتا نخست‌وزیر مولداوی که به طور واضح به عنوان طرفدار غرب شناخته می‌شود، در ماه جاری پس از نقض حریم هوایی این کشور توسط روسیه از مقام خود استعفا داد.
در زمان فروپاشی و سپس تجزیه اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ بسیاری از ناظران فکر می‌کردند که هیچ تهدید جدی علیه ترانس‌نیستریا وجود ندارد، زیرا روسیه برای دخالت در این سرزمین به رسمیت شناخته‌نشده، باید ابتدا از سرزمین‌های پهناور اوکراین عبور می‌کرد. این ارزیابی، اما اشتباه بود. در ۲۲ آوریل سال گذشته رستم مینه‌کایف ژنرال روسی تهدید کرد که کنترل روسیه بر جنوب اوکراین مسیر ترانس‌نیستریا را باز خواهد کرد. ادعایی که به این معنی است که تهدید‌های روسیه در حال حاضر علاوه بر اوکراین، ترانس‌نیستریای دوردست و در نهایت جمهوری مولداوی را نیز می‌تواند شامل شود.

ترکیه نیز از نزدیک به مسائل مولداوی علاقه‌مند است، زیرا یک منطقه خودمختار ترک‌زبان در داخل مولداوی وجود دارد که گاگاوزیا نامیده می‌شود و قبایلی ترک- از آسیای مرکزی- در آن زندگی می‌کنند. این قبایل که بر اساس اسناد آرشیو بیزانس از قرن یازدهم به این سو در مقدونیه، یونان و بلغارستان ساکن بوده‌اند، در گذر زمان به مسیحیت ارتدوکس گرویده‌اند و البته به همراه با یهودیان کارائیت که عمدتاً در ایالت بالتیک لیتوانی زندگی می‌کنند، تنها مردم غیرمسلمانی هستند که به زبان ترکی صحبت می‌کنند. این مسایل که ممکن است روابط ترکیه و روسیه را به زودی با تغییرات دیگری روبرو کنند، تاکنون با تدابیر رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه و ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه در راستای یافتن نقاط مشترکی برای نادیده گرفتن اختلافات موجود مشکل‌ساز نشده‌اند. اما این که این روند ادامه خواهد داشت یا نه؛ باید منتظر ماند و دید.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار